نهضت بازگشت به قرآن
کنون ای رهروان حق، شب تاریک معدوم است
مقالات
۱۳۹۰/۰۸/۱۲
۱۳۹۰/۰۱/۰۹
اهداف قرآنیون
بسم الله الرحمن الرحیم
هدف ما روشنگری قرآنی و اصلاح آراء و عقاید مذهبیون است ، در شرایطی که معاندین اسلام، آرمانهای والا و اصیل قرآنی را هدف قرار داده اند و نیز با توجه به اینکه حکام مرتد اسلامی این عمال وابسته به استعمار، دین را ابزاری برای رسیدن به مطامع و لذائذ پست دنیوی خویش قرار داده اند و درتخریب و مسخ اندیشه های دین رحمانی و ضربه زدن به باورهای اعتقادی مسلمانان با دشمنان اسلام همسو شده اند و به عبارتی دیگر با وانمود نمودن اینکه آنچه در این کشورها اجرا میشود، اسلام بوده و سعی در تخطئه و تخریب چهره اسلام حقیقی و قرآنی را دارند و انگیزه آنها این است تا نسخه بدلی از اسلام ناب را برای القای فرهنگ منحط خود ارائه نمایند، پس برای مقابله با این هجمه گسترده بر موحدین و دعوتگران راه توحید و آزادی و عدالت واجب است به نشر و تبلیغ اندیشه های توحیدی قرآن پرداخته و با تبلیغ اندیشه های ناب اسلامی مجالی به آشوب طلبان فتنه جو و باطل گرایان حق نما و دنیاپرستان نداده و زمینه ظهور اندیشه های التقاطی و انحرافی و شرک آلود را ندهند تا سلامت اندیشه و وجدان جامعه در معرض خطر واقع نشود و با تبلیغ و روشنگری گمگشتگان و بیخبران را به حقیقت اسلام راستین راهبر شوند ، آری تا زمانی که مردم ماهیت قرآنی پیدا نکنند و اسلام از کانون کلام الله جوشش نکند، بساط دکانداران دین و خدعه کاران مذهبی بیش از پیش پابرجا بوده و زمینه استحمار و استثمار توده های مردم کماکان استمرار خواهد داشت।
والسلام - عبدالرحمن حنیف
۱۳۹۰/۰۱/۰۳
آشنائی با تفکرات قرآنیون " اهل القرآن"
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآنیون نامی است که بر جریانی اسلامی اطلاق شده که در مصر پیدا شده و به طور محدود در داخل مصر و بیرون از آن طرفدارانی پیدا کرده است। قرآنیون نامی است که در اصل دشمنان آنان بر ایشان گذاشتند؛ اما آنان ایرادی نمی بینند که به این نام خوانده شوند؛ بلکه آن را شرافتی برای خود می دانند و بر خود «اهل قرآن» اطلاق می کنند। ویژگی فکری جریان قرآنیون عبارت است از عدم اخذ احادیث و روایاتی که به حضرت محمد پیامبر اسلام(ص) نسبت داده می شود یا به سنت نبوی معروف است؛ بنابراین قرآنیون به قرآن به عنوان مصدر تشریع بسنده می کنند؛ زیرا معتقدند، خدا حفظ آن را وعده کرده و فرموده است: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ" (سورة الحجر آیة 9) و با استناد به آن می گویند: قرآن یگانه کتابی است که تمام مسلمانان بر درستی اش اتفاق نظر دارند؛ در حالی که در باره درستی احادیث اختلاف بسیاری میان فرقه های اسلامی گوناگون وجود دارد؛ حتی در میان هر فرقه میان علمایشان اختلاف وجود دارد। قرآنیون به اقوال سلف یا اجماع علماء یا قیاس و جز آنها که از مصادر تشریع سنی یا شیعی یا دیگر فرقه ها شمرده می شود، اعتنایی ندارند। قرآنیون بر این فرقه ها «ادیان زمینی» اطلاق می کنند. بر همین اساس، آنان با فکر اسلامی که از عصر محمد بن ادریس شافعی رایج شد، مخالف اند و آن را انحراف در اسلام صحیح و مخالف آن می شمارند.
پیدایش
برخی از پژوهش گران بر این نظرند که فکر انکار سنت برای اولین بار از سوی خوارج اظهار شد که اقامه حد سنگسار زناکار و مسح کردن بر کفش و دیگر تشریعاتی را که از رهگذر روایت از پیامبر بود و در قرآن وجود نداشت، رد کردند।
اما در دوره جدید فکر انکار سنت در هند در فاصله اشغال انگلستان از سوی احمد خان اظهار شد که قرآن را با روش عقلی تفسیر کرد و برای پذیرش حدیث شروط سختی را قرار داد که بر اساس آن بیش تر احادیث را انکار می کرد؛ سپس عبد الله جکر الوی در پاکستان کار او را پی گرفت. او به تدریس حدیث اشتغال داشت؛ به همین رو با شماری از شبهاتی درباره حدیث رو به رو شد تا آنجا که در نهایت به انکار حدیث به طور کلی روی آورد و این که قرآن تنها چیزی است که خداوند بر پیامبر اسلام(ص) نازل کرده است. او گروهی را به نام «اهل ذکر و قرآن» بنیان نهاد که از طریق آن ادعا کرد که قرآن تنها منبع احکام شرعی است و در این زمینه کتاب های بسیاری را تألیف کرد و فکر احمد الدین امرتسری بینانگذار گروه امت مسلمان را بنیان نهاد که به افکار او دعوت می کرد و پس از آن غلام احمد پرویز به آن دعوت می نمود. سپس شروع کرد، دیگران را به افکار خود از رهگذر مجله طلوع الاسلام که آن را برای همین هدف تأسیس کرده بود، دعوت کند. پیوسته این افکار در شبه قاره هند تا کنون وجود دارد.
دکتر احمد صبحی منصور رهبر معنوی قرآنیون در مصر و جهان عرب بر این نظر است که ریشه های قرآنیون از حرکت اصلاحی شیخ محمد عبده در سال 1905م شروع شده است. او می گوید: محمد عبده حدیث و تصوف را رد کرد و بخاری را نقد نمود و شفاعت را منکر شد؛ اما شاگردش محمد رشید رضا با مبانی او مخالفت کرد و با سلفیه همکاری نمود. او استاد حسن بنا بنیانگذار گروه اخوان المسلمین بود. او می گفت: آثاری از مکتب محمد عبده در این زمینه هست و آخرین کس شیخ محمد شلتوت شیخ اسبق الازهر بود و پیش از آن شیخ مرتضی مراغی بود که شیخ محمود شلتوت در آن زمان مدیر کتابخانه الازهر بود.
دکتر منصور در آغاز به تدریس در الازهر به سال 1977 اشتغال داشت؛ اما بعد با علمای دینی اعم از صوفیه و سلفیه درگیر شد و کار به آنجا کشید که از در سال 1987 به اتهام انکار سنت از شغلش برکنار شد و در پایان همین سال دو ماه به زندان افتاد. بعد از آن به طور مستقل از طریق کتاب ها و مقالات و بحث ها و جلساتش در «مرکز ابن خلدون» و جاهای دیگر افکارش را تبلیغ می کرد.
دکتر منصور می گوید: ما گروه بزرگی از استادان دانشگاه و وکلاء و گروه های دیگر شده بودیم و همگرایی میان ما رو به ازدیاد بود و در سال 2002م من در مساجد قاهره و جاهای دیگر سخنرانی می کردم. تا این که بعد از بستن مرکز ابن خلدون و موج دستگیری به اتهام تحقیر مذاهب ناچار شدم به عنوان پناهنده سیاسی به امریکا بروم.
او بعد از استقرار در آمریکا در عرصه اینترنت ظاهر شد و روش فکری جدیدش را تبلیغ کرد و مرکز جهانی قرآن کریم را در ایالت ویرجینیا راه اندازی کرد و از طریق آن به نشر مقالات و کتب و بحث هایش برای معرفی روش فکری اش اقدام کرد.
روش قرآنیون
روش قرآنیون در تدبر قرآن روشی عقلی است که بر فهم قرآن با قرآن متکی است। آنان عبارت «تفسیر قرآن» را رد می کنند؛ زیرا عقیده دارند، تفسیر برای چیز غامض و پیچیده است؛ در حالی که قرآن برای فهم و تدبر آسان قرار داده شده؛ همان طور که در خود قرآن چنین ذکر شده است. قرآنیون روایات اسباب نزول و تفسیرهای مذکور در کتب گذشتگان را نیز رد می کنند. آنان معتقدند، عموم مسلمانان تفسیرهای گذشتگان و روایات اسباب نزول را تقدیس می کنند ولو آن که با قرآن معارض باشد و از این طریق کلام بشری را که در درستی متن و سندش تردید است، بر کلام الهی که به درستی اش قطع وجود دارد، مقدم می شمارند. آنان با تکیه بر فهم قرآن با قرآن مصطلحات قرآن را فهم می کنند.
اندیشه ها و باورها
برخی از مهم ترین اندیشه های قرآنیون از این قرار است:
الف। یکی از اندیشه های قرآنیون این است که در قرآن ناسخ و منسوخ وجود ندارد. آنان بر خلاف باور رایج معتقدند که هیچ آیه حکم آیه دیگری را نسخ نکرده و کلمه «آیه» در عبارت «مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا» به معنای معجزه است.
ب। دیگر از اندیشه های آنان این است که حدیث منبع تشریع نیست. قرآنیون آنچه را که احادیث نبوی نامیده می شود، منسوب به پیامبر اسلام(ص) نمی دانند و روشی که در تصحیح احادیث نبوی اتخاذ شده است، فاقد بی طرفی و مخالف روش صحیح علمی می شمارند؛ بر این اساس، بسیاری از احادیث از صحاح که مسلمانان تا امروز در آن اختلاف دارند، خارج می شود. به علاوه معتقدند که تصحیح این احادیث نبوی متکی بر نظر صاحبان صحاح است و قابل رد و قبول است. افزون بر این عقیده دارند، پیامبر اسلام(ص) از کتابت احادیثی که اکنون در صحاح است، نهی کرده است و این احادیث تا قرن سوم هجری یعنی بعد از متجاوز از 280 سال از وفات پیامبر(ص) تدوین نشد. علاوه بر آن بسیاری از احادیث جعلی و اختلافی طی این سه قرن پدیدار شد؛ از این رو قرآنیون سنت قولی یا آنچه که احادیث نبوی نامیده می شود، از منابع تشریع اسلامی نمی شمرند؛ بر این اساس طبق نظر آنان روا نیست که شریعت بر پایه هایی مشکوک احادیث نبوی بنا شود. در باره اصل احادیث نبوی دکتر احمد صبحی می گوید: امویان به منظور پایه دار کردن حکومتشان احادیثی را ساختند که مقام معاویة بن ابی سفیان جد امویان را بالا ببرد و مقام مخالفان آنان مثل علی بن ابی طالب و فرزندانش یا عبد الله بن زبیر و دیگران را پایین آورد. به همین رو آن احادیث را قصه گویان در خیابان ها و مساجد نقل می کردند؛ همان طور که عباسی ها در بزرگداشت ابن عباس چنین کردند. خلفای این دو دولت از طریق علمای دینی درباری به جعل احادیثی مثل قتل مرتد پرداختند و آنها را به پیامبر نسبت دادند تا به تثبیت حکومتشان کمک کنند و از مخالفانشان رهایی پیدا کنند و این احادیث در پیدایش جبری ها در دوره اموی مؤثر بود و به موجب آن هر امری از جمله وجود حاکمان برای انسان مقدر دانسته شد. دکتر منصور معتقد است، غرضی که ورای این احادیث بود، عبارت بود از سرگرم ساختن مردم به امور فرعی تا به مطالبه حقوقشان و آزادی اندیشه نپردازند. قرآنیون معتقدند، بعضی از احادیث را گروهی از فارس ها جعل کردند تا قدرت از دست رفته اشان را احیا کنند.
در عین حال، قرآنیون به آنچه که آن را سنت فعلی می نامند، عمل می کنند و آن عبارت از افعالی است به نحو تواتر نقل شده است؛ مثل کیفیت نماز و حج و زکات و دیگر اموری که جزئیات آنها در قرآن ذکر نشده؛ اما نسل اندر نسل نقل شده است و تقریباً تمام مسلمانان بر کیفت انجام آنها اتفاق نظر دارند؛ بدون این که نیازی به احادیث موجود در کتب حدیث باشد. قرآنیون معتقدند، سنت پیامبر عبارت از همان عمل پیامبر به آنهایی است که در قرآن آمده است و نه بیش از آن. بنابراین بر مسلمانان است که از طریق عمل به آنچه که در قرآن آمده است، به پیامبر تأسی کنند؛ چنان که در قرآن آمده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً».
ج। دیگر از اندیشه های قرآنیون این است که اسلام به نظر آنان به دولتی عرفی می خواند که میان مردم کشور بر اساس نژاد یا دین یا جز این ها فرقی نگذارد؛ چنان که نظام دموکراسی و مردم بر مردم چنین است. به باور قرآنیون حکومت اسلامی آزادی اندیشه و بیان و رعایت حقوق بشر و آزادی های فردی را تضمین می کند و وظیفه ندارد، مردم را به زور به بهشت ببرد. قرآن هیچ کیفر دنیوی بر ضد مرتکبان گناهانی که زیانی به دیگران نمی رساند و جزو آزادی های فردی است، ذکر نمی کند. نیز هیچ کیفری را ضد کسانی که اندیشه اشان را بیان کنند یا عقیده اش را تغییر بدهند و دینش را عوض کنند، ذکر نمی کند؛ بلکه بر عکس به آزادی عقیده و آزادی بیان و احترام اندیشه مخالف فرا می خواند.
گردآوری: عبدالرحمن حنیف
۱۳۸۹/۰۳/۲۶
بردگان شیطان
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن مبین به ما می آموزد که نقش اصلی شیطان دراِغوای " فریب " انسانها و سوق دادن آنها بسوی جهنم" تزیین" است " تزیین " در معنای لغوی یعنی آراستن ، یعنی بر پلید جامۀ نیکو پوشاندن است و این همان بدبختی است که بردگان شیطان و هوس پرستان را دربرمیگیرد و وموجبات سقوط ، انحطاط و سرنگونی انسان گردیده و آخرالامر نصیبی جز آتش دوزخ نخواهد داشت.
* اعلان برائت شیطان از انسان:
سوره حشر آیه 16
كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۶﴾ چون حكايتشيطان كه به انسان گفت كافر شو و چون [وى] كافر شد گفت من از تو بيزارم زيرا من از خدا پروردگار جهانيان مىترسم (۱۶)
سوره ابراهیم آیات 21-22
وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَيْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاء عَلَيْنَآ أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ ﴿۲۱﴾وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَآ أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۲﴾ و همگى در برابر خدا ظاهر مىشوند پس ناتوانان به گردنكشان مىگويند ما پيروان شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مىكنيد مىگويند اگر خدا ما را هدايت كرده بود قطعاً شما را هدايت مىكرديم چه بىتابى كنيم چه صبر نماييم براى ما يكسان است ما را راه گريزى نيست (۲۱)و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مىگويد در حقيقتخدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مىدانستيد كافرم آرى ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت (۲۲)
سوره انفال آیه 48
وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لاَ غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَّكُمْ فَلَمَّا تَرَاءتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكُمْ إِنِّي أَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ إِنِّيَ أَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۴۸﴾ و [ياد كن] هنگامى را كه شيطان اعمال آنان را برايشان بياراست و گفت امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نخواهد شد و من پناه شما هستم پس هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند [شيطان] به عقب برگشت و گفت من از شما بيزارم من چيزى را مىبينم كه شما نمىبينيد من از خدا بيمناكم و خدا سختكيفر است (۴۸)
* پیروان خط شیطان ، مهمانان جهنم اند:
سوره لقمان آیه 21
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۲۱﴾ و چون به آنان گفته شود آنچه را كه خدا نازل كرده پيروى كنيد مىگويند [نه] بلكه آنچه كه پدرانمان را بر آن يافتهايم پيروى مىكنيم آيا هر چند شيطان آنان را به سوى عذاب سوزان فرا خواند (۲۱)
سوره نساء آیه 119
وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا ﴿۱۱۹﴾ و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد و وادارشان مىكنم تا گوشهاى دامها را شكاف دهند و وادارشان مىكنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند و[لى] هر كس به جاى خدا شيطان را سرپرست[خدا] گيرد قطعاً دستخوش زيان آشكارى شده است (۱۱۹)
* پیروان شیطان همان پیروان هوای نفسند:
سوره انعام آیه 43
فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾ پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرع نكردند ولى [حقيقت اين است كه] دلهايشان سختشده و شيطان آنچه را انجام مىدادند برايشان آراسته است (۴۳)
سوره مریم آیه 44
يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا ﴿۴۴﴾( ابراهیم گفت): ای پدر شيطان را عبادت نکن كه شيطان [خداى] رحمان را عصيانگر است (۴۴)
سوره نور آیه 21
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۱﴾ اى كسانى كه ايمان آوردهايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامىدارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمىشد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مىگرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست (۲۱)
* شیطان اعمال پلید را در برابر چشمان انسان زیبا جلوه میدهد:
سوره نمل آیه 24
وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ ﴿۲۴﴾ او و قومش را چنين يافتم كه به جاى خدا به خورشيد سجده مىكنند و شيطان اعمالشان را برايشان آراسته و آنان را از راه [راست] باز داشته بود در نتيجه [به حق] راه نيافته بودند (۲۴)
* هوس پرستان به جای الله ، شیطان را سرپرست خویش قرار میدهند:
سوره انعام آیه 121
وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ ﴿۱۲۱﴾ و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعاً نافرمانى است و در خفا شيطانها به سرپرستان خود وسوسه مىكنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعاً شما هم مشركيد (۱۲۱)
سوره اعراف آیه 30
فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۳۰﴾ [در حالى كه] گروهى را هدايت نموده و گروهى گمراهى بر آنان ثابتشده است زيرا آنان شياطين را به جاى خدا سرپرستان [خود] گرفتهاند و مىپندارند كه راهيافتگانند (۳۰)
* شیطان به الله رب العالمین قسم یاد میکند که فرزندان آدم را « اِغوا » خواهم کرد و اعمالشان را در چشمانشان خواهم آراست و در این میان تنها توانایی « مُخلصان » را ندارم:
سوره حجر آیات 26 – 43
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿۲۶﴾ وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿۲۸﴾ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۲۹﴾ فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۳۰﴾ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿۳۱﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿۳۲﴾قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿۳۳﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿۳۴﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ﴿۳۵﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۳۶﴾قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿۳۷﴾ إِلَى يَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۳۸﴾ قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۳۹﴾ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۴۰﴾ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿۴۱﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۴۲﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۴۳﴾ و در حقيقت انسان را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريديم (۲۶)و پيش از آن جن را از آتشى سوزان و بىدود خلق كرديم (۲۷)و [ياد كن] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو خواهم آفريد (۲۸)پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم پيش او به سجده درافتيد (۲۹)پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند (۳۰)جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجدهكنندگان باشد (۳۱)فرمود اى ابليس تو را چه شده است كه با سجدهكنندگان نيستى (۳۲) گفت من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريدهاى سجده كنم (۳۳)فرمود از اين [مقام] بيرون شو كه تو راندهشدهاى (۳۴)و تا روز جزا بر تو لعنت باشد (۳۵)گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه برانگيخته خواهند شد مهلت ده (۳۶)فرمود تو از مهلت يافتگانى (۳۷)تا روز [و] وقت معلوم (۳۸)گفت پروردگارا به سبب آنكه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مىآرايم و همه را گمراه خواهم ساخت (۳۹)مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را (۴۰)فرمود اين راهى است راست [كه] به سوى من [منتهى مىشود] (۴۱)در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطى نيست مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند (۴۲)و قطعاً وعدهگاه همه آنان دوزخ است (۴۳)
باری با اعتصام به خط الله رب العالمین و تبعیت از دستورات حق تعالی است که میتوان از فریفتگی گریخت و در خیل پاکان و خالصان درآمد
شیطان با «تزیین » و اِغوای آدمیان ، خوب را بد و بد را خوب جلوه می دهد.
آیه ذیل مؤید استنباط فوق است:
سوره کهف آیات 103- 105
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا ﴿۱۰۳﴾الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿۱۰۴﴾ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا ﴿۱۰۵﴾ بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم (۱۰۳)[آنان] كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند (۱۰۴)[آرى] آنان كسانىاند كه آيات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند در نتيجه اعمالشان تباه گرديد و روز قيامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهيم نهاد (۱۰۵)
اینان کسانی هستند که نشانه های ربوبی را نمی بینند و تقلیدواراز خود راضی اند ، اینان همان کسان اند که آیات پروردگار و دیدار او را منکرند و همینان اند که طعمۀ آتش دوزخ و هیزم جهنم اند.
سوره بقره آیه 10
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ﴿۱۰﴾ در دلهايشان مرضى است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت (۱۰)
* فراموشی حق، موجب فراموشی « خود » خواهد بود:
سوره حشر آیه 19
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۱۹﴾ چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند (۱۹)
* فریفتگان شیطان به زندگانی دنیا و زینت آن راضی شده اند:
سوره هود آیات 15-24
مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ ﴿۱۵﴾ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿۱۶﴾ أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۷﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۸﴾الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۱۹﴾ أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُواْ مُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِيَاء يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُواْ يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُواْ يُبْصِرُونَ ﴿۲۰﴾ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ ﴿۲۱﴾لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الأَخْسَرُونَ ﴿۲۲﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَى رَبِّهِمْ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۳﴾ مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالأَعْمَى وَالأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ ﴿۲۴﴾ كسانى كه زندگى دنيا و زيور آن را بخواهند [جزاى] كارهايشان را در آنجا به طور كامل به آنان مىدهيم و به آنان در آنجا كم داده نخواهد شد (۱۵) اينان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش برايشان نخواهد بود و آنچه در آنجا كردهاند به هدر رفته و آنچه انجام مىدادهاند باطل گرديده است (۱۶)آيا كسى كه از جانب پروردگارش بر حجتى روشن است و شاهدى از [خويشان] او پيرو آن است و پيش از وى [نيز] كتاب موسى راهبر و مايه رحمت بوده است [دروغ مىبافد] آنان [كه در جستجوى حقيقتاند] به آن مىگروند و هر كس از گروههاى [مخالف] به آن كفر ورزد آتش وعدهگاه اوست پس در آن ترديد مكن كه آن حق است [و] از جانب پروردگارت [آمده است] ولى بيشتر مردم باور نمىكنند (۱۷)چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بندد آنان بر پروردگارشان دروغ عرضه مىشوند و گواهان خواهند گفت اينان بودند كه بر پروردگارشان دروغ بستند هان لعنتخدا بر ستمگران باد (۱۸)همانان كه [مردم را] از راه خدا باز مىدارند و آن را كج مىشمارند و خود آخرت را باور ندارند (۱۹) آنان در زمين درماندهكنندگان [خدا] نيستند و جز خدا دوستانى براى آنان نيست عذاب براى آنان دو چندان مىشود آنان توان شنيدن [حق را] نداشتند و [حق را] نمىديدند (۲۰) اينانند كه به خويشتن زيان زده و آنچه را به دروغ برساخته بودند از دست دادهاند (۲۱) شك نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند (۲۲)بىگمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و [با فروتنى] به سوى پروردگارشان آرام يافتند آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود (۲۳) مثل اين دو گروه چون نابينا و كر [در مقايسه] با بينا و شنواست آيا در مثل يكسانند پس آيا پند نمىگيريد (۲۴)
قرآن به به ما تعلیم میدهد که پیروی از « هوای نفسانی » است که شخص را چنین می کند و پیروی از هوای نفس است که رفتار پلیدش در چشم او آرایش می یابد:
سوره محمد آیه 14
أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ ﴿۱۴﴾محمد: آيا كسى كه بر حجتى از جانب پروردگار خويش است چون كسى است كه بدى كردارش براى او زيبا جلوه داده شده و هوسهاى خود را پيروى كردهاند (۱۴)
پیداست که همه مشمول این « زین » و زیان نیستند بلکه تنها هوس پرستان و بی بصیرتان اند که این سان بردۀ شیطان نفس اند. بعلاوه
کسی که از معبود خویش بیّنه ای دریافت کند، هموست که از « تزیین » مصون خواهد ماند و نیز قابل توجه است که بدی و خوبی است که بدست شیطان تزیین می یابد و معکوس جلوه می کند.
سوره قصص آیه 50
فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۰﴾ پس اگر تو را اجابت نكردند بدان كه فقط هوسهاى خود را پيروى مىكنند و كيست گمراهتر از آنكه بىراهنمايى خدا از هوسش پيروى كند بىترديد خدا مردم ستمگر را راهنمايى نمىكند (۵۰)
قرب الهی و نیکبختی جاودانه از آن کسانی است که قدرت پرست و فساد جو نیستند:
سوره قصص آیه 83
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۸۳﴾ آن سراى آخرت را براى كسانى قرار مىدهيم كه در زمين خواستار برترى و فساد نيستند و فرجام [خوش] از آن پرهيزگاران است (۸۳)
سوره اعراف آیات 175-176
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۱۷۵﴾ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۷۶﴾ و خبر آن كس را كه آيات خود را به او داده بوديم براى آنان بخوان كه از آن عارى گشت آنگاه شيطان او را دنبال كرد و از گمراهان شد (۱۷۵)و اگر مىخواستيم قدر او را به وسيله آن [آيات] بالا مىبرديم اما او به زمين [=دنيا] گراييد و از هواى نفس خود پيروى كرد از اين رو داستانش چون داستان سگ است [كه] اگر بر آن حملهور شوى زبان از كام برآورد و اگر آن را رها كنى [باز هم] زبان از كام برآورد اين مثل آن گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند پس اين داستان را [براى آنان] حكايت كن شايد كه آنان بينديشند (۱۷۶)
سوره کهف آیه 28
وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا ﴿۲۸﴾ و با كسانى كه پروردگارشان را صبح و شام مىخوانند [و] خشنودى او را مىخواهند شكيبايى پيشه كن و دو ديدهات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساختهايم و از هوس خود پيروى كرده و [اساس] كارش بر زيادهروى است اطاعت مكن (۲۸)
سوره طه آیات 9 - 16
وَهَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَى ﴿۹﴾ إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿۱۰﴾ فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى ﴿۱۱﴾إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۲﴾ وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى ﴿۱۳﴾ إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي ﴿۱۴﴾ إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى ﴿۱۵﴾فَلاَ يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لاَ يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى ﴿۱۶﴾ و آيا خبر موسى به تو رسيد (۹)هنگامى كه آتشى ديد پس به خانواده خود گفت درنگ كنيد زيرا من آتشى ديدم اميد كه پارهاى از آن براى شما بياورم يا در پرتو آتش راه [خود را باز] يابم (۱۰)پس چون بدان رسيد ندا داده شد كه اى موسى (۱۱)اين منم پروردگار تو پاىپوش خويش بيرون آور كه تو در وادى مقدس طوى هستى (۱۲)و من تو را برگزيدهام پس بدانچه وحى مىشود گوش فرا ده (۱۳)منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار (۱۴) در حقيقت قيامت فرارسنده است مىخواهم آن را پوشيده دارم تا هر كسى به [موجب] آنچه مىكوشد جزا يابد (۱۵) پس هرگز نبايد كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوس خويش پيروى كرده است تو را از [ايمان به] آن باز دارد كه هلاك خواهى شد (۱۶)
سوره فرقان آیات 41- 43
وَإِذَا رَأَوْكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا ﴿۴۱﴾ إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَن صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۴۲﴾ أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا ﴿۴۳﴾ و چون تو را ببينند جز به ريشخندت نگيرند [كه] آيا اين همان كسى است كه خدا او را به رسالت فرستاده است (۴۱)چيزى نمانده بود كه ما را از خدايانمان اگر بر آن ايستادگى نمىكرديم منحرف كند و هنگامى كه عذاب را مىبينند به زودى خواهند دانست چه كسى گمراهتر است (۴۲)آيا آن كس كه هواى [نفس] خود را معبود خويش گرفته است ديدى آيا [مىتوانى] ضامن او باشى (۴۳)
سوره جاثیه آیه 23
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۲۳﴾ پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديدهاش پرده نهاده است آيا پس از خدا چه كسى او را هدايتخواهد كرد آيا پند نمىگيريد (۲۳)
سوره مائده آیه 77
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ﴿۷۷﴾ بگو اى اهل كتاب در دين خود بناحق گزافهگويى نكنيد و از پى هوسهاى گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى [از مردم] را گمراه كردند و [خود] از راه راست منحرف شدند نرويد (۷۷)
سوره انعام آیه 150
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ﴿۱۵۰﴾ بگو گواهان خود را كه گواهى مىدهند به اينكه خدا اينها را حرام كرده بياوريد پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند و [معبودان دروغين را] با پروردگارشان همتا قرار مىدهند پيروى مكن (۱۵۰)
سوره جاثیه آیات 16- 18
وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۶﴾ وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۷﴾ ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۸﴾ و به يقين فرزندان اسرائيل را كتاب [تورات] و حكم و پيامبرى داديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر مردم روزگار برترى داديم (۱۶)و دلايل روشنى در امر [دين] به آنان عطا كرديم و جز بعد از آنكه علم برايشان [حاصل] آمد [آن هم] از روى رشك و رقابت ميان خودشان دستخوش اختلاف نشدند قطعا پروردگارت روز قيامت ميانشان در باره آنچه در آن اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد (۱۷) سپس تو را در طريقه آيينى [كه ناشى] از امر [خداست] نهاديم پس آن را پيروى كن و هوسهاى كسانى را كه نمىدانند پيروى مكن (۱۸)
سوره انعام آیات 56- 57
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قُل لاَّ أَتَّبِعُ أَهْوَاءكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾ قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿۵۷﴾ بگو من نهى شدهام كه كسانى را كه شما غير از خدا مىخوانيد بپرستم بگو من از هوسهاى شما پيروى نمىكنم و گر نه گمراه شوم و از راهيافتگان نباشم (۵۶)بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكارى [همراه] دارم و[لى] شما آن را دروغ پنداشتيد [و] آنچه را به شتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست فرمان جز به دستخدا نيست كه حق را بيان مىكند و او بهترين داوران است (۵۷)
سوره بقره آیه 120
وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ﴿۱۲۰﴾ و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمىشوند مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى بگو در حقيقت تنها هدايتخداست كه هدايت [واقعى] است و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد باز از هوسهاى آنان پيروى كنى در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى داشت (۱۲۰)
سوره بقره آیه 145
وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًَا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۴۵﴾ و اگر هر گونه معجزهاى براى اهل كتاب بياورى [باز] قبله تو را پيروى نمىكنند و تو [نيز] پيرو قبله آنان نيستى و خود آنان پيرو قبله يكديگر نيستند و پس از علمى كه تو را [حاصل] آمده اگر از هوسهاى ايشان پيروى كنى در آن صورت جدا از ستمكاران خواهى بود (۱۴۵)
سوره مائده آیات 48- 49
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾ و ما اين كتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستاديم در حالى كه تصديقكننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هواهايشان [با دور شدن] از حقى كه به سوى تو آمده پيروى مكن براى هر يك از شما [امتها] شريعت و راه روشنى قرار دادهايم و اگر خدا مىخواستشما را يك امت قرار مىداد ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد پس در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت گيريد بازگشت [همه] شما به سوى خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاهتان خواهد كرد (۴۸) و ميان آنان به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى كن و از هواهايشان پيروى مكن و از آنان برحذر باش مبادا تو را در بخشى از آنچه خدا بر تو نازل كرده به فتنه دراندازند پس اگر پشت كردند بدان كه خدا مىخواهد آنان را فقط به [سزاى] پارهاى از گناهانشان برساند و در حقيقت بسيارى از مردم نافرمانند (۴۹)
سوره رعد آیه 37
وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ وَاقٍ ﴿۳۷﴾ و بدين سان آن [قرآن] را فرمانى روشن نازل كرديم و اگر پس از دانشى كه به تو رسيده [باز] از هوسهاى آنان پيروى كنى در برابر خدا هيچ سرپرست و حمايتگرى نخواهى داشت (۳۷)
سوره مؤمنون آیه 71
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِكْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿۷۱﴾ و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى مىكرد قطعا آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست تباه مىشد [نه] بلكه يادنامهشان را به آنان دادهايم ولى آنها از [پيروى] يادنامه خود رويگردانند (۷۱)
سوره روم آیه 29
بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ ﴿۲۹﴾ نه [اين چنين نيست] بلكه كسانى كه ستم كردهاند بدون هيچ گونه دانشى هوسهاى خود را پيروى كردهاند پس آن كس را كه خدا گمراه كرده چه كسى هدايت مىكند و براى آنان ياورانى نخواهد بود (۲۹)
سوره شوری آیه 15
فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾ بنابراين به دعوت پرداز و همان گونه كه مامورى ايستادگى كن و هوسهاى آنان را پيروى مكن و بگو به هر كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان آوردم و مامور شدم كه ميان شما عدالت كنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست ميان ما و شما خصومتى نيستخدا ميان ما را جمع مىكند و فرجام به سوى اوست (۱۵)
سوره محمد آیه 14
أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ ﴿۱۴﴾ آيا كسى كه بر حجتى از جانب پروردگار خويش است چون كسى است كه بدى كردارش براى او زيبا جلوه داده شده و هوسهاى خود را پيروى كردهاند (۱۴)
سوره محمد آیه 16
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ ﴿۱۶﴾ و از ميان [منافقان] كسانىاند كه [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مىدهند ولى چون از نزد تو بيرون مىروند به دانش يافتگان مىگويند هم اكنون چه گفت اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاى خود پيروى كردهاند (۱۶)
سوره انعام آیه 119
وَمَا لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ ﴿۱۱۹﴾ و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمىخوريد با اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده جز آنچه بدان ناچار شدهايد براى شما به تفصيل بيان نموده است و به راستى بسيارى [از مردم ديگران را] از روى نادانى با هوسهاى خود گمراه مىكنند آرى پروردگار تو به [حال] تجاوزكاران داناتر است (۱۱۹)
سوره نساء آیه 135
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقَيرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾ اى كسانى كه ايمان آوردهايد پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد اگر [يكى از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است (۱۳۵)
سوره ص آیه 26
يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿۲۶﴾ اى داوود ما تو را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم پس ميان مردم به حق داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مىروند به [سزاى] آنكه روز حساب را فراموش كردهاند عذابى سختخواهند داشت (۲۶)
سوره نجم آیات 3-4
وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿۳﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴿۴﴾ و از سر هوس سخن نمىگويد (۳)اين سخن بجز وحيى كه وحى مىشود نيست (۴)
سوره النازعات آیات 40-41
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾ و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت (۴۰)پس جايگاه او همان بهشت است (۴۱)
سوره نجم آیه 23
إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿۲۳﴾ جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كردهايد [و] خدا بر [حقانيت] آنها هيچ دليلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمىكنند با آنكه قطعاً از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است (۲۳)
سوره بقره آیه 87
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ ﴿۸۷﴾ همانا به موسى كتاب [تورات] را داديم و پس از او پيامبرانى را پشتسر هم فرستاديم و عيسى پسر مريم را معجزههاى آشكار بخشيديم و او را با روح القدس تاييد كرديم پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى را كه خوشايند شما نبود برايتان آورد كبر ورزيديد گروهى را دروغگو خوانديد و گروهى را كشتيد (۸۷)
سوره مائده آیه 70
لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلًا كُلَّمَا جَاءهُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُواْ وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ ﴿۷۰﴾ ما از فرزندان اسرائيل سخت پيمان گرفتيم و به سويشان پيامبرانى روانه كرديم هر بار پيامبرى چيزى بر خلاف دلخواهشان برايشان آورد گروهى را تكذيب مىكردند و گروهى را مىكشتند (۷۰)
سوره انعام آیه 71
قُلْ أَنَدْعُو مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَنفَعُنَا وَلاَ يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَىَ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾ بگو آيا به جاى خدا چيزى را بخوانيم كه نه سودى به ما مىرساند و نه زيانى و آيا پس از اينكه خدا ما را هدايت كرده از عقيده خود بازگرديم مانند كسى كه شيطانها او را در بيابان از راه به در بردهاند و حيران [بر جاى مانده] است براى او يارانى است كه وى را به سوى هدايت مىخوانند كه به سوى ما بيا بگو هدايتخداست كه هدايت [واقعى] است و دستور يافتهايم كه تسليم پروردگار جهانيان باشيم (۷۱)
آری خودتان را از دام مذهب گرائی نجات دهید و حُب و بغض را محور نکنید، اندیشه مذهبی را کنار بگذارید و فقط تابع فرامین و دستورات مولا و سرپرست خویش الله رب العالمین باشید و به عدالت و تقوا اندیشه کنید. فلاح و رستگاری این است ، برای الله شهادت دهید، قسط برپا دارید- به مصالح گروهی و دنیوی نیندیشید، افراد را از این دیدگاه داوری مکنید، هیچ چیز را به جای الله قرار ندهید که این آغاز شرک است.
سوره مائده آیه 8
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾ اى كسانى كه ايمان آوردهايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالتشهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است (۸)
منافقان و شیطان پرستان امروز اَعدای رحمان و اِخوان شیطان اند.
سوره کهف آیه 50
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاء مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا ﴿۵۰﴾ و [ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند كه از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد آيا [با اين حال] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مىگيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند (۵۰)
سوره منافقون آیه 4
وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۴﴾ و چون آنان را ببينى هيكلهايشان تو را به تعجب وا مىدارد و چون سخن گويند به گفتارشان گوش فرا مىدهى گويى آنان شمعكهايى پشت بر ديوارند [كه پوك شده و درخور اعتماد نيستند] هر فريادى را به زيان خويش مىپندارند خودشان دشمنند از آنان بپرهيز خدا بكشدشان تا كجا [از حقيقت] انحراف يافتهاند (۴)
وآخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
والسلام – عبدالرحمن حنیف
۱۳۸۹/۰۳/۲۳
اصلاحگران دینی
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتي كه بحث اصلاحگري دين مطرح شد برخي جريانهاي فكري و عقیدتی نيز با هدف اصلاح در امور ديني به فعاليت مشغول شدند. اين عده كه با طرح شعار بازگشت به قرآن و نفی احادیث ، روایات و تاریخ مجعول سرلوحه فعالیتهای خویش را آغاز کرده بودند ، هدفشان روشنگری قرآنی و اصلاح آراء و عقاید مذهبیون میباشد چرا که بر این باورند جامعۀ مسلمین بواسطۀ متروک و مهجور گذاشتن قرآن (موثق ترین مدرک و سند اسلام) به یک مُشت مُوهومات و خرافاتی دست آخته اند که ساخته و پرداخته جعالین ضالین و دجالین مُضلین است. اين مقاله درآمدي كوتاه بر چگونگي حضور اين جريان در عرصه اجتماعي ، فرهنگي و عقیدتی ايران است.
جريانهاي تجديدنظرطلب در اسلام، همواره دعوي اصلاحگري در دين داشته و دارند. به اعتقاد برخي كارشناسان در آغاز، اين حركت با هدف مبارزه با خرافات شكل گرفت و در زمان رضاخان نيز با توجه به اينكه با مذهبگرايي مخالفت ميشد، اين جريان فرصت رشد و نمو يافت.
اين جريان همواره با فراز و فرودهايي همراه بوده است. بسياري از مصلحان ديني نظير آيتالله طالقاني و دكتر علي شريعتي و سید احمد کسروی تبریزی (نویسندۀ کتاب شیعیگری – بهائیگری و صوفیگری) نيز از مدافعان اين حركت بوده و گاه خود مصدر حركتهاي خوبي در اين جريان بودند.
در اين جريان، بازگشت به قرآن، عنواني است كه تمامي پيشگامان نوگراي جنبش اسلامي معاصر به نوعي از آن ياد كرده و آن را يكي از محورهاي مهم اصلاحطلبي خود قرار دادهاند. زماني كه در اواخر سده سيزدهم هجري (نوزدهم ميلادي)، مسلمانان در رويارويي با غرب و استعمار اروپايي قرار گرفتند و موجوديت خود را در خطر ديدند، گروهي از رهبران فكري و سياسي مسلمانان به چارهانديشي پرداخته و كوشيدند از يك طرف جلوي سلطهگريها و دستاندازيهاي مداوم استعمارگران را بگيرند و از طرف ديگر مسلمانان را به بيداري فكري و سياسي و اجتماعي فرابخوانند و از اين طريق هويت گمشده يا ضعيف شده اسلامي را احيا كنند و مسلمانان را به مقاومت و در نهايت احياي مجدد مجد و عظمت ديرين وادارند. براي تحقق اين آرمان بلند، شعارها، شيوهها و تدابير نظري و عملي فراوان و متفاوتي اتخاذ شد كه بسياري از آنها به مقتضيات شرايط و نيازهاي اقليمي، تاريخي، فرهنگي و سياسي روز بستگي داشت. يكي از همين شعارهاي اساسي و محوري، «بازگشت به قرآن» نام داشت كه در ارتباط مستقيم با شعار جنبش اسلامي بازگشت به اسلام بود.
در واقع در پي طرح ايده بازگشت به اسلام اين پرسش مطرح شد كه چگونه اين امر ميتواند به وقوع بپيوندد و در پي آن انديشه «بازگشت به قرآن» بهعنوان پاسخ عنوان شد. از اين رو در پاسخ چه بايد كرد و حتي درباره ماهيت بازگشت به اسلام و چگونگي اجرا و تحقق آن نعماني، سرسيد احمدخان، مولانا محمدعلي، ابوالكلام آزاد و نظير اينها نيز قرآن را كم و بيش بهعنوان محور اصلاحطلبي و متن آموزشي حركت نوين اسلامي قرار دادند. به همين دليل تمامي آنان كوشيدند آگاهيهاي تازه و رويكردهاي تفسيري نوين از قرآن پديد آورند و خود نيز تفاسير نوگرايانهاي از تمام قرآن يا سورهها يا حتي آياتي از قرآن بنگارند. بعدها مصلح و نوانديش مسلمان اقبال لاهوري در شبه قاره هند، قرآن را بنياد تجديد بناي انديشه اسلامي خود قرار داد و كوشيد با «متد شناخت قرآني» به باز سازي فهم اسلام ياري رساند. ابيات زير از اقبال، اهميت و نقش قرآن را در نظر او آشكار ميكند:
نقش قرآن تا كه در عالم نشست
نقشههاي پاپ و كاهن را شكست
باز گويم آن چه در دل مضمر است
اين كتابي نيست، چيز ديگر است
در مصر و بهطور كلي در تمامي آفريقا و كشورهاي عربي كساني چون شيخ محمد عبده، رشيد رضا، حسن البنا، سيد قطب، عبدالحميد بن باديس، بشير ابراهيمي، مالك بن نبي و ديگران، انديشه بازگشت به قرآن را در اشكال مختلف ادامه دادند و همين شعار را پي گرفتند.
بهعبارت كليتر پديده بازگشت به قرآن پاسخي به يك پرسش اجتماعي ـ سياسي بود. در اواخر قرن 13 و اوايل قرن 14 مسلمانان متوجه شدند كه نسبت به ملتهاي ديگر عقب افتاده هستند و سيادت نخستين را از كف دادهاند كه بلافاصله سوال «چه بايد كرد؟» مطرح شد. در ايران نيز اين سوال مورد توجه قرار گرفت. در پاسخ به سوال چه بايد كرد؟ شماري از مصلحان گفتند كه پاسخ مسأله در بازگشت به قرآن است. لذا اين شعار، انگيزه و خاستگاه اجتماعي داشت و به عبارتي ديگر بازگشت به قرآن، سخن و شعار مفسران و حوزههاي علميه يا نهادهاي علمي و دانشگاهي و محافل قرآني نبود، بلكه شعاري بود كه از سوي كساني مطرح شد كه متوجه شدند جهان اسلام عقب افتاده و چاره امر نيز بازگشت به قرآن است.
دگرانديشي ديني در تشيع
دگرانديشي مذهبي در حوزه شيعي از شاخههاي مختلفي برخوردار است و نميتوان با يك داوري مشخص و يكسان در مورد همه شاخههاي آن ارزيابي مشتركي داشت.
برخي از آنان خود را شيعه ميناميدند و تفاوت سلوك و منش عبادي خود با برخي از احكام و فروعات مذهبي مرسوم و متداول در ميان شيعيان را صرفاً ناشي از اختلافات فقهي عنوان ميكردند.
گروهي ديگر به طور كلي از شيعه يا سني ناميدن خود اعلام برائت كرده و يادآور ميشدند كه در زمان رسولخدا(ص) اثري از تقسيمبندي مسلمانان به صورت شيعه و سني نبود و ايجاد فرق مختلف اسلامي ناشي از بروز انحراف از افكار و عقايد ديني است.
بعضي از سردمداران جريانهاي تجديدنظر طلب نيز تشيع را بدعتي ساخته و پرداخته يهود دانسته و اعلام كردند كه شيعهگري مذهبي خودبنياد بوده و با هدف ايجاد اختلاف بين مسلمانان پديد آمده است. گروه اخير در عرصه فروعات مذهبي بيش از دو گروه ديگر با پيروان مكتب سنت و جماعت اعلام هماهنگي و همرنگي ميكند.
سخن مشترك افراد اين جريان كه خود را به عنوان پيشگامان تحولطلب حركت اسلامي ميدانند، بحث بازگشت به قرآن است.
به اعتقاد اين عده طرح بازگشت به قرآن با اين هدف ارائه ميشود كه تنها سند وحياني و تحريف ناشده و مقبول تمام مسلمانان قرآن است و اين متن مقدس، محور دينشناسي است و بنابراين از آغاز مبنا و معيار جهانبيني، عقايد، ارزشها، احكام و شعائر بنيادين اسلامي بوده و اكنون نيز بايد باشد. در واقع به گمان طراحان شعار بازگشت به قرآن، «حبلالله» و «حبلالمتين» استوار آگاهي و وحدت و جنبش اخلاقي و اجتماعي قرآن است و با بازخواني نقادانه تاريخ اسلام و با تكيه بر مباني قطعي قرآن و وحي ميتوان از خرافهها و باورهاي انحرافي و منسوب به دين رها شد و خيزش فرهنگي و اجتماعي با بركت صدر اسلام و عصر نبوي را بار ديگر تجديد كرد.
آنان معتقدند دوري از قرآن و فهم نادرست دين و آموزههاي قرآني سبب انحطاط و عقبماندگي جوامع اسلامي شده است. از اينرو عزت دوباره مسلمانان از همانجا آغاز ميشود كه در صدر اسلام و در عصر نبوي شروع شده و و آن هم فهم درست وحي و عمل درست و خالصانه به پيام قرآن و توجه به جامعيت اسلامي و قرآن است.
از سوي ديگر اين جريان معتقد است در دين اسلام خرافات زيادي نفوذ پيدا كرده كه علت اين امر بيدقتي در نقل حديث و روايت بدون توجه به راستي و درستي آن است كه تحت عنوان سنت وارد مفاهيم و معارف اسلامي شده. بنابراين تنها راه چاره پناه بردن به قرآن و قرار دادن اين كتاب آسماني بهعنوان دستورالعمل زندگي است.
در اين زمينه بين اين گروه و وهابيون (نوحنبلی ها – شاخه ای از اهل سنت و جماعت) مستقر در عربستان مشابهتهاي فراواني يافت ميشود. البته اين گروه در بيان وجوه افتراق خود با وهابيون به پارهاي از اختلافات در برخي فروعات مذهب از جمله نحوه خواندن نماز، اشاره ميكنند.
ريشه اين جريان فكري و مذهبي به دوران قاجاريه باز ميگردد. در آن ايام با توجه به هجوم بيگانگان و استعمار، غارت منابع كشورهاي مسلمان توسط ابرقدرتها و وجود تفرقه و عدم يكپارچگي در ميان ملتهاي مسلمان، كمكم اين ذهنيت در ميان برخي از نيروهاي شيعي دگرانديش و نوگرا بهوجود آمد كه علت اصلي بدبختي و سياهروزي جامعه اسلامي نداشتن وحدت است كه عامل اصلي اين تفرقهها و وجود اختلافات مذهبي و فرقهاي است.
بنابراين برخي روحانيون نوانديش حوزههاي علميه به زعم خود، براي ايجاد فضايي تفاهمآميز به فكر انتشار افكار و آثاري افتادند تا زمينه وحدت و اتحاد بين مسلمانان را فراهم كنند.
در رأس اين افراد شيخاسدالله خرقاني بود كه به اين كار اقدام كرد و آثاري از خود به جاي گذاشت. اين راه توسط نويسندگان و پژوهندگان ديگر نيز ادامه پيدا كرد.
افرادي نظير شريعت سنگلجي، حيدرعلي قلمداران، حيدر جلالي قوچاني، يوسف شعار، ابوالفضل برقعي، صادق تقوي و... و در نهايت سيدمصطفي حسيني طباطبايي از جمله ادامهدهندگان اصلاحگری دینی با شعار "بازگشت به قرآن" و "نفی اباطیل و خزعبلات مذهبی" در ایران بودند و آثار و كتب متعددي را براي اثبات نظرات خود نگاشتند.
به طور كلي براي شناخت هرچه بهتر سير تحول و تطور اين جريان فكري ميتوان آن را به 3 نسل تقسيم كرد.
نسل اول
نسل اول پيشگامان اين حركت در ابتداي مشروطه در ايران بروز و ظهور كردند. علت اصلي حركت اين عده در آغاز يافتن راهي براي ايجاد وحدت ميان گروههاي مسلمان و بازيابي عظمت و شكوه گذشته تمدن اسلامي و ايستادگي در مقابل استيلا و استعمار غربي بود. به عبارت ديگر ميتوان انگيزهاصلي پيشگامان نوانديشي ديني را سياسي دانست.
افرادي نظير سيد اسدالله خرقاني، شيخ محمد خالصيزاده و شريعت سنگلجي در زمره چهرههاي شاخص در ميان نسل اول نوانديشي ديني بودند.
نسل دوم
در ميان نسل دوم اين جريان فكري، افرادي ظهور كردند كه از ناميدن خود به عنوان يك شيعه به صورت مصطلح فقهي پرهيز ميكردند. در واقع نسل دوم بيش از آن كه دعوي سياسي براي برقراري وحدت ميان گروههاي مسلمان و فرقههاي اسلامي داشته باشند، بر نگاه مذهبي و فقهي تاكيد ميكردند و قائل به اين مساله بودند كه بايد يك مسلمان تكليف خود را با خرافات و برخي عقايد كه به اعتقاد آنان ظواهر زايد ديني بود،مشخص كند.
به عبارت ديگر نوانديشان ديني نسل دوم به مباحثي چون كفر و ايمان تكيه اساسي داشتند و اعلام كردند كه راه اصلي براي رسيدن به وحدت اسلامي زدودن ظواهر كفر و شرك در اصول اعتقادي فرق شيعه و سني است و از اين رهگذر برخي از آنان نسبتهايي چون مشرك و كافر به شيعيان و سنيان دادند.
به طور مشخص حرف اصلي نسل دوميها اين بود كه ما نه شيعه هستيم و نه سني بلكه همانطور كه در آغازين روزهاي اسلام سخني از شيعه و سني نبود و در دوران پيامبر، گروندگان به دين مبين اسلام را مسلم ميخواندند ما نيز صرفاً خود را مسلمان نام مينهيم. البته بايد در نظر داشت كه اين عقيده، سخن رسمي و مشترك همه دگر انديشان نسل دوم نبود.
افرادي چون حيدرعلي قلمداران، ابوالفضل برقعي، صادق تقوي، اسماعيل آلاسحاق و سيد مصطفي حسيني طباطبايي از جمله چهرههاي شاخص نسل دوم هستند.
نسل سوم
نسل سوم جريان فكري دگر انديشي ديني را تنها بايد پيروان و هواداران اين جريان برشمرد كه عمدتاً در بخشهاي اجرايي و ستادي مشغول فعاليت بودند. در ميان اين نسل برخي از افراد مثل سيد محمد حسين حسيني ورجاني و جلال جلالي قوچاني اگر چه از تحصيلات بالاي حوزوي برخوردار بودند و دستي در نگارش و تاليف داشتند، اما بيشتر آثارشان مويد نظرات پيشينيانشان بود و حرف نو و تازهاي را ارائه نكردند. ديگر افراد اين مجموعه نيز صرفاً تحت تاثير افكار و عقايد برقعي، قلمداران، تقوي و طباطبايي قرار داشتند و عمده فعاليت آنها نيز به چاپ و نشر آثار پيشگامان نوانديشي و فراهم آوردن شرايط لازم براي برگزاري نماز جمعه و... ختم ميشد.
از چهرههاي شاخص اين نسل ميتوان به مهدي قاسميان، محمد تقي محمدي خجسته، سيد جلال جلالي، محمد تقي حسيني ورجاني و هواداران سيد صادق تقوي اشاره كرد.
هويتيابي
ابتدا چهرههاي اين جريان به صورت تك نگاري و اقامه نظرات شخصي به تبليغ ميپرداختند، اما در گذر زمان و با نزديك شدن اعضاي اين جريان به يكديگر بويژه در نسل دوم و سوم، كم كم در پي ارتباطات گسترده و برگزاري نشستهاي متعدد و پيدا كردن ياران و پيروان همسو، قامت يك تشكيلات را پيدا كردند.
اين جريان به نامهاي گوناگون ناميده ميشود. آنها خود و پيشينيانشان را به نامهايي چون مسلم، موحدون، قرآنيان و نظير اينها مينامند. در ميان مخالفان اين جريان فكري نيز عناويني چون وهابيها يا شيعيان وهابي براي شناسايي آنان به كار گرفته ميشود.
والسلام – گردآورنده : عبدالرحمن حنیف
۱۳۸۹/۰۳/۰۶
خصائل ممتاز مؤمنین به دین اسلام
بسم الرحمن الرحیم
خصائل ممتاز مؤمنین به دین اسلام:
*** وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾ اعراف: و كسانى كه به كتاب تمسک جستند و نماز برپا داشتهاند [بدانند كه] ما اجر صالحین را تباه نخواهيم كرد (۱۷۰)
*** الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾ انعام: كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند (۸۲)
*** وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿۶۴﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾ إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾ وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۷۰﴾ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾ وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿۷۲﴾ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿۷۳﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾ أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿۷۵﴾ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۷۶﴾ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﴿۷۷﴾ فرقان: و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمين به نرمى(تواضع) گام برمىدارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مىدهند (۶۳)و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده شب را به روز مىآورند (۶۴)و كسانىاند كه مىگويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است (۶۵)و در حقيقت آن بد قرارگاه و جايگاهى است (۶۶) و كسانىاند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مىكنند و نه تنگ مىگيرند و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمىگزينند (۶۷)و كسانىاند كه با خدا معبودى ديگر نمىخوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمىكشند و زنا نمىكنند و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد (۶۸)براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مىشود و پيوسته در آن خوار مىماند (۶۹)مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰)و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد در حقيقت به سوى خدا بازمىگردد (۷۱)و كسانىاند كه گواهى دروغ نمىدهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مىگذرند (۷۲)و كسانىاند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند كر و كور روى آن نمىافتند (۷۳)و كسانىاند كه مىگويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان (۷۴)اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد (۷۵)در آنجا جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامى (۷۶)بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمىكند در حقيقتشما به تكذيب پرداختهايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد (۷۷)
*** إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾ إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿۲۲﴾ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ﴿۲۴﴾لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۲۶﴾ وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۳۰﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾ وَالَّذِينَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾ أُوْلَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ ﴿۳۵﴾ معارج: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است (۱۹)چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند (۲۰)و چون خيرى به او رسد بخل ورزد (۲۱) غير از نمازگزاران (۲۲)همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مىكنند (۲۳)و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است (۲۴)براى نیازمند و محروم (۲۵) و كسانى كه روز جزا را باور دارند (۲۶) و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند (۲۷)چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمىتوانند بود (۲۸)و كسانى كه فروج (عورت و آلت تناسلی) خود را حفظ مىكنند (۲۹)مگر بر همسران خود يا آنچه مالک است پیمانهای ایشان( زنان کافر مهاجرتازه مسلمان شده ای که با مردان مسلمان آن دیار نکاح کرده اند) مورد نكوهش نيستند (۳۰)و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان متجاوزانند (۳۱)و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مىكنند (۳۲)و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستادهاند (۳۳) و كسانى كه بر نمازشان مداومت مىورزند (۳۴) آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود (۳۵)
*** وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۱۳۳﴾ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۴﴾ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۳۵﴾ أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿۱۳۶﴾ آل عمران: و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنايش [به قدر] آسمانها و زمين است [و] براى پرهيزگاران آماده شده است بشتابيد (۱۳۳)همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مىكنند و خشم خود را فرو مىبرند و از مردم در مىگذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد (۱۳۴)و آنان كه چون كار زشتى كنند يا بر خود ستم روا دارند خدا را به ياد مىآورند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مىآمرزد و بر آنچه مرتكب شدهاند با آنكه مىدانند [كه گناه است] پافشارى نمىكنند (۱۳۵) آنان پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان و بوستانهايى است كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است جاودانه در آن بمانند و پاداش اهل عمل چه نيكوست (۱۳۶)
*** يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾ يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾ لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۷۳﴾ زخرف: اى بندگان من امروز بر شما بيمى نيست و غمگين نخواهيد شد (۶۸) همان كسانى كه به آيات ما ايمان آورده و تسليم بودند (۶۹)شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشتشويد (۷۰)سينيهايى از طلا و جامهايى در برابر آنان مىگردانند و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست] و شما در آن جاودانيد (۷۱) و اين است همان بهشتى كه به [پاداش] آنچه مىكرديد ميراث يافتيد (۷۲)در آنجا براى شما ميوههايى فراوان خواهد بود كه از آنها مىخوريد (۷۳)
*** إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۴﴾ انفال: مؤمنان همان كسانىاند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بلرزد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مىكنند (۲)همانان كه نماز را به پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند (۳)آنان هستند كه حقاً مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزى نيكو خواهد بود (۴)
*** ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳﴾ والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾ بقره: اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است (۲)آنان كه به غيب ايمان مىآورند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق مىكنند (۳)و آنان كه بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مى آورند و آنانند كه به آخرت يقين دارند (۴) آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشند و آنان همان رستگارانند (۵)
*** وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۲۲﴾ لقمان: و هر كس خود را در حالى كه نيكوكار باشد تسليم خدا كند قطعاً در ريسمان استوارترى چنگ درزده و فرجام كارها به سوى خداست (۲۲)
*** قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۶﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۷﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۸﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۹﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿۱۰﴾ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱﴾ مؤمنون: به راستى كه مؤمنان رستگار شدند (۱)همانان كه در نمازشان فروتنند (۲) و آنان كه از بيهوده رويگردانند (۳)و آنان كه زكات مىپردازند (۴)و كسانى كه پاكدامنند (۵)مگر در مورد همسرانشان يا آنچه مالک است پیمانهای ایشان (زنان کافر مهاجر تازه مسلمان شده که به عقد نکاح مردان مسلمان آمده اند) كه به دست آوردهاند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست (۶) پس هر كه فراتر از اين جويد آنان متجاوزانند (۷)و آنان كه امانتها و پيمان خود را رعايت مىكنند (۸)و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مىنمايند (۹)آنانند كه خود وارثانند (۱۰)همانان كه بهشت را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند (۱۱)
*** قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۵۱﴾ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۱۵۲﴾ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾ انعام: بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مىرسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد (۱۵۱)و به مال يتيم جز به نحوى [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمىكنيم و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند [در باره] خويشاوند [شما] باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد (۱۵۲)و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راهها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مىسازد پيروى مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد (۱۵۳)
*** لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾ بقره: نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان و نیازمندان و در [راه آزاد كردن] بردگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفتهاند و آنان همان پرهيزگارانند (۱۷۷)
*** فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳۸﴾ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾ وَجَزَاء سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِكَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۲﴾ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾ شوری: و آنچه به شما داده شده برخوردارى [و كالاى] زندگى دنياست و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است (۳۶) و كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها خود را به دور مىدارند و چون به خشم درمىآيند درمىگذرند (۳۷)و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كردهاند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند (۳۸)و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد يارى مىجويند (۳۹) و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند پاداش او بر [عهده] خداست به راستى او ستمگران را دوست نمىدارد (۴۰)و هر كه پس از ستم [ديدن] خود يارى جويد راه [نكوهشى] بر ايشان نيست (۴۱)راه [نكوهش] تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مىكنند و در [روى] زمين به ناحق سر برمىدارند آنان عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت (۴۲) و هر كه صبر كند و درگذرد مسلماً اين [خويشتن دارى حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست (۴۳)
*** إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۱۱﴾ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۲﴾ توبه: در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مىجنگند و مىكُشند و كُشته مىشوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معاملهاى كه با او كردهايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است (۱۱۱)[آن مؤمنان] همان توبهكنندگان ،عبادت کنندگان، سپاسگزاران، روزهداران، ركوعكنندگان، سجدهكنندگان وادارندگان به كارهاى پسنديده بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مرزهای(مقررات و قوانین) خدايند و مؤمنان را بشارت ده (۱۱۲)
والسلام – عبدالرحمن حنیف
۱۳۸۹/۰۳/۰۵
ندای قرآن به مؤمنان راه الله
بسم الله الرحمن الرحیم
ندای قرآن به مؤمنان راه الله
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۳﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از شكيبايى و نماز يارى جوييد زيرا خدا با شكيبايان است (۱۵۳)
*** وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾ بقره: و برخى از مردم در برابر خدا همانندهايى [براى او] برمىگزينند و آنها را چون دوستى خدا دوست مىدارند ولى كسانى كه ايمان آوردهاند به خدا محبت بيشترى دارند كسانى كه ستم نمودهاند اگر مىدانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند تمام نيرو[ها] از آن خداست و خدا سختكيفر است (۱۶۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۱۷۲﴾ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۷۳﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از نعمتهاى پاكيزهاى كه روزى شما كردهايم بخوريد و اگر تنها او را مىپرستيد خدا را شكر كنيد (۱۷۲)[خداوند] تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن بُرده شده بر شما حرام گردانيده است [ولى] كسى كه ناچار شود در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نيست زيرا خدا آمرزنده و مهربان است (۱۷۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸﴾ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۷۹﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد در باره كُشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولى مقتول] چيزى [از حق قصاص] به او گذشتشود [بايد از گذشت ولى مقتول] به طور پسنديده پيروى كند و با [رعايت] احسان [خونبها را] به او بپردازد اين [حكم] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است (۱۷۸)و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است باشد كه به تقوا گراييد (۱۷۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد (۱۸۳)[روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] و بر كسانى كه [روزه] طاقتفرساست كفارهاى است كه خوراك دادن به بينوايى است و هر كس به ميل خود بيشتر نيكى كند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است (۱۸۴)ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است [كتابى ] كه مردم را راهبر و [متضمن] دلايل آشكار هدايت و [ميزان] تشخيص حق از باطل است پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد (۱۸۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۲۰۸﴾ فَإِن زَلَلْتُمْ مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۰۹﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد همگى به اطاعت [خدا] درآييد و گامهاى شيطان را دنبال مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است (۲۰۸)و اگر پس از آنكه براى شما دلايل آشكار آمد دستخوش لغزش شديد بدانيد كه خداوند تواناى حكيم است (۲۰۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از آنچه به شما روزى دادهايم انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و كافران خود ستمكارانند (۲۵۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿۲۶۴﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم، انفاق مىكند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارايى است كه بر روى آن، خاكى (نشسته) است، و رگبارى به آن رسيده و آن (سنگ) را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان نيز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند؛ و خداوند، گروه كافران را هدايت نمىكند. (۲۶۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَيَمَّمُواْ الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِيهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۲۶۷﴾ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۶۸﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از چيزهاى پاكيزهاى كه به دست آوردهايد، و از آنچه براى شما از زمين برآوردهايم، انفاق كنيد، و در پى ناپاك آن نرويد كه (از آن) انفاق نماييد، در حالى كه آن را (اگر به خودتان مىدادند) جز با چشمپوشى (و بىميلى) نسبت به آن، نمىگرفتيد، و بدانيد كه خداوند، بىنيازِ ستوده (صفات) است. (۲۶۷)شيطان شما را از تهيدستى بيم مىدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و(لى) خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مىدهد، و خداوند گشايشگر داناست. (۲۶۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۲۷۸﴾ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۸۰﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد؛ و اگر مؤمنيد، آنچه از ربا باقى مانده است واگذاريد. (۲۷۸)و اگر (چنين) نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاستهايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايههاى شما از خودتان است. نه ستم مىكنيد و نه ستم مىبينيد. (۲۷۹)و اگر (بدهكارتان) تنگدست باشد، پس تا (هنگام) گشايش، مهلتى (به او دهيد)؛ و (اگر به راستى قدرت پرداخت ندارد،) بخشيدن آن براى شما بهتر است-اگر بدانيد. (۲۸۰)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾ وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿۲۸۳﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر گاه به وامى تا سررسيدى معين، با يكديگر معامله كرديد، آن را بنويسيد. و بايد نويسندهاى (صورت معامله را) بر اساس عدالت، ميان شما بنويسد. و هيچ نويسندهاى نبايد از نوشتن خوددارى كند؛ همان گونه (و به شكرانه آن) كه خدا او را آموزش داده است. و كسى كه بدهكار است بايد املا كند، و او (=نويسنده) بنويسد. و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد، و از آن، چيزى نكاهد. پس اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه يا ناتوان است، يا خود نمىتواند املا كند، پس ولىّ او بايد با (رعايت) عدالت، املا نمايد. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبيد، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن، از ميان گواهانى كه (به عدالت آنان) رضايت داريد (گواه بگيريد)، تا (اگر) يكى از آن دو (زن) فراموش كرد، (زنِ) ديگر، وى را يادآورى كند. و چون گواهان احضار شوند، نبايد خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى) چه خُرد باشد يا بزرگ، ملول نشويد، تا سررسيدش (فرا رسد). اين (نوشتنِ) شما، نزد خدا عادلانهتر، و براى شهادت استوارتر، و براى اينكه دچار شك نشويد (به احتياط) نزديكتر است، مگر آنكه داد و ستدى نقدى باشد كه آن را ميان خود (دست به دست) برگزار مىكنيد؛ در اين صورت، بر شما گناهى نيست كه آن را ننويسيد. و (در هر حال) هر گاه داد و ستد كرديد گواه بگيريد. و هيچ نويسنده و گواهى نبايد زيان ببيند، و اگر چنين كنيد، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا كنيد، و خدا (بدين گونه) به شما آموزش مىدهد، و خدا به هر چيزى داناست. (۲۸۲)و اگر در سفر بوديد و نويسندهاى نيافتيد وثيقهاى بگيريد؛ و اگر برخى از شما برخى ديگر را امين دانست، پس آن كس كه امين شمرده شده، بايد سپرده وى را بازپس دهد؛ و بايد از خداوند كه پروردگار اوست، پروا كند. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است، و خداوند به آنچه انجام مىدهيد داناست. (۲۸۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ﴿۱۰۰﴾ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۱۰۱﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر از فرقهاى از اهل كتاب فرمان بريد شما را پس از ايمانتان به حال كفر برمىگردانند (۱۰۰)و چگونه كفر مىورزيد با اينكه آيات خدا بر شما خوانده مىشود و پيامبر او ميان شماست و هر كس به خدا تمسك جويد قطعاً به راه راست هدايتشده است (۱۰۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿۱۰۲﴾ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا آن گونه كه حق پرواكردن از اوست پروا كنيد و زينهار جز مسلمان نميريد (۱۰۲)و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمتخدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما اُلفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند باشد كه شما راه يابيد (۱۰۳)و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند (۱۰۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الآيَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۱۸﴾ آل عمران : اى كسانى كه ايمان آوردهايد از غير خودتان همراز مگيريد [آنان] از هيچ خیانتی در حق شما كوتاهى نمىورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينههايشان نهان مىدارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانهها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد (۱۱۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۳۰﴾ وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿۱۳۱﴾ وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۳۲﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آوردهايد ربا را [با سود] چندين برابر مخوريد و از خدا پروا كنيد باشد كه رستگار شويد (۱۳۰)و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بترسيد (۱۳۱)خدا و رسول را فرمان بريد باشد كه مشمول رحمت قرار گيريد (۱۳۲)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ ﴿۱۴۹﴾ بَلِ اللّهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ﴿۱۵۰﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر از كسانى كه كفر ورزيدهاند اطاعت كنيد شما را از عقيدهتان بازمىگردانند و زيانكار خواهيد گشت (۱۴۹)آرى خدا سرپرست شماست و او بهترين يارىدهندگان است (۱۵۰)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُواْ فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۵۶﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آوردهايد همچون كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند و به برادرانشان هنگامى كه به سفر رفته [و در سفر مردند] و يا جهادگر شدند [و كشته شدند] گفتند اگر نزد ما [مانده] بودند نمىمردند و كشته نمىشدند [شما چنين سخنانى مگوييد] تا خدا آن را در دلهايشان حسرتى قرار دهد و خدا[ست كه] زنده مىكند و مىميراند و خدا[ست كه] به آنچه مىكنيد بيناست (۱۵۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۲۰۰﴾ آل عمران : اى كسانى كه ايمان آوردهايد صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد اميد است كه رستگار شويد (۲۰۰)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا ﴿۱۹﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان دادهايد [از چنگشان به در] بريد مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمىداريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مىدهد (۱۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾ إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا ﴿۳۱﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است (۲۹)و هر كس از روى تجاوز و ستم چنين كند به زودى وى را در آتشى درآوريم و اين كار بر خدا آسان است (۳۰) اگر از گناهان بزرگى كه از آن[ها] نهى شدهايد دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مى زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمىآوريم (۳۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿۴۳﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه بدانيد چه مىگوييد و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] مگر اينكه راهگذر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كردهايد و آب نيافتهايد پس بر خاكى پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را مسح نماييد كه خدا بخشنده و آمرزنده است (۴۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿۵۹﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و فرمانداران خود را اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به خدا و پيامبر عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجامتر است (۵۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِيعًا ﴿۷۱﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد [در برابر دشمن] آماده باشيد [=اسلحه خود را برگيريد] و گروه گروه [به جهاد] بيرون رويد يا به طور جمعى روانه شويد (۷۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُواْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۹۴﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون در راه خدا سفر مىكنيد [خوب] رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام مىكند مگوييد تو مؤمن نيستى [تا بدين بهانه] متاع زندگى دنيا را بجوييد چرا كه غنيمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نيز] همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مىدهيد آگاه است (۹۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقَيرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد اگر [يكى از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد قطعاً خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است (۱۳۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد و كتابهايى كه قبلا نازل كرده بگرويد و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد در حقيقت دچار گمراهى دور و درازى شده است (۱۳۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿۱۴۴﴾ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ﴿۱۴۵﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به جاى مؤمنان كافران را به سرپرستی خود مگيريد آيا مىخواهيد عليه خود حجتى روشن براى خدا قرار دهيد (۱۴۴)آرى منافقان در فروترين درجات دوزخند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت (۱۴۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به قراردادها[ى خود] وفا كنيد براى شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده جز آنچه [حكمش] بر شما خوانده مىشود در حالى كه نبايد شكار را در حال احرام حلال بشمريد خدا هر چه بخواهد فرمان مىدهد (۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲﴾حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۳﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد حرمت شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بىنشان و قربانيهاى قلاده دار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مىطلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد [مىتوانيد] شكار كنيد و البته نبايد كينهتوزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام بازداشتند شما را به تعدى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است (۲)بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشتخوك و آنچه به نام غير خدا بُرده شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه اين [كارها همه] نافرمانى [خدا]ست امروز كسانى كه كافر شدهاند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديدهاند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتخود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۶﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون به [عزم] نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را بسوی آرنجها بشوييد و سرهای خود را مسح کنید و پاهای خود را همراه با قوزکهای آنها بشویید و اگر جُنبايد خود را پاك كنيد [=غسل نماييد: بشوئید] و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان نزديكى كردهايد و آبى نيافتيد پس با خاك پاك تيمم كنيد و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد خدا نمىخواهد بر شما تنگ بگيرد ليكن مىخواهد شما را پاك و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد كه سپاس [او] بداريد (۶) * " أَرْجُلَكُمْ " پاهای خود عطف بر" وُجُوهَ : صورت" و " َأَيْدِيَ : دستها " یعنی اندامهای شستنی است و ذکر آن بعد از" رُؤُوسِ : سرها " یعنی اندامی که مسح میشود به خاطر ترتیب اعضاء وضو است.
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالتشهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است (۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد نعمتخدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه قومى آهنگ آن داشتند كه بر شما دستيازند و [خدا] دستشان را از شما كوتاه داشت و تقوای الهی پیشه سازید و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (۱۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد تقوای الهی پیشه سازید و بجوئید بسوی او وسیله ای را و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد (۳۵)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد يهود و نصارى را سرپرستان[خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان سرپرستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به سرپرستی گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمىنمايد (۵۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۵۴﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مىآورد كه آنان را دوست مىدارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مىدهد و خدا گشايشگر داناست (۵۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد كسانى را كه دين شما را به ريشخند و بازى گرفتهاند [چه] از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [چه از] كافران سرپرستان [خود] مگيريد و اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد (۵۷)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۸۷﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى [استفاده] شما حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمىدارد (۸۷)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۹۰﴾ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿۹۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد (۹۰)همانا شيطان مىخواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمىداريد (۹۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللّهُ بِشَيْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللّهُ مَن يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۹۴﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا شما را به چيزى از شكار كه در دسترس شما و نيزههاى شما باشد خواهد آزمود تا معلوم دارد چه كسى در نهان از او مىترسد پس هر كس بعد از آن تجاوز كند براى او عذابى دردناك خواهد بود (۹۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاء مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَو عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللّهُ عَمَّا سَلَف وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللّهُ مِنْهُ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۹۵﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد در حالى كه مُحرميد شكار را مكشيد و هر كس از شما عمداً آن را بُكشد بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفارهاى بدهد كه [نظير بودن] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند و به صورت قربانى به كعبه برسد يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد يا معادلش روزه بگيرد تا سزاى زشتكارى خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است و[لى] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مىگيرد و خداوند توانا و صاحبانتقام است (۹۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۱۰۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مىكند مپرسيد و اگر هنگامى كه قرآن نازل مىشود در باره آنها سؤال كنيد براى شما روشن مىشود خدا از آن گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است (۱۰۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۰۵﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايتيافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند بازگشت همه شما به سوى خداست پس شما را از آنچه انجام مىداديد آگاه خواهد كرد (۱۰۵)
*** يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ ﴿۱۰۶﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آوردهايد هنگامى كه يكى از شما را [نشانههاى] مرگ دررسيد بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيت به شهادت ميان خود فرا خوانيد يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ شما را فرا رسيد دو تن از غير خود را [به شهادت بطلبيد] و اگر [در صداقت آنان] شك كرديد پس از نماز آن دو را نگاه مىداريد پس به خدا سوگند ياد مىكنند كه ما اين [حق] را به هيچ قيمتى نمىفروشيم هر چند [پاى] خويشاوند [در كار] باشد و شهادت الهى را كتمان نمىكنيم كه [اگر كتمان حق كنيم] در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود (۱۰۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ ﴿۱۵﴾ وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۶﴾فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۷﴾ ذَلِكُمْ وَأَنَّ اللّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ ﴿۱۸﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آوردهايد هر گاه [در ميدان نبرد] به كافران برخورد كرديد كه [به سوى شما] روى مىآورند به آنان پشت مكنيد (۱۵)و هر كه در آن هنگام به آنان پشت كند مگر آنكه [هدفش] كنارهگيرى براى نبردى [مجدد] يا پيوستن به جمعى [ديگر از همرزمانش] باشد قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد و جايگاهش دوزخ است و چه بد سرانجامى است (۱۶)و شما آنان را نكشتيد بلكه خدا آنان را كُشت و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند [آرى خدا چنين كرد تا كافران را مغلوب كند] و بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو بيازمايد قطعاً خدا شنواى داناست (۱۷)[ماجرا] اين بود و [بدانيد كه] خدا نيرنگ كافران را سست مىگرداند (۱۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿۲۰﴾ وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ ﴿۲۱﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ ﴿۲۲﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا و فرستاده او را فرمان بريد و از او روى برنتابيد در حالى كه [سخنان او را] مىشنويد (۲۰)و مانند كسانى مباشيد كه گفتند شنيديم در حالى كه نمىشنيدند (۲۱)قطعاً بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانىاند كه نمىانديشند (۲۲)و اگر خدا در آنان خيرى مىيافت قطعاً شنوايشان مىساخت و اگر آنان را شنوا مىكرد حتماً باز به حال اعراض روى برمىتافتند (۲۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾ وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۵﴾ وَاذْكُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِي الأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۲۶﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مىبخشد آنان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مىگردد و هم در نزد او محشور خواهيد شد (۲۴)و از فتنهاى كه تنها به ستمكاران شما نمىرسد بترسيد و بدانيد كه خدا سختكيفر است (۲۵)و به ياد آوريد هنگامى را كه شما در زمين گروهى اندك و مستضعف بوديد مى ترسيديد مردم شما را بربايند پس [خدا] به شما پناه داد و شما را به يارى خود نيرومند گردانيد و از چيزهاى پاك به شما روزى داد باشد كه سپاسگزارى كنيد (۲۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۷﴾ وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۲۸﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و [نيز] در امانتهاى خود خيانت نورزيد و خود مىدانيد [كه نبايد خيانت كرد] (۲۷)و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله] آزمايش [شما] هستند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است (۲۸)
*** يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۹﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر تقوای الهی پیشه سازید براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل] قرار مىدهد و گناهانتان را از شما مىزدايد و شما را مىآمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است (۲۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ ﴿۴۵﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون با گروهى برخورد مىكنيد پايدارى ورزيد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه رستگار شويد (۴۵)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به سرپرستی مگيريد و هر كس از ميان شما آنان را به سرپرستی گيرد آنان همان ستمكارانند (۲۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۲۸﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد حقيقت اين است كه مشركان ناخالصند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر [در اين قطع رابطه] از فقر بيمناكيد پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بىنياز مىگرداند كه خدا داناى حكيم است (۲۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسيارى ازآخوندهای يهود و مسیحیان اموال مردم را به ناروا مىخورند و [آنان را] از راه خدا باز مىدارند و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه مىكنند و آن را در راه خدا هزينه نمىكنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده (۳۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ ﴿۳۸﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد شما را چه شده است كه چون به شما گفته مىشود در راه خدا بسيجشويد كندى به خرج مىدهيد آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كردهايد متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست (۳۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ ﴿۱۱۹﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد تقوای الهی پیشه سازید و با صادقان باشيد (۱۱۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۲۳﴾ توبه : اى كسانى كه ايمان آوردهايد با كافرانى ( کافران حربی ) كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما درشتخویی بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است (۱۲۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۱﴾ نور: اى كسانى كه ايمان آوردهايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامىدارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمىشد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مىگرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست (۲۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۲۷﴾ نور: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به خانههايى كه خانههاى شما نيست داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد اين براى شما بهتر است باشد كه پند گيريد (۲۷)
*** یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۸﴾ وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۹﴾ نور: اى كسانى كه ايمان آوردهايد قطعاً بايد آنچه مالک است پیمانهای شما ( زنان کافر مهاجر تازه مسلمان شده) و كسانى از شما كه به [سن] بلوغ نرسيدهاند سه بار در شبانه روز از شما كسب اجازه كنند پيش از نماز بامداد و نيمروز كه جامههاى خود را بيرون مىآوريد و پس از نماز شامگاهان [اين] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نيست كه غير از اين [سه هنگام] گرد يكديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد] خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مىكند و خدا داناى سنجيدهكار است (۵۸)و چون كودكان شما به [سن] بلوغ رسيدند بايد از شما كسب اجازه كنند همان گونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند كسب اجازه كردند خدا آيات خود را اين گونه براى شما بيان مىدارد و خدا داناى سنجيدهكار است (۵۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿۹﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آوردهايد نعمتخدا را بر خود به ياد آريد آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمىديديد فرستاديم و خدا به آنچه مىكنيد همواره بيناست (۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾ وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۴۲﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را ياد كنيد يادى بسيار (۴۱)و صبح و شام او را به پاكى بستاييد (۴۲)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿۴۹﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر زنان مؤمن را به نكاح خود درآورديد آنگاه پيش از آنكه با آنان همخوابگى كنيد طلاقشان داديد ديگر بر عهده آنها عدهاى كه آن را بشماريد نيست پس مهرشان را بدهيد و خوش و خرم آنها را رها كنيد (۴۹)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿۵۳﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آوردهايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بىآنكه در انتظار پختهشدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بىآنكه سرگرم سخنى گرديد اين [رفتار] شما پيامبر را مىرنجاند و[لى] از شما شرم مىدارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمىكند و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزهتر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقاً [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است (۵۳)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿۷۰﴾يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿۷۱﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آوردهايد تقوای الهی پیشه سازید و سخنى استوار گوييد (۷۰)تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد و هر كس خدا و پيامبرش را فرمان برد قطعاً به رستگارى بزرگى نايل آمده است (۷۱)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ﴿۳۳﴾ محمد: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كردههاى خود را تباه مكنيد (۳۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آوردهايد در برابر خدا و پيامبرش [در هيچ كارى] پيشى مجوييد و تقوای الهی پیشه سازید كه خدا شنواى داناست (۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۲﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آوردهايد صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد و همچنانكه بعضى از شما با بعضى ديگر بلند سخن مىگوييد با او به صداى بلند سخن مگوييد مبادا بىآنكه بدانيد كردههايتان تباه شود (۲)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿۶﴾ حجرات : اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى (پیگیری) كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كردهايد پشيمان شويد (۶)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۱﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آوردهايد نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند شايد آنها از اينها بهتر باشند و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ] شايد آنها از اينها بهتر باشند و از يكديگر عيب مگيريد و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند (۱۱)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۲﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آوردهايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبهپذير مهربان است (۱۲)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾ جمعه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد وداد و ستد را واگذاريد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است (۹)و چون نماز گزارده شد در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد (۱۰)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۴﴾ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۵﴾ تغابن: اى كسانى كه ايمان آوردهايد در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند از آنان بر حذر باشيد و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد به راستى خدا آمرزنده مهربان است (۱۴)اموال شما و فرزندانتان صرفاً [وسيله] آزمايشى [براى شما]يند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است (۱۵)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ﴿۶﴾ تحریم: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست حفظ كنيد بر آن [آتش] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده] اند از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمىكنند و آنچه را كه مامورند انجام مىدهند (۶)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۸﴾ تحریم: اى كسانى كه ايمان آوردهايد به درگاه خدا توبهاى راستين كنيد اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمىگرداند نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است مىگويند پروردگارا نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى كه تو بر هر چيز توانايى (۸)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۱۰﴾وَإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾ ممتحنه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون زنان با ايمان مهاجر نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن [مردان] بر اين زنان حلال و هر چه خرج [اين زنان] كردهاند به [شوهران] آنها بدهيد و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد [و پايبند نباشيد] و آنچه را شما [براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شدهاند] خرج كردهايد [از كافران] مطالبه كنيد و آنها هم بايد آنچه را خرج كردهاند [از شما] مطالبه كنند اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مىكند و خدا داناى حكيم است (۱۰) و در صورتى كه [زنى] از همسران شما به سوى كفار رفت [و كفار مهر مورد مطالبه شما را ندادند] و شما غنيمتيافتيد پس به كسانى كه همسرانشان رفتهاند معادل آنچه خرج كردهاند بدهيد و از آن خدايى كه به او ايمان داريد پرهیزکاری کنید (۱۱)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿۱۳﴾ ممتحنه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد مردمى را كه خدا بر آنان خشم رانده به سرپرستی مگيريد آنها واقعاً از آخرت سلب اميد كردهاند همان گونه كه كافران اهل گور قطع اَميد نمودهاند (۱۳)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳﴾ صف: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد (۲)نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد (۳)
*** يا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۱۰﴾ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۳﴾ صف: اى كسانى كه ايمان آوردهايد آيا شما را بر تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك مىرهاند (۱۰)به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد اين [گذشت و فداكارى] اگر بدانيد براى شما بهتر است (۱۱)گناهانتان را بر شما ببخشايد و شما را در باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است و [در] سراهايى خوش در بهشتهاى هميشگى درآورد اين [خود] كاميابى بزرگ است (۱۲)و [رحمتى] ديگر كه آن را دوست داريد يارى و پيروزى نزديكى از جانب خداست و مؤمنان را [بدان] بشارت ده (۱۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآَمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آَمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ ﴿۱۴﴾ صف: اى كسانى كه ايمان آوردهايد ياران خدا باشيد همان گونه كه عيسىبنمريم به حواريون گفت ياران من در راه خدا چه كسانىاند حواريون گفتند ما ياران خداييم پس طايفهاى كفر ورزيدند و كسانى را كه گرويده بودند بر دشمنانشان يارى كرديم تا چيره شدند (۱۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۹﴾ منافقون: اى كسانى كه ايمان آوردهايد [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نگرداند و هر كس چنين كند آنان خود زيانكارانند (۹)
والسلام- عبدالرحمن حنیف
اشتراک در:
پستها (Atom)