۱۳۸۹/۰۳/۰۶

خصائل ممتاز مؤمنین به دین اسلام

بسم الرحمن الرحیم
خصائل ممتاز مؤمنین به دین اسلام:
*** وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ﴿۱۷۰﴾ اعراف: و كسانى كه به كتاب تمسک جستند و نماز برپا داشته‏اند [بدانند كه] ما اجر صالحین را تباه نخواهيم كرد (۱۷۰)
*** الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾ انعام: كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالوده‏اند آنان راست ايمنى و ايشان راه‏يافتگانند (۸۲)
*** وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿۶۴﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾ إِنَّهَا سَاءتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾ وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾ وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿۷۰﴾ وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾ وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿۷۲﴾ وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿۷۳﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾ أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿۷۵﴾ خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۷۶﴾ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﴿۷۷﴾ فرقان: و بندگان خداى رحمان كسانى‏اند كه روى زمين به نرمى(تواضع) گام برمى‏دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏دهند (۶۳)و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده شب را به روز مى‏آورند (۶۴)و كسانى‏اند كه مى‏گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است (۶۵)و در حقيقت آن بد قرارگاه و جايگاهى است (۶۶) و كسانى‏اند كه چون انفاق كنند نه ولخرجى مى‏كنند و نه تنگ مى‏گيرند و ميان اين دو [روش] حد وسط را برمى‏گزينند (۶۷)و كسانى‏اند كه با خدا معبودى ديگر نمى‏خوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمى‏كشند و زنا نمى‏كنند و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت ‏خواهد كرد (۶۸)براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مى‏شود و پيوسته در آن خوار مى‏ماند (۶۹)مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى‏كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰)و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد در حقيقت به سوى خدا بازمى‏گردد (۷۱)و كسانى‏اند كه گواهى دروغ نمى‏دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى‏گذرند (۷۲)و كسانى‏اند كه چون به آيات پروردگارشان تذكر داده شوند كر و كور روى آن نمى‏افتند (۷۳)و كسانى‏اند كه مى‏گويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان (۷۴)اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد (۷۵)در آنجا جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامى (۷۶)بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى‏كند در حقيقت‏شما به تكذيب پرداخته‏ايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد (۷۷)
*** إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾ إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿۲۲﴾ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ﴿۲۴﴾لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۲۶﴾ وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۳۰﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾ وَالَّذِينَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾ أُوْلَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ ﴿۳۵﴾ معارج: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏تاب] خلق شده است (۱۹)چون صدمه‏اى به او رسد عجز و لابه كند (۲۰)و چون خيرى به او رسد بخل ورزد (۲۱) غير از نمازگزاران (۲۲)همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مى‏كنند (۲۳)و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است (۲۴)براى نیازمند و محروم (۲۵) و كسانى كه روز جزا را باور دارند (۲۶) و آنان كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند (۲۷)چرا كه از عذاب پروردگارشان ايمن نمى‏توانند بود (۲۸)و كسانى كه فروج (عورت و آلت تناسلی) خود را حفظ مى‏كنند (۲۹)مگر بر همسران خود يا آنچه مالک است پیمانهای ایشان( زنان کافر مهاجرتازه مسلمان شده ای که با مردان مسلمان آن دیار نکاح کرده اند) مورد نكوهش نيستند (۳۰)و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان متجاوزانند (۳۱)و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مى‏كنند (۳۲)و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستاده‏اند (۳۳) و كسانى كه بر نمازشان مداومت مى‏ورزند (۳۴) آنها هستند كه در باغهايى [از بهشت] گرامى خواهند بود (۳۵)
*** وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۱۳۳﴾ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۴﴾ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۳۵﴾ أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿۱۳۶﴾ آل عمران: و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنايش [به قدر] آسمانها و زمين است [و] براى پرهيزگاران آماده شده است بشتابيد (۱۳۳)همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مى‏كنند و خشم خود را فرو مى‏برند و از مردم در مى‏گذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد (۱۳۴)و آنان كه چون كار زشتى كنند يا بر خود ستم روا دارند خدا را به ياد مى‏آورند و براى گناهانشان آمرزش مى‏خواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مى‏آمرزد و بر آنچه مرتكب شده‏اند با آنكه مى‏دانند [كه گناه است] پافشارى نمى‏كنند (۱۳۵) آنان پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان و بوستانهايى است كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است جاودانه در آن بمانند و پاداش اهل عمل چه نيكوست (۱۳۶)
*** يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾ يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾ لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۷۳﴾ زخرف: اى بندگان من امروز بر شما بيمى نيست و غمگين نخواهيد شد (۶۸) همان كسانى كه به آيات ما ايمان آورده و تسليم بودند (۶۹)شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت‏شويد (۷۰)سينيهايى از طلا و جام‏هايى در برابر آنان مى‏گردانند و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست] و شما در آن جاودانيد (۷۱) و اين است همان بهشتى كه به [پاداش] آنچه مى‏كرديد ميراث يافتيد (۷۲)در آنجا براى شما ميوه‏هايى فراوان خواهد بود كه از آنها مى‏خوريد (۷۳)
*** إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۴﴾ انفال: مؤمنان همان كسانى‏اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بلرزد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مى‏كنند (۲)همانان كه نماز را به پا مى‏دارند و از آنچه به ايشان روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند (۳)آنان هستند كه حقاً مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزى نيكو خواهد بود (۴)
*** ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳﴾ والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾ بقره: اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است (۲)آنان كه به غيب ايمان مى‏آورند و نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به ايشان روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند (۳)و آنان كه بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مى آورند و آنانند كه به آخرت يقين دارند (۴) آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشند و آنان همان رستگارانند (۵)
*** وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۲۲﴾ لقمان: و هر كس خود را در حالى كه نيكوكار باشد تسليم خدا كند قطعاً در ريسمان استوارترى چنگ درزده و فرجام كارها به سوى خداست (۲۲)
*** قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۶﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۷﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۸﴾ وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۹﴾ أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿۱۰﴾ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱﴾ مؤمنون: به راستى كه مؤمنان رستگار شدند (۱)همانان كه در نمازشان فروتنند (۲) و آنان كه از بيهوده رويگردانند (۳)و آنان كه زكات مى‏پردازند (۴)و كسانى كه پاكدامنند (۵)مگر در مورد همسرانشان يا آنچه مالک است پیمانهای ایشان (زنان کافر مهاجر تازه مسلمان شده که به عقد نکاح مردان مسلمان آمده اند) كه به دست آورده‏اند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست (۶) پس هر كه فراتر از اين جويد آنان متجاوزانند (۷)و آنان كه امانتها و پيمان خود را رعايت مى‏كنند (۸)و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى‏نمايند (۹)آنانند كه خود وارثانند (۱۰)همانان كه بهشت را به ارث مى‏برند و در آنجا جاودان مى‏مانند (۱۱)
*** قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۵۱﴾ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۱۵۲﴾ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۵۳﴾ انعام: بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى‏رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد (۱۵۱)و به مال يتيم جز به نحوى [هر چه نيكوتر] نزديك مشويد تا به حد رشد خود برسد و پيمانه و ترازو را به عدالت تمام بپيماييد هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى‏كنيم و چون [به داورى يا شهادت] سخن گوييد دادگرى كنيد هر چند [در باره] خويشاوند [شما] باشد و به پيمان خدا وفا كنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه پند گيريد (۱۵۲)و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروى كنيد و از راه‏ها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مى‏سازد پيروى مكنيد اينهاست كه [خدا] شما را به آن سفارش كرده است باشد كه به تقوا گراييد (۱۵۳)
*** لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾ بقره: نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و نیازمندان و در [راه آزاد كردن] بردگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏اند و آنان همان پرهيزگارانند (۱۷۷)
*** فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳۸﴾ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾ وَجَزَاء سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُوْلَئِكَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۲﴾ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾ شوری: و آنچه به شما داده شده برخوردارى [و كالاى] زندگى دنياست و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويده‏اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است (۳۶) و كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها خود را به دور مى‏دارند و چون به خشم درمى‏آيند درمى‏گذرند (۳۷)و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كرده‏اند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده‏ايم انفاق مى‏كنند (۳۸)و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد يارى مى‏جويند (۳۹) و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند پاداش او بر [عهده] خداست به راستى او ستمگران را دوست نمى‏دارد (۴۰)و هر كه پس از ستم [ديدن] خود يارى جويد راه [نكوهشى] بر ايشان نيست (۴۱)راه [نكوهش] تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى‏كنند و در [روى] زمين به ناحق سر برمى‏دارند آنان عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت (۴۲) و هر كه صبر كند و درگذرد مسلماً اين [خويشتن دارى حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست (۴۳)
*** إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۱۱﴾ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۲﴾ توبه: در حقيقت‏ خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مى‏جنگند و مى‏كُشند و كُشته مى‏شوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله‏اى كه با او كرده‏ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است (۱۱۱)[آن مؤمنان] همان توبه‏كنندگان ،عبادت کنندگان، سپاسگزاران، روزه‏داران، ركوع‏كنندگان، سجده‏كنندگان وادارندگان به كارهاى پسنديده بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مرزهای(مقررات و قوانین) خدايند و مؤمنان را بشارت ده (۱۱۲)
والسلام – عبدالرحمن حنیف

۱۳۸۹/۰۳/۰۵

ندای قرآن به مؤمنان راه الله

بسم الله الرحمن الرحیم
ندای قرآن به مؤمنان راه الله
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۳﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از شكيبايى و نماز يارى جوييد زيرا خدا با شكيبايان است (۱۵۳)
*** وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾ بقره: و برخى از مردم در برابر خدا همانندهايى [براى او] برمى‏گزينند و آنها را چون دوستى خدا دوست مى‏دارند ولى كسانى كه ايمان آورده‏اند به خدا محبت بيشترى دارند كسانى كه ستم نموده‏اند اگر مى‏دانستند هنگامى كه عذاب را مشاهده كنند تمام نيرو[ها] از آن خداست و خدا سخت‏كيفر است (۱۶۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۱۷۲﴾ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۷۳﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از نعمتهاى پاكيزه‏اى كه روزى شما كرده‏ايم بخوريد و اگر تنها او را مى‏پرستيد خدا را شكر كنيد (۱۷۲)[خداوند] تنها مردار و خون و گوشت ‏خوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن بُرده شده بر شما حرام گردانيده است [ولى] كسى كه ناچار شود در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نيست زيرا خدا آمرزنده و مهربان است (۱۷۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸﴾ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۷۹﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در باره كُشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولى مقتول] چيزى [از حق قصاص] به او گذشت‏شود [بايد از گذشت ولى مقتول] به طور پسنديده پيروى كند و با [رعايت] احسان [خونبها را] به او بپردازد اين [حكم] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است (۱۷۸)و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است باشد كه به تقوا گراييد (۱۷۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد (۱۸۳)[روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] و بر كسانى كه [روزه] طاقت‏فرساست كفاره‏اى است كه خوراك دادن به بينوايى است و هر كس به ميل خود بيشتر نيكى كند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است (۱۸۴)ماه رمضان [همان ماه] است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است [كتابى ] كه مردم را راهبر و [متضمن] دلايل آشكار هدايت و [ميزان] تشخيص حق از باطل است پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد تا شماره [مقرر] را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد (۱۸۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿۲۰۸﴾ فَإِن زَلَلْتُمْ مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۰۹﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد همگى به اطاعت [خدا] درآييد و گامهاى شيطان را دنبال مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است (۲۰۸)و اگر پس از آنكه براى شما دلايل آشكار آمد دستخوش لغزش شديد بدانيد كه خداوند تواناى حكيم است (۲۰۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و كافران خود ستمكارانند (۲۵۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿۲۶۴﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صدقه‏هاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم‏، انفاق مى‏كند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارايى است كه بر روى آن‏، خاكى (نشسته‏) است‏، و رگبارى به آن رسيده و آن (سنگ‏) را سخت و صاف بر جاى نهاده است‏. آنان نيز از آنچه به دست آورده‏اند، بهره‏اى نمى‏برند؛ و خداوند، گروه كافران را هدايت نمى‏كند. (۲۶۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَيَمَّمُواْ الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِيهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۲۶۷﴾ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۶۸﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از چيزهاى پاكيزه‏اى كه به دست آورده‏ايد، و از آنچه براى شما از زمين برآورده‏ايم‏، انفاق كنيد، و در پى ناپاك آن نرويد كه (از آن‏) انفاق نماييد، در حالى كه آن را (اگر به خودتان مى‏دادند) جز با چشم‏پوشى (و بى‏ميلى‏) نسبت به آن‏، نمى‏گرفتيد، و بدانيد كه خداوند، بى‏نيازِ ستوده (صفات‏) است‏. (۲۶۷)شيطان شما را از تهيدستى بيم مى‏دهد و شما را به زشتى وامى‏دارد؛ و(لى‏) خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مى‏دهد، و خداوند گشايشگر داناست‏. (۲۶۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۲۷۸﴾ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۸۰﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد؛ و اگر مؤمنيد، آنچه از ربا باقى مانده است واگذاريد. (۲۷۸)و اگر (چنين‏) نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى‏، برخاسته‏ايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما از خودتان است‏. نه ستم مى‏كنيد و نه ستم مى‏بينيد. (۲۷۹)و اگر (بدهكارتان‏) تنگدست باشد، پس تا (هنگام‏) گشايش‏، مهلتى (به او دهيد)؛ و (اگر به راستى قدرت پرداخت ندارد،) بخشيدن آن براى شما بهتر است‏-اگر بدانيد. (۲۸۰)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾ وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿۲۸۳﴾ بقره: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هر گاه به وامى تا سررسيدى معين‏، با يكديگر معامله كرديد، آن را بنويسيد. و بايد نويسنده‏اى (صورت معامله را) بر اساس عدالت‏، ميان شما بنويسد. و هيچ نويسنده‏اى نبايد از نوشتن خوددارى كند؛ همان گونه (و به شكرانه آن‏) كه خدا او را آموزش داده است‏. و كسى كه بدهكار است بايد املا كند، و او (=نويسنده‏) بنويسد. و از خدا كه پروردگار اوست پروا نمايد، و از آن‏، چيزى نكاهد. پس اگر كسى كه حق بر ذمه اوست‏، سفيه يا ناتوان است‏، يا خود نمى‏تواند املا كند، پس ولىّ او بايد با (رعايت‏) عدالت‏، املا نمايد. و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبيد، پس اگر دو مرد نبودند، مردى را با دو زن‏، از ميان گواهانى كه (به عدالت آنان‏) رضايت داريد (گواه بگيريد)، تا (اگر) يكى از آن دو (زن‏) فراموش كرد، (زنِ‏) ديگر، وى را يادآورى كند. و چون گواهان احضار شوند، نبايد خوددارى ورزند. و از نوشتن (بدهى‏) چه خُرد باشد يا بزرگ‏، ملول نشويد، تا سررسيدش (فرا رسد). اين (نوشتنِ‏) شما، نزد خدا عادلانه‏تر، و براى شهادت استوارتر، و براى اينكه دچار شك نشويد (به احتياط) نزديكتر است‏، مگر آنكه داد و ستدى نقدى باشد كه آن را ميان خود (دست به دست‏) برگزار مى‏كنيد؛ در اين صورت‏، بر شما گناهى نيست كه آن را ننويسيد. و (در هر حال‏) هر گاه داد و ستد كرديد گواه بگيريد. و هيچ نويسنده و گواهى نبايد زيان ببيند، و اگر چنين كنيد، از نافرمانى شما خواهد بود. و از خدا پروا كنيد، و خدا (بدين گونه‏) به شما آموزش مى‏دهد، و خدا به هر چيزى داناست‏. (۲۸۲)و اگر در سفر بوديد و نويسنده‏اى نيافتيد وثيقه‏اى بگيريد؛ و اگر برخى از شما برخى ديگر را امين دانست‏، پس آن كس كه امين شمرده شده‏، بايد سپرده وى را بازپس دهد؛ و بايد از خداوند كه پروردگار اوست‏، پروا كند. و شهادت را كتمان مكنيد، و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است‏، و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد داناست‏. (۲۸۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ ﴿۱۰۰﴾ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۱۰۱﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر از فرقه‏اى از اهل كتاب فرمان بريد شما را پس از ايمانتان به حال كفر برمى‏گردانند (۱۰۰)و چگونه كفر مى‏ورزيد با اينكه آيات خدا بر شما خوانده مى‏شود و پيامبر او ميان شماست و هر كس به خدا تمسك جويد قطعاً به راه راست هدايت‏شده است (۱۰۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿۱۰۲﴾ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از خدا آن گونه كه حق پرواكردن از اوست پروا كنيد و زينهار جز مسلمان نميريد (۱۰۲)و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت‏خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما اُلفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏كند باشد كه شما راه يابيد (۱۰۳)و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند (۱۰۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الآيَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۱۸﴾ آل عمران : اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از غير خودتان همراز مگيريد [آنان] از هيچ خیانتی در حق شما كوتاهى نمى‏ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه‏هايشان نهان مى‏دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه‏ها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد (۱۱۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۳۰﴾ وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿۱۳۱﴾ وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۳۲﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ربا را [با سود] چندين برابر مخوريد و از خدا پروا كنيد باشد كه رستگار شويد (۱۳۰)و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بترسيد (۱۳۱)خدا و رسول را فرمان بريد باشد كه مشمول رحمت قرار گيريد (۱۳۲)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ ﴿۱۴۹﴾ بَلِ اللّهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ﴿۱۵۰﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر از كسانى كه كفر ورزيده‏اند اطاعت كنيد شما را از عقيده‏تان بازمى‏گردانند و زيانكار خواهيد گشت (۱۴۹)آرى خدا سرپرست شماست و او بهترين يارى‏دهندگان است (۱۵۰)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ كَفَرُواْ وَقَالُواْ لإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُواْ فِي الأَرْضِ أَوْ كَانُواْ غُزًّى لَّوْ كَانُواْ عِندَنَا مَا مَاتُواْ وَمَا قُتِلُواْ لِيَجْعَلَ اللّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۵۶﴾ آل عمران: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد همچون كسانى نباشيد كه كفر ورزيدند و به برادرانشان هنگامى كه به سفر رفته [و در سفر مردند] و يا جهادگر شدند [و كشته شدند] گفتند اگر نزد ما [مانده] بودند نمى‏مردند و كشته نمى‏شدند [شما چنين سخنانى مگوييد] تا خدا آن را در دلهايشان حسرتى قرار دهد و خدا[ست كه] زنده مى‏كند و مى‏ميراند و خدا[ست كه] به آنچه مى‏كنيد بيناست (۱۵۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۲۰۰﴾ آل عمران : اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد اميد است كه رستگار شويد (۲۰۰)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا ﴿۱۹﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان داده‏ايد [از چنگشان به در] بريد مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى‏دهد (۱۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللّهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾ إِن تَجْتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُم مُّدْخَلًا كَرِيمًا ﴿۳۱﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است (۲۹)و هر كس از روى تجاوز و ستم چنين كند به زودى وى را در آتشى درآوريم و اين كار بر خدا آسان است (۳۰) اگر از گناهان بزرگى كه از آن[ها] نهى شده‏ايد دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مى زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمى‏آوريم (۳۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿۴۳﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه بدانيد چه مى‏گوييد و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] مگر اينكه راهگذر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كرده‏ايد و آب نيافته‏ايد پس بر خاكى پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را مسح نماييد كه خدا بخشنده و آمرزنده است (۴۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿۵۹﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و فرمانداران خود را اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به خدا و پيامبر عرضه بداريد اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است (۵۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَكُمْ فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِيعًا ﴿۷۱﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد [در برابر دشمن] آماده باشيد [=اسلحه خود را برگيريد] و گروه گروه [به جهاد] بيرون رويد يا به طور جمعى روانه شويد (۷۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُواْ إِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۹۴﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون در راه خدا سفر مى‏كنيد [خوب] رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام مى‏كند مگوييد تو مؤمن نيستى [تا بدين بهانه] متاع زندگى دنيا را بجوييد چرا كه غنيمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نيز] همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است (۹۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقَيرًا فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد اگر [يكى از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد قطعاً خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است (۱۳۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد و كتابهايى كه قبلا نازل كرده بگرويد و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد در حقيقت دچار گمراهى دور و درازى شده است (۱۳۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُواْ لِلّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿۱۴۴﴾ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ﴿۱۴۵﴾ نساء: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به جاى مؤمنان كافران را به سرپرستی خود مگيريد آيا مى‏خواهيد عليه خود حجتى روشن براى خدا قرار دهيد (۱۴۴)آرى منافقان در فروترين درجات دوزخند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت (۱۴۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُم بَهِيمَةُ الأَنْعَامِ إِلاَّ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به قراردادها[ى خود] وفا كنيد براى شما [گوشت] چارپايان حلال گرديده جز آنچه [حكمش] بر شما خوانده مى‏شود در حالى كه نبايد شكار را در حال احرام حلال بشمريد خدا هر چه بخواهد فرمان مى‏دهد (۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲﴾حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۳﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد حرمت ‏شعاير خدا و ماه حرام و قربانى بى‏نشان و قربانيهاى قلاده دار و راهيان بيت الحرام را كه فضل و خشنودى پروردگار خود را مى‏طلبند نگه داريد و چون از احرام بيرون آمديد [مى‏توانيد] شكار كنيد و البته نبايد كينه‏توزى گروهى كه شما را از مسجد الحرام بازداشتند شما را به تعدى وادارد و در نيكوكارى و پرهيزگارى با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت ‏كيفر است (۲)بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت‏خوك و آنچه به نام غير خدا بُرده شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه اين [كارها همه] نافرمانى [خدا]ست امروز كسانى كه كافر شده‏اند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده‏اند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت‏خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بى‏آنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۶﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون به [عزم] نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را بسوی آرنجها بشوييد و سرهای خود را مسح کنید و پاهای خود را همراه با قوزکهای آنها بشویید و اگر جُنب‏ايد خود را پاك كنيد [=غسل نماييد: بشوئید] و اگر بيمار يا در سفر بوديد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان نزديكى كرده‏ايد و آبى نيافتيد پس با خاك پاك تيمم كنيد و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد خدا نمى‏خواهد بر شما تنگ بگيرد ليكن مى‏خواهد شما را پاك و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد كه سپاس [او] بداريد (۶) * " أَرْجُلَكُمْ " پاهای خود عطف بر" وُجُوهَ : صورت" و " َأَيْدِيَ : دستها " یعنی اندامهای شستنی است و ذکر آن بعد از" رُؤُوسِ : سرها " یعنی اندامی که مسح میشود به خاطر ترتیب اعضاء وضو است.
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت‏شهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است (۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد نعمت‏خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه قومى آهنگ آن داشتند كه بر شما دست‏يازند و [خدا] دستشان را از شما كوتاه داشت و تقوای الهی پیشه سازید و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (۱۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد تقوای الهی پیشه سازید و بجوئید بسوی او وسیله ای را و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد (۳۵) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد يهود و نصارى را سرپرستان[خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان سرپرستان بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به سرپرستی گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى‏نمايد (۵۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۵۴﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مى‏آورد كه آنان را دوست مى‏دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى‏كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مى‏دهد و خدا گشايشگر داناست (۵۴) *** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد كسانى را كه دين شما را به ريشخند و بازى گرفته‏اند [چه] از كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [چه از] كافران سرپرستان [خود] مگيريد و اگر ايمان داريد از خدا پروا داريد (۵۷)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۸۷﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چيزهاى پاكيزه‏اى را كه خدا براى [استفاده] شما حلال كرده حرام مشماريد و از حد مگذريد كه خدا از حدگذرندگان را دوست نمى‏دارد (۸۷)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۹۰﴾ إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿۹۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد (۹۰)همانا شيطان مى‏خواهد با شراب و قمار ميان شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز باز دارد پس آيا شما دست برمى‏داريد (۹۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللّهُ بِشَيْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللّهُ مَن يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۹۴﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا شما را به چيزى از شكار كه در دسترس شما و نيزه‏هاى شما باشد خواهد آزمود تا معلوم دارد چه كسى در نهان از او مى‏ترسد پس هر كس بعد از آن تجاوز كند براى او عذابى دردناك خواهد بود (۹۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاء مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَو عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللّهُ عَمَّا سَلَف وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللّهُ مِنْهُ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۹۵﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در حالى كه مُحرميد شكار را مكشيد و هر كس از شما عمداً آن را بُكشد بايد نظير آنچه كشته است از چهارپايان كفاره‏اى بدهد كه [نظير بودن] آن را دو تن عادل از ميان شما تصديق كنند و به صورت قربانى به كعبه برسد يا به كفاره [آن] مستمندان را خوراك بدهد يا معادلش روزه بگيرد تا سزاى زشتكارى خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو كرده است و[لى] هر كس تكرار كند خدا از او انتقام مى‏گيرد و خداوند توانا و صاحب‏انتقام است (۹۵)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُواْ عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللّهُ عَنْهَا وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۱۰۱﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مى‏كند مپرسيد و اگر هنگامى كه قرآن نازل مى‏شود در باره آنها سؤال كنيد براى شما روشن مى‏شود خدا از آن گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است (۱۰۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۰۵﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت‏يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‏رساند بازگشت همه شما به سوى خداست پس شما را از آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد (۱۰۵)
*** يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ ﴿۱۰۶﴾ مائده: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هنگامى كه يكى از شما را [نشانه‏هاى] مرگ دررسيد بايد از ميان خود دو عادل را در موقع وصيت به شهادت ميان خود فرا خوانيد يا اگر در سفر بوديد و مصيبت مرگ شما را فرا رسيد دو تن از غير خود را [به شهادت بطلبيد] و اگر [در صداقت آنان] شك كرديد پس از نماز آن دو را نگاه مى‏داريد پس به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه ما اين [حق] را به هيچ قيمتى نمى‏فروشيم هر چند [پاى] خويشاوند [در كار] باشد و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم كه [اگر كتمان حق كنيم] در اين صورت از گناهكاران خواهيم بود (۱۰۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَارَ ﴿۱۵﴾ وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۶﴾فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۷﴾ ذَلِكُمْ وَأَنَّ اللّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ ﴿۱۸﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد هر گاه [در ميدان نبرد] به كافران برخورد كرديد كه [به سوى شما] روى مى‏آورند به آنان پشت مكنيد (۱۵)و هر كه در آن هنگام به آنان پشت كند مگر آنكه [هدفش] كناره‏گيرى براى نبردى [مجدد] يا پيوستن به جمعى [ديگر از همرزمانش] باشد قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد و جايگاهش دوزخ است و چه بد سرانجامى است (۱۶)و شما آنان را نكشتيد بلكه خدا آنان را كُشت و چون [ريگ به سوى آنان] افكندى تو نيفكندى بلكه خدا افكند [آرى خدا چنين كرد تا كافران را مغلوب كند] و بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو بيازمايد قطعاً خدا شنواى داناست (۱۷)[ماجرا] اين بود و [بدانيد كه] خدا نيرنگ كافران را سست مى‏گرداند (۱۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿۲۰﴾ وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ ﴿۲۱﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ ﴿۲۲﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا و فرستاده او را فرمان بريد و از او روى برنتابيد در حالى كه [سخنان او را] مى‏شنويد (۲۰)و مانند كسانى مباشيد كه گفتند شنيديم در حالى كه نمى‏شنيدند (۲۱)قطعاً بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانى‏اند كه نمى‏انديشند (۲۲)و اگر خدا در آنان خيرى مى‏يافت قطعاً شنوايشان مى‏ساخت و اگر آنان را شنوا مى‏كرد حتماً باز به حال اعراض روى برمى‏تافتند (۲۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾ وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۵﴾ وَاذْكُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِي الأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۲۶﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مى‏بخشد آنان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مى‏گردد و هم در نزد او محشور خواهيد شد (۲۴)و از فتنه‏اى كه تنها به ستمكاران شما نمى‏رسد بترسيد و بدانيد كه خدا سخت‏كيفر است (۲۵)و به ياد آوريد هنگامى را كه شما در زمين گروهى اندك و مستضعف بوديد مى ترسيديد مردم شما را بربايند پس [خدا] به شما پناه داد و شما را به يارى خود نيرومند گردانيد و از چيزهاى پاك به شما روزى داد باشد كه سپاسگزارى كنيد (۲۶)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۷﴾ وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۲۸﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و [نيز] در امانتهاى خود خيانت نورزيد و خود مى‏دانيد [كه نبايد خيانت كرد] (۲۷)و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله] آزمايش [شما] هستند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است (۲۸)
*** يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۹﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر تقوای الهی پیشه سازید براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل] قرار مى‏دهد و گناهانتان را از شما مى‏زدايد و شما را مى‏آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است (۲۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ ﴿۴۵﴾ انفال: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون با گروهى برخورد مى‏كنيد پايدارى ورزيد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه رستگار شويد (۴۵)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به سرپرستی مگيريد و هر كس از ميان شما آنان را به سرپرستی گيرد آنان همان ستمكارانند (۲۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۲۸﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد حقيقت اين است كه مشركان ناخالصند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر [در اين قطع رابطه] از فقر بيمناكيد پس به زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بى‏نياز مى‏گرداند كه خدا داناى حكيم است (۲۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بسيارى ازآخوندهای يهود و مسیحیان اموال مردم را به ناروا مى‏خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى‏دارند و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه مى‏كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى‏كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده (۳۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ ﴿۳۸﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد شما را چه شده است كه چون به شما گفته مى‏شود در راه خدا بسيج‏شويد كندى به خرج مى‏دهيد آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كرده‏ايد متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست (۳۸)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ ﴿۱۱۹﴾ توبه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد تقوای الهی پیشه سازید و با صادقان باشيد (۱۱۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۲۳﴾ توبه : اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد با كافرانى ( کافران حربی ) كه مجاور شما هستند كارزار كنيد و آنان بايد در شما درشتخویی بيابند و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است (۱۲۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۱﴾ نور: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد پاى از پى گامهاى شيطان منهيد و هر كس پاى بر جاى گامهاى شيطان نهد [بداند كه] او به زشتكارى و ناپسند وامى‏دارد و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمى‏شد ولى [اين] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏گرداند و خدا[ست كه] شنواى داناست (۲۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۲۷﴾ نور: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خانه‏هايى كه خانه‏هاى شما نيست داخل مشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد اين براى شما بهتر است باشد كه پند گيريد (۲۷)
*** یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۸﴾ وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۹﴾ نور: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد قطعاً بايد آنچه مالک است پیمانهای شما ( زنان کافر مهاجر تازه مسلمان شده) و كسانى از شما كه به [سن] بلوغ نرسيده‏اند سه بار در شبانه روز از شما كسب اجازه كنند پيش از نماز بامداد و نيمروز كه جامه‏هاى خود را بيرون مى‏آوريد و پس از نماز شامگاهان [اين] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نيست كه غير از اين [سه هنگام] گرد يكديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد] خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مى‏كند و خدا داناى سنجيده‏كار است (۵۸)و چون كودكان شما به [سن] بلوغ رسيدند بايد از شما كسب اجازه كنند همان گونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند كسب اجازه كردند خدا آيات خود را اين گونه براى شما بيان مى‏دارد و خدا داناى سنجيده‏كار است (۵۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿۹﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد نعمت‏خدا را بر خود به ياد آريد آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمى‏ديديد فرستاديم و خدا به آنچه مى‏كنيد همواره بيناست (۹)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾ وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۴۲﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا را ياد كنيد يادى بسيار (۴۱)و صبح و شام او را به پاكى بستاييد (۴۲) *** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿۴۹﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر زنان مؤمن را به نكاح خود درآورديد آنگاه پيش از آنكه با آنان همخوابگى كنيد طلاقشان داديد ديگر بر عهده آنها عده‏اى كه آن را بشماريد نيست پس مهرشان را بدهيد و خوش و خرم آنها را رها كنيد (۴۹)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿۵۳﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد داخل اتاقهاى پيامبر مشويد مگر آنكه براى [خوردن] طعامى به شما اجازه داده شود [آن هم] بى‏آنكه در انتظار پخته‏شدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‏آنكه سرگرم سخنى گرديد اين [رفتار] شما پيامبر را مى‏رنجاند و[لى] از شما شرم مى‏دارد و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمى‏كند و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‏تر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقاً [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است (۵۳)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿۷۰﴾يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿۷۱﴾ احزاب: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد تقوای الهی پیشه سازید و سخنى استوار گوييد (۷۰)تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد و هر كس خدا و پيامبرش را فرمان برد قطعاً به رستگارى بزرگى نايل آمده است (۷۱)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ﴿۳۳﴾ محمد: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كرده‏هاى خود را تباه مكنيد (۳۳)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در برابر خدا و پيامبرش [در هيچ كارى] پيشى مجوييد و تقوای الهی پیشه سازید كه خدا شنواى داناست (۱)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۲﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد و همچنانكه بعضى از شما با بعضى ديگر بلند سخن مى‏گوييد با او به صداى بلند سخن مگوييد مبادا بى‏آنكه بدانيد كرده‏هايتان تباه شود (۲)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿۶﴾ حجرات : اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى (پیگیری) كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كرده‏ايد پشيمان شويد (۶)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۱﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند شايد آنها از اينها بهتر باشند و نبايد زنانى زنان [ديگر] را [ريشخند كنند ] شايد آنها از اينها بهتر باشند و از يكديگر عيب مگيريد و به همديگر لقبهاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند (۱۱)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۲﴾ حجرات: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پاره‏اى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبه‏پذير مهربان است (۱۲)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾ جمعه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد وداد و ستد را واگذاريد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است (۹)و چون نماز گزارده شد در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد (۱۰)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۴﴾ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۵﴾ تغابن: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند از آنان بر حذر باشيد و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد به راستى خدا آمرزنده مهربان است (۱۴)اموال شما و فرزندانتان صرفاً [وسيله] آزمايشى [براى شما]يند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است (۱۵)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ﴿۶﴾ تحریم: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن مردم و سنگهاست‏ حفظ كنيد بر آن [آتش] فرشتگانى خشن [و] سختگير [گمارده شده] اند از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏كنند و آنچه را كه مامورند انجام مى‏دهند (۶)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۸﴾ تحریم: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به درگاه خدا توبه‏اى راستين كنيد اميد است كه پروردگارتان بديهايتان را از شما بزدايد و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمى‏گرداند نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است مى‏گويند پروردگارا نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى كه تو بر هر چيز توانايى (۸)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۱۰﴾وَإِن فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾ ممتحنه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون زنان با ايمان مهاجر نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن [مردان] بر اين زنان حلال و هر چه خرج [اين زنان] كرده‏اند به [شوهران] آنها بدهيد و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ازدواج كنيد و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد [و پايبند نباشيد] و آنچه را شما [براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شده‏اند] خرج كرده‏ايد [از كافران] مطالبه كنيد و آنها هم بايد آنچه را خرج كرده‏اند [از شما] مطالبه كنند اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مى‏كند و خدا داناى حكيم است (۱۰) و در صورتى كه [زنى] از همسران شما به سوى كفار رفت [و كفار مهر مورد مطالبه شما را ندادند] و شما غنيمت‏يافتيد پس به كسانى كه همسرانشان رفته‏اند معادل آنچه خرج كرده‏اند بدهيد و از آن خدايى كه به او ايمان داريد پرهیزکاری کنید (۱۱)
***يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿۱۳﴾ ممتحنه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد مردمى را كه خدا بر آنان خشم رانده به سرپرستی مگيريد آنها واقعاً از آخرت سلب اميد كرده‏اند همان گونه كه كافران اهل گور قطع اَميد نموده‏اند (۱۳)
*** يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳﴾ صف: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چرا چيزى مى‏گوييد كه انجام نمى‏دهيد (۲)نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد (۳)
*** يا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۱۰﴾ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۳﴾ صف: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد آيا شما را بر تجارتى راه نمايم كه شما را از عذابى دردناك مى‏رهاند (۱۰)به خدا و فرستاده او بگرويد و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنيد اين [گذشت و فداكارى] اگر بدانيد براى شما بهتر است (۱۱)گناهانتان را بر شما ببخشايد و شما را در باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است و [در] سراهايى خوش در بهشتهاى هميشگى درآورد اين [خود] كاميابى بزرگ است (۱۲)و [رحمتى] ديگر كه آن را دوست داريد يارى و پيروزى نزديكى از جانب خداست و مؤمنان را [بدان] بشارت ده (۱۳)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآَمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آَمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ ﴿۱۴﴾ صف: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ياران خدا باشيد همان گونه كه عيسى‏بن‏مريم به حواريون گفت ‏ياران من در راه خدا چه كسانى‏اند حواريون گفتند ما ياران خداييم پس طايفه‏اى كفر ورزيدند و كسانى را كه گرويده بودند بر دشمنانشان يارى كرديم تا چيره شدند (۱۴)
*** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۹﴾ منافقون: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نگرداند و هر كس چنين كند آنان خود زيانكارانند (۹)
والسلام- عبدالرحمن حنیف

۱۳۸۹/۰۲/۲۸

یادی از آیت الله العظمی سیدابوالفضل برقعی رحمه الله

یادی از آیت الله سیدابوالفضل برقعی رحمه الله
آیت الله برقعی کسی که در میان شیعیان بزرگ شد و به درجه اجتهاد رسید اما حق طلبی او را به سوی ترک خرافات کشاند و پس از مدتی تحقیق خرافات و بدعات را کنار نهاد و عالمی موحد و محقق و روشنفکر شد برای زنده کردن یاد او یکی از اعلامیه های او را در زیر می آورم
اعلاميه برقعی پس از ترور:
چند روز بيشتر در بيمارستان نبودم، ديدم با اين حال صلاح نيست در بيمارستان بمانم. و بعضي از دكترها و متصديان بيمارستان گفتند اگر اينجا بمانيد جان شما در خطر است. و لذا روز پنجم با متصديان بيمارستان خداحافظي كردم.معلوم شد در خانه و در بيمارستان در امان نيستم. اينست حال ما و بدتر از ما حال ملت ماست. چون به خانه برگشتم در حالي كه ريش و سر و بدنم خونين بود با فرزندم محمد حسين به حمام رفتم و بدن خود را شستشو دادم و سپس براي كساني كه مي‌خواهند احوال ما را بدانند و از چگونگي حادثه باخبر شوند اعلاميه زير را نوشتم و در ميان دوستان و آشنايان پخش كردم.
متن اعلاميه به شرح زير بود:
بسم الله الرحمن الرحيم
آيا جواب سخن حق، گلوله و ترور است؟
در دو هفته پيش يكي از افرادي كه خود را شيعه و به جمهوري اسلامي‌ايران علاقمند نشان مي‌داد، پس از آنكه به منزل اينجانب آمده و پرسشهايي نمود، بيرون رفت، دو مرتبه در اوايل شب در حالي كه من مشغول نماز عشا بودم بازگشت و مرا از ناحيه سر هدف گلوله قرار داد. بحمد الله والمنه كار ضارب خنثي شد و چنانكه او مي‌خواست به نتيجه نرسيد، آري: «`قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (سوره توبه، آيه 51). يعني هرگز به ما آسيبي نرسد جز آنچه خدا براي ما مقرر داشته اوست مولاي ما.مگر ما چه مي‌گوييم؟متعصبان چرا با ما دشمنند؟ چرا كمر به قتل ما بسته اند؟ مگر ما چه گفته و مي‌گوييم؟ در حقيقت اين آيه كريمه بيان حال ما و علت دشمني ايشان است كه خداي تعالي فرموده: « وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ » (البروج/8) اينان با ما خشمي ‌ندارند جز براي اينكه به توحيد حقيقي ايمان داريم و دعوت مي‌كنيم! .
مي‌گوييم غير خدا را نخوانيد چنانكه در صد آيه قرآن است و كسي از خدا آگاه تر و مهربانتر نسبت به بنده اش نيست، مي‌گوييم انبياء (ع) پس از وفات خود از امت خويش خبر ندارند و در عالم باقي از عالم فاني بي خبر و آسوده اند چنانكه خداي تعالي در سوره مائده آيه 109 فرموده: «يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ »، يعني: روزي را بياد آر كه خدا همه رسولان خود را جمع مي‌كند و مي‌پرسد كه چگونه دعوت شما را مردم اجابت كردند، پيامبران گويند: در اين باره ما را علمي‌نيست فقط تو داناي غيبها مي‌باشي. عيسي بن مريم (ع) به تصريح قرآن خواهد گفت: «مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (المائده/117)، يعني: پروردگارا من بر امت خود گواه بودم تا هنگامي‌كه ميان ايشان بودم و چون مرا وفات دادي تو خود مراقب ايشان بودي و تو بر هر چيز گواه و آگاهي.
با ما دشمنند زيرا خواسته ايم از خرافات مذهبي نجاتشان دهيم و روايات و حكايات ضد قرآني را نمي‌پذيريم و مي‌گوييم رسول خدا(ص) و امامان فرموده اند: «ما جائكم منا لا يوافق كتاب الله فلم نقله = آنچه از ما به شما برسد كه با كتاب خدا سازگار نباشد ما آن را نگفته ايم. ما مي‌گوييم كتب مذهبي مانند كافي و بحار مملو از مطالب ضد قرآن و عقل است و از امامان نيست و پرداخته دشمنان است.
ما مي‌گوييم دين اسلام دين آزادي و عدالت و رحمت است، نه دين اختناق و فشار و غصب اموال مردم. خدا به رسول خود فرمود: «نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ» (ق/45) يعني تو بر ايشان جبار نباشی، رسول خدا (ص) اهل مكه را بخشيد با آنكه آن همه صدمه زدند.ما مي‌گوييم مهدی منتظری كه طبق عقيده و روايات شيعه می‌آيد و براي جهان عذاب و نقمت است و مردم جهان را با شمشير مي‌كشد و به زور همه را به اسلام وارد مي‌كند و تا زير شكم اسبش خون بالا مي‌آيد و كافری در دنيا نمي‌ماند براي اينكه پنج سال يا هفت سال رياست كند، صحيح نيست و برخلاف آيات و سنت إلهي است كه مي‌فرمايد: «إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ » (رعد/11) يعني، خدا وضع قومی را تغيير نمي‌دهد تا خودشان خود را تغيير دهند. و در سوره مائده آيه 14 و 64 مي‌فرمايد: نصاري و يهود تا قيامت در دنيا باقي مي‌مانند.
ما مي‌گوييم اين عقيده شيعه كه ائمه به دنيا باز مي‌گردند و مخالفان خود را از قبور بيرون مي‌آورند و به آتش مي‌كشند و جزا مي‌دهند صحيح نيست؛ زيرا از مسلمات است كه قيامت روز جزا میباشد و قرآن فرموده: « إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ» (الزمر/30) يعني تو اي رسول ما می‌ميری و مخالفانت مي‌ميرند سپس شما روز قيامت در نزد پروردگارتان با يكديگر به خصومت می‌پردازيد و نيز فرموده: « ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذَلِكَ لَمَيِّتُونَ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تُبْعَثُونَ» (مؤمنون/15، 16) يعني شما پس از اين مي‌ميريد سپس روز قيامت زنده مي‌شويد و آيات متعدد ديگر.
ما مي‌گوييم رسول خدا (ص) و علی مرتضی‌(ع) خمس و سهم امامي‌را كه شيعه مدعي اند از كسي نگرفته و در برنامه ايشان نبوده و زكات پنج يك چنانكه در قرآن (سوره انفال/41) آمده مربوط به غنايم جنگي است و ربطي به كسب و كار ندارد.
بر سر چنين عقايد حقه ای، در رژيم سابق نشريات ما را ممنوع و به زور ساواك مسجد ما را گرفتند و كسی پيدا نشد در برابر علماي درباري ما را ياري كند، و امروز هم به خانه ما هجوم آورده در حال نماز پاسخ ما را با گلوله مي‌دهند!ما للظالمين من أنصار: خدا به فرياد شما نخواهد رسيد اي ظالمین!
اگر مي‌خواهيد خدا شما را نجات دهد به نداي غريبانه توحيدي ما توجه كنيد مادامي ‌كه به اصلاحات ديني و اجتماعي رو نياوريد همواره مبتلا به گرفتاريها و فشارها و ستم خواهيد بود. خدا ملت موحد نيكخواه خيرخواه را ياري مي‌دهد. ملتي كه به نداي مصلحين خود گوش دهد نه آنكه منطق خيرخواه را با گلوله و ترور پاسخ دهند.
ما را به وهابيگري متهم مي‌كنند! با اينكه ما وهابي نيستيم و جز به كتاب خدا و سنت رسول اكرم (ص) دعوت نمی‌كنيم. ما را نعوذ بالله به عداوت حضرت امير مؤمنان (ع) متهم مي‌كنند با آنكه ما دوستي آن بزرگوار را بر خود و سايرين لازم مي‌شمريم.اين تهمتها براي راه گم كردن است براي آن است كه ما گفته ايم دين اسلام، با مذاهب فرق دارد و در اسلام مذهبي نيست و كسي حق آوردن مذهب ندارد و اين مذاهب پس از مدتها از عصر رسول خدا (ص) پيدا شده و نام اشعري و معتزلي و صوفي و شيخی و غيرها ... بر خود نهاده اند. بايد به اسلام اصيل بازگشت و از تفرقه دوري جست. اسلام آيين رحمت بوده و پيامبرش به تصريح قرآن رحمة للعالمين است، اسلام دين خشونت و زورگويي و جباري نيست، اسلام دين انحصار طلبي نيست، اسلام دعوت به تعقل و آزادي مي‌كند. رسول خدا (ص) در جنگ احد كه آن همه صدمه ديد و دندانها و پيشانيش شكست و اصحاب گفتند ايشان را نفرين كن، در جواب فرمود: «إني لم أبعث لعانا ولكن بعثت داعياً و رحمة اللهم اهد قومي‌فإنهم لا يعلمون» يعني، من براي نفرين و لعن مبعوث نشده ام و ليكن براي دعوت و رحمت مبعوثم، خدايا قوم مرا هدايت كن كه ايشان صلاح و فساد خود را نمي‌دانند.ما را براي اين عقايد، واجب القتل مي‌شمرند ومهدور الدم مي‌دانند آيا ما چه حلالي را حرام كرده ايم با اينكه : "ما أريد إلا الإصلاح ما استطعت و ما توفيقي إلا بالله عليه توكلت و إليه أنيب"
والسلام عليكم 25 شوال/ 1406 سید ابوالفضل برقعی
والسلام علي من اتبع الهدی
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين. 2/2/1370

۱۳۸۹/۰۲/۲۳

سدکنندگان راه آزادی و عدالت در دیدگاه قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم
پیامی را که انبیاء از طریق منبع لایزال الهی به مردم انتقال میدادند؛ عده ای پذیرای دین رحمانی بوده وعده ای در برابر پیام آزادیبخش و عدالتبخش توحیدی قد علم کرده و به مخالفت و عناد در برابرآن برمی خاستند. جباران" قدرتهای مادی و سیاسی خودکامه " ، اَحبار و رُهبان و مُلایان " دستگاه آخوندیسم"، مَلأ ( اشراف _ ثروت اندوزان) ، مُترفین ( افراد عیاش و خوشگذران لجام گسیخته) و بسیاری از مستضعفین (مستضعفینی که ماهیت فرقانی - توحیدی نداشته و قادر به تشخیص حق از باطل نبوده) از جمله کسانی بودند که در برابر انبیاء موضع گیری خصمانه داشته و به مخالفت و برخورد با انبیاء برمی خاستند. این جریانات که حرکت توحیدی انبیاء را مخالف با منافع پلید و شیطانی خود می دیدند، از روشها و اُسلوب های مختلفی برای مبارزه با انبیاء استفاده میکردند، تا جایی که برای رسیدن به اهداف شوم خود از هیچ وسیله ای دریغ نمیکردند، آنها گاه با مسخ و دگرگونی اندیشه های توحیدی به مبارزه بر می خاستند و گاه با ایذاء و شکنجه های وحشیانه و قتل عام انبیاء و دعوتگران و مبلغان شریعت ناب اسلام مانع رشد نهضت توحیدی انبیاء می شدند.
قرآن مبین در آیات متعدد این نکته را اشاره مینماید که مخالفت با انبیاء الهی کماکان وجود داشته است
سوره فرقان آیه 31
وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِّنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا ﴿۳۱﴾ و اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از گناهكاران قرار داديم و همين بس كه پروردگارت هدایت کننده و ياور توست (۳۱)
سوره انعام آیه 34
وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ وَلَقدْ جَاءكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳۴﴾ و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده‏اى نيست و مسلما اخبار پيامبران به تو رسيده است (۳۴)
سوره فاطر آیه 4
وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ﴿۴﴾ و اگر تو را تكذيب كنند قطعاً پيش از تو [هم] فرستادگانى تكذيب شدند و [همه] كارها به سوى خدا بازگردانيده مى‏شود (۴)
شیوه برخورد قوم عاد با شعیب (ع) نشانگر این مسئله میباشد که مخالف و عناد با پیامبران سابقه طولانی داشته است:
سوره شعراء آیات 136 الی 138
قَالُوا سَوَاء عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ ﴿۱۳۶﴾ إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳۷﴾ وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿۱۳۸﴾ گفتند خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما يكسان است (۱۳۶) اين جز شيوه پيشينيان نيست (۱۳۷)و ما عذاب نخواهيم شد (۱۳۸)
شکوه و گلایه نوح(ع) به درگاه الهی بواسطه عدم پذیرش پیام توحیدی از سوی مردم جاهل دوران خویش.
سوره نوح آیات 5 الی 6
قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا ﴿۵﴾ فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا ﴿۶﴾ [نوح] گفت پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم (۵) و دعوت من جز بر گريزشان نيفزود (۶)
سوره نوح آیه 7
وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ﴿۷﴾ و من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزى انگشتانشان را در گوشهايشان كردند و رداى خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند (۷)
قرآن مبین در مورد مخالفان محمد رسول الله (ص) نیز چنین می گوید:
سوره فصلت آیه 26
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾و كسانى كه كافر شدند گفتند به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد (۲۶)
جباران و سلاطین جور نه تنها خود به مبارزه و مخالفت با انبیاء می پرداختند، بلکه گاه افرادی را از طریق تهدید و تطمیع جذب میکردند تا آنها نیز با پیامبران به مبارزه بپردازند و نهضت توحیدی را سرکوب ودر نطفه عقیم نمایند، آن
چنانکه فرعون ساحران زمان خود را به وعده طلا و نقره و جاه و مقام جذب خود ساخت تا موسی را رسوا کنند.
سوره شعراء آیات 41 الی 42
فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ﴿۴۱﴾ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿۴۲﴾ و چون ساحران پيش فرعون آمدند گفتند آيا اگر ما غالب آييم واقعا براى ما مزدى خواهد بود (۴۱)گفت آرى و در آن صورت شما حتماً از [زمره] مقربان خواهيد شد (۴۲)
گاهی هم مخالفت و عناد آنچنان ادامه پیدا میکرد که نه تنها انبیاء را تهدید به شکنجه و تبعیداز شهر و دیار خودشان می کردند بلکه به قتل عام آنها نیز اقدام می نمودند.
سوره بقره آیه 61
وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ﴿۶۱﴾ و پيامبران را بناحق مى‏كُشتند(۶۱)
سوره نساء آیه 155
وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِيَاء بِغَيْرِ حَقًّ﴿۱۵۵﴾ و كُشتار ناحق آنان [از] انبيا (۱۵۵)
از آیات قرآن چنین استنباط میگردد که انبیاء و مجاهدان فی سبیل الله برای تحقق و تکوین برنامه الله رب العالمین در روی زمین از هیچ کوششی دریغ نمی ورزیدند:
سوره آل عمران آیه 146
وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ ﴿۱۴۶﴾ و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده‏هاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند و خداوند شكيبايان را دوست دارد (۱۴۶)
ابراهیم(ع) هم از جمله پیامبرانی بوده که اعدای رحمان و اخوان شیطان برای کُشتن وی اقدام می کنند، امّا الله رب العالمین وی را نجات می دهد:
سوره عنکبوت آیه 24
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۲۴﴾ و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند بكشيدش يا بسوزانيدش ولى خدا او را از آتش نجات بخشيد آرى در اين [نجات بخشى خدا] براى مردمى كه ايمان دارند قطعا دلايلى است (۲۴)
بزرگان و کاهنان یهود نیز با یکدیگر به مشورت می پردازند تا عیسی را به قتل برسانند، پس همگی برای کُشتن عیسی همدست و همداستان میگردند و برای قتل او برنامه ریزی می کنند:
سوره نساء آیه 157
وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿۱۵۷﴾و گفته ايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه در باره او اختلاف كردند قطعاً در مورد آن دچار شك شده‏اند و هيچ علمى بدان ندارند جز آنكه از گمان پيروى مى‏كنند و يقينا او را نكُشتند (۱۵۷)
درباره قتل موسی(ع) نیز قرآن مبین از زبان فرعون چنین نقل می کند:
سوره غافر آیه 26
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿۲۶﴾ و فرعون گفت مرا بگذاريد موسى را بكُشم تا پروردگارش را بخواند من مى‏ترسم آيين شما را تغيير دهد يا در اين سرزمين فساد كند (۲۶)
مخالفان محمد رسول الله نیز گرد آمدند و تصمیم گرفتند که او را تبعید و یا زندانی و یا بکُشند که سرانجام طرح قتل پیامبر را ریختند و مقدمات کار را فراهم ساختند، اما الله رب العالمین وی را از نقشه قتل باخبر ساخت و پیامبر مکه را بسوی مدینه ترک کرد و نجات یافت:
سوره انفال آیه 30
وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۳۰﴾و [ياد كن] هنگامى را كه كافران در باره تو نيرنگ مى‏كردند تا تو را به بند كشند يا بُكشند يا [از مكه] اخراج كنند و نيرنگ مى‏زدند و خدا تدبير مى‏كرد و خدا بهترين تدبيركنندگان است (۳۰)
در طول تاریخ بشری ایمانداران راستین بواسطه ایمان ، ایقان و عمل به فرامین و دستورات حضرت احدیت به طرز فجیع و هولناکی قتل عام می شدند، چنانکه در مورد برخی از آنها قرآن می فرمایدکه دشمنان گودالهای بزرگی را حفر میکردند و مؤمنان را در آن می ریختند و زنده زنده آنها را آتش میزدند و از بالای گودالها شاهد و نظاره گر جزغاله شدن آنها می شدند:
سوره بروج آیات 4-8
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ﴿۴﴾ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ﴿۵﴾ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ ﴿۶﴾ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ ﴿۷﴾ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۸﴾ مرگ بر آدم‏سوزان خندق (۴)همان آتش مايه‏دار [و انبوه] (۵)آنگاه كه آنان بالاى آن [خندق به تماشا] نشسته بودند (۶)و خود بر آنچه بر [سر] مؤمنان مى‏آوردند گواه بودند (۷) و بر آنان عيبى نگرفته بودند جز اينكه به خداى ارجمند ستوده ايمان آورده بودند (۸)
برخورد فرعون با ساحرانی که ایمان آورده بودند نیز اینچنین بوده است:
سوره طه آیه 72
قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۷۲﴾ گفتند ما هرگز تو را بر معجزاتى كه به سوى ما آمده و [بر] آن كس كه ما را پديد آورده است ترجيح نخواهيم داد پس هر حكمى مى‏خواهى بكن كه تنها در اين زندگى دنياست كه [تو] حكم مى‏رانى (۷۲)
قرآن مبین در مورد ریشه و انگیزه مخالفت با انبیاء عوامل چندی را ذکر کرده است:
* پیروی از هوای نفسانی:
سوره مائده ایه 70
لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلًا كُلَّمَا جَاءهُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُواْ وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ ﴿۷۰﴾ ما از فرزندان اسرائيل سخت پيمان گرفتيم و به سويشان پيامبرانى روانه كرديم هر بار پيامبرى چيزى بر خلاف دلخواهشان برايشان آورد گروهى را تكذيب مى‏كردند و گروهى را مى‏كُشتند (۷۰)
* خودبزرگ بینی:
سوره غافر آیه 56
إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۵۶﴾ در حقيقت آنان كه در باره نشانه‏هاى خدا بى‏آنكه حجتى برايشان آمده باشد به مجادله برمى‏خيزند در دلهايشان جز بزرگنمايى نيست [و] آنان به آن [بزرگى كه آرزويش را دارند] نخواهند رسيد پس به خدا پناه جوى زيرا او خود شنواى بيناست (۵۶)
* جهل و نادانی:
سوره بقره ایه 118
وَقَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾ افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمى‏گويد يا براى ما معجزه‏اى نمى‏آيد كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفته ايشان را مى‏گفتند دلها [و افكار]شان به هم مى‏ماند ما نشانه‏ها[ى خود] را براى گروهى كه يقين دارند نيك روشن گردانيده‏ايم (۱۱۸)
* سفاهت:
سوره بقره آیه 130
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۳۰﴾ و چه كسى جز آنكه به سبك‏مغزى گرايد از آيين ابراهيم روى برمى‏تابد و ما او را در اين دنيا برگزيديم و البته در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود (۱۳۰)
* علم اندک:
سوره غافرآیه 83
فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ﴿۸۳﴾و چون پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند به آن چيز [مختصرى] از دانش كه نزدشان بود خرسند شدند و [سرانجام] آنچه به ريشخند مى‏گرفتند آنان را فروگرفت (۸۳)
قارون نیز در مقابل موسی(ع) ایستادگی می کند و می گوید من به خاطر (دانش) خود توانستم این همه مال و ثروت به دست آورم:
سوره قصص آیه 78
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿۷۷﴾ و با آنچه خدايت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش مكن و همچنانكه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين فساد مجوى كه خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد (۷۷)
به خطر افتادن منافع دنیوی نیز از عوامل مهمی است که کفار و مشرکین را به مخالفت با انبیاء می کشانده است، چنانکه در مورد قوم شعیب (ع) می فرماید:
سوره هود آیه 87
قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ ﴿۸۷﴾ گفتند اى شعيب آيا نماز تو به تو دستور مى‏دهد كه آنچه را پدران ما مى‏پرستيده‏اند رها كنيم يا در اموال خود به ميل خود تصرف نكنيم راستى كه تو بردبار فرزانه‏اى (۸۷)
در برخی آیات قرآن اشاره دارد که بر اثر هوا و هوس ، جهل و منافع دنیوی و عوامل دیگر دلهای مخالفان پیامبران در پوشش قرار گرفته بود که مانع پذیرش دعوت انبیاء می شدند:
سوره بقره آیه 88
وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّه بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ ﴿۸۸﴾ و گفتند دلهاى ما در غلاف است [نه چنين نيست] بلكه خدا به سزاى كفرشان لعنتشان كرده است پس آنان كه ايمان مى‏آورند چه اندك‏شماره‏اند (۸۸)
سوره فصلت آیه 5
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿۵﴾ و گفتند دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانى سخت محجوب و مهجور است و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پرده‏اى است پس تو كار خود را بكن ما [هم] كار خود را مى‏كنيم (۵)
جباران ( قدرتهای حاکمه):
نخستین گروهی که همواره در برابر انبیاء جبهه گیری و موضعگیری خصمانه و توأمان با خشونت داشتند جباران بودند، قدرتهای مادی و سیاسی حاکمه که به استعمار و استثمار توده های تحت ظلم می پرداختند هیچگاه نمی توانستند وجود انبیاء را تحمل کنند، آنها دعوت انبیاء را مخالف خواسته ها و منافع شخصی خود تلقی میکردند و برای اضمحلال و نابودی این نهضت توحیدی از هیچ کوشش و توطئه ای دریغ نداشتند. نمرود ها و فرعون ها از جمله قدرتهای حاکمه بودند که در برابر انبیاء موضعگیری می کردند.
قرآن درباره موضعگیری نمرود در مقابل ابراهیم چنین می گوید:
سوره بقره آیه 258
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۲۵۸﴾ آيا از (حال‏) آن كس كه چون خدا به او پادشاهى داده بود (و بدان مى‏نازيد، و) در باره پروردگار خود با ابراهيم محاجّه (مى‏)كرد، خبر نيافتى‏؟ آنكاه كه ابراهيم گفت‏: (پروردگار من همان كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند.) گفت‏: (من (هم‏) زنده مى‏كنم و (هم‏) مى‏ميرانم‏.) ابراهيم گفت‏: (خدا(ى من‏) خورشيد را از خاور برمى‏آورد، تو آن را از باختر برآور.) پس آن كس كه كفر ورزيده بود مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمكار را هدايت نمى‏كند. (۲۵۸)
قرآن برای ترسیم سیمای گردنکشان و جباران بزرگ تاریخ از ویژگیهای فرعون که نمونه و الگوی همه سلاطین ظلم و جور است چنین یاد میکند:
جباران ، مستکبران و طواغیت روی زمین برای اینکه مستضعفین را در چنگال اسارت و استبداد خویش، بعجز و ناتوانی و چپاول کشند و در نتیجه بر مَرکب مُراد سور شوند، با ویژگیهائی ذیل وارد عمل میشوند:
ایجاد تفرقه و اختلاف- قتل عام وحشیانه مردم - واداشتن زنان به روسپیگری
سوره قصص آیه 4
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿۴﴾ فرعون در سرزمين [مصر] سر برافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت طبقه‏اى از آنان را زبون مى‏داشت پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را [براى بهره‏كشى] زنده بر جاى مى‏گذاشت كه وى از فسادكاران بود (۴)
نابودی کشاورزی:
سوره بقره آیه 205
وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾ و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مى‏كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد (۲۰۵)
ایجاد جو وحشت و خفقان:
سوره یونس آیه 83
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿۸۳﴾ سرانجام كسى به موسى ايمان نياورد مگر فرزندانى از قوم وى در حالى كه بيم داشتند از آنكه مبادا فرعون و سران آنها ايشان را آزار رسانند و در حقيقت فرعون در آن سرزمين برترى‏جوى و از اسرافكاران بود (۸۳)
تهمت انحراف ، فساد و خرابکاری:
سوره اسرا آیه 101
... فِرْعَونُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَى مَسْحُورًا ﴿۱۰۱﴾... و فرعون به او گفت اى موسى من جداً تو را افسون‏شده مى‏پندارم (۱۰۱)
سوره غافر آیه 26
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿۲۶﴾ و فرعون گفت مرا بگذاريد موسى را بكشم تا پروردگارش را بخواند من مى‏ترسم آيين شما را تغيير دهد يا در اين سرزمين فساد كند (۲۶)
تظاهر به دینداری:
فرعون نیز از این تزویر و پوشش فریبنده و تظاهر مذبوحانه تا اندازه ای استفاده می کند و به مردم میگوید: در سوره غافر آیه 26 " أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ " فرعون میگفت :من برای دین شما نگرانم و میترسم موسی دین شما را دستخوش تبدیل و تحریف قرار دهد و به دین شما لطمه و ضربه وارد شود.
بردگی فکری:
خصیصه دیگر فرعون استبدادگر این بود که از طرفی خود راه اعتلاجوئی و سرکشی را پیش گرفته بود، که قرآن میفرماید: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ و از طرفی دیگر در پناه این عُصیان و سلطه گری و قدرت نمائی و خودپرستی، ملّت خویش را به ذلت و خواری و استضعاف کشیده بود، برای شخصیت و افکار افراد هیچ نوع ارزش و اهمیتی قائل نبود، و آنان بردۀ حلقه بگوش و دنباله رو کورکورانه بودند.
قرآن مبین این نوع بدبختی و بیچارگی آن ملت مستضعف را این گونه بیان میکند:
سوره زخرف آیه 54
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۵۴﴾ پس قوم خود را سبك‏مغز يافت [و آنان را فريفت] و اطاعتش كردند چرا كه آنها مردمى منحرف بودند (۵۴)
فرعون قوم و ملت خویش را به پستی و ذلت کشیده بود و آنان بدون چون و چرا از او متابعت و اطاعت میکردند
و تردیدی نیست که این نوع بردگی فکری، برای رشد و تکامل و آزادی و استقلال یک ملت بزرگترین و خطرناکترین مانع و سد راه خواهد بود.
مادی گرائی
سوره زخرف آیه 51
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾ و فرعون در [ميان] قوم خود ندا درداد [و] گفت اى مردم [كشور] من آيا پادشاهى مصر و اين نهرها كه از زير [كاخهاى] من روان است از آن من نيست پس مگر نمى‏بينيد (۵۱)
ولخرجی و اسرافکاری
سوره دخان آیه 31
مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِّنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿۳۱﴾ فرعون پیوسته سرکش و اعتلاجو بود و راه اسراف و تجاوز را می پیمود(۳۱)
خود رأیی و استبداد و ادعایی خدائی
سوره النازعات آیه 24
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى ﴿۲۴﴾ و گفت پروردگار بزرگتر شما منم (۲۴)
سوره قصص آیه 38
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي... ﴿۳۸﴾و فرعون گفت اى بزرگان قوم من جز خويشتن براى شما خدايى نمى‏شناسم... (۳۸)
نتیجه اینکه: اگر تجاوز و ستم و سلطه جوئی به شکل ایجاد تفرقه و اختلاف در جامعه و تحکیم نظام طبقاتی صورت گیرد، این نوع استبداد استضعاف سیاسی است.
و اگر گروهی با غارت و چپاول ثروتهای یک جامعه و نیز نابودی کشاورزی آن منطقه را به هلاک و نابودی بکشانند این استثمار، استضعاف اقتصادی است.
و اگر سلطه گری با اتهام بر انبیاء و دعوتگران راه حق و تظاهر بدینداری(از سوی طاغوت) غارت فکر و شعور انسانی بوجود آورد و نهایت امر کوس خدائی سردهد، این استعباد و استضعاف ایدئولوژیکی خواهد بود.
و اگر قدرتهای سیاسی و مادی حاکمه مستبد استعدادهای خلاق و شکوفا جامعه را تحت سیطره و چپاول خود درآورد و از خلاقیت و شکوفائی بازدارد، استحمار و استضعاف فرهنگی بوجود آمده است. و اگر بطور کلی طاغوت سلطه جو در یک جامعه با فریب و تزویر کیان و موجودیت یک ملت را دستخوش خُسران و تارج عمومی قرار دهد، استعمار و استضعاف اجتماعی تحقق یافته است.
و سرانجام بارزترین مظاهر یک جامعه مستضعف ، عبارت است از حاکمیت:
استبداد و استضاف سیاسی
استثمار و استضاف اقتصادی
استعباد و استضعاف ایدئولوژیکی
استحمار و استضعاف فرهنگی
استعمار و استضعاف اجتماعی
آیه فوق صفات زیر را برای فرعون ذکر میکند:
او خود را برتر از همه می دانست و تصمیم گیریهای اساسی را به تنهایی انجام میداد. زورگویی و دیکتاتور منشی او تا آنجا بود که دعوی ربوبیت می کرد و مدبری در امور مردم جز خود سراغ داشت
سوره قصص آیه 38
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي ... ﴿۳۸﴾ و فرعون گفت اى بزرگان قوم من جز خويشتن براى شما خدايى نمى‏شناسم ... (۳۸)
فرعون برای آنکه به استثمار مردم بپردازد و بتواند جنایات فوق را مرتکب شود از شیوه ها و تاکتیکهای گوناگونی استفاده میکرد که برای نمونه از " سلطه سیاسی" و " قدرت اقتصادی" او یاد کرد:
سوره زخرف آیه 51
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾ و فرعون در [ميان] قوم خود ندا درداد [و] گفت اى مردم [كشور] من آيا پادشاهى مصر و اين نهرها كه از زير [كاخهاى] من روان است از آن من نيست پس مگر نمى‏بينيد (۵۱)
همچنین فرعون برای آنکه مردم محروم و به بند کشیده شده را از اطاعت موسی باز دارد به یک سلسله" تبلیغات روانی" دست می زد. چنانکه می گفت موسی فردی حقیر است و بیان روشنی ندارد و من از او برتر هستم
سوره زخرف آیه 52
أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿۵۲﴾ آيا [نه] من از اين كس كه خود بى‏مقدار است و نمى‏تواند درست بيان كند بهترم (۵۲)
فرعون برای جلوگیری از دعوت موسی آنچنان جو اختناقی را فراهم می آورد که افراد مستضعف وحشت داشتند که به موسی ایمان بیاورند و آن عده ای هم که ایمان آورده بودند به خاطر اذیت و آزارهای او در حال خوف و هراس به سر می بردند.
سوره یونس آیه 83
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿۸۳﴾ سرانجام كسى به موسى ايمان نياورد مگر فرزندانى از قوم وى در حالى كه بيم داشتند از آنكه مبادا فرعون و سران آنها ايشان را آزار رسانند و در حقيقت فرعون در آن سرزمين برترى‏جوى و از اسرافكاران بود (۸۳)
فرعون و فرعون صفتان آنچنان دچار غرور و خودخواهی بودند که حاضر نبودند به بشری مانند خودشان ایمان بیاورند از نظر آنها قابل قبول نبود که به اطاعت فردی تن در دهند که قوم او سالیان دراز دربند آنها بوده اند.
سوره مؤمنون آیات 45 الی 47
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿۴۵﴾ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿۴۶﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿۴۷﴾سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم (۴۵) به سوى فرعون و سران [قوم] او ولى تكبر نمودند و مردمى گردنكش بودند (۴۶)پس گفتند آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مى‏باشند ايمان بياوريم (۴۷)
مَلأ ( اشراف _ ثروت اندوزان)
یکی دیگر از گروههایی که در برابر انبیاء ایستادگی کردند و به مبارزه با آنها پرداختند مَلأ بودند. مَلأ به گفته راغب، اجتماعی را می گویند که بر فکر خاصی اتفاق نظر دارند و منظر و دیدارشان چشمها را پُر می کند و شخصیت ظاهرشان مردم را به خود متوجه می سازد. قرآن از این طبقه 30 بار یاد کرده است. مَلأ در واقع همان اشراف هستند که وضع ظاهریشان نظر افراد محروم را به خود جلب میکند. قرآن مبین این طبقه را افرادی ثروت اندوز و اسیر زینت های دنیا معرفی می کند.
سوره یونس آیه 88
وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُواْ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ ﴿۸۸﴾و موسى گفت پروردگارا تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زيور و اموال داده‏اى پروردگارا تا [خلق را] از راه تو گمراه كنند پروردگارا اموالشان را نابود كن و آنان را دل‏سخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند (۸۸)
این طبقه افرادی خودخواه و برتری جو هستند که در به بند کشیدن توده های محروم نقش بسزایی دارند.
سوره اعراف آیه 88
قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ ﴿۸۸﴾ سران قومش كه تكبر مى‏ورزيدند گفتند اى شعيب يا تو و كسانى را كه با تو ايمان آورده‏اند از شهر خودمان بيرون خواهيم كرد يا به كيش ما برگرديد گفت آيا هر چند كراهت داشته باشيم (۸۸) مَلأ، اصحاب و کارگزاران جباران بشمار می رفتند، آنها در تحکیم نظامات پوسیده ، پوشالی وخودکامه نقش اساسی داشتند و انبیاء و رسولان الهی نیز برای الغای نظام شرک آلود طبقاتی در ابتداء امر سراغ این دو طبقه می رفتند؛ دو طبقه ای که سخت وابسته به یکدیگر بودند.
سوره زخرف آیه 46
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۶﴾و همانا موسى را با نشانه‏هاى خويش به سوى فرعون و سران [قوم] او روانه كرديم پس گفت من فرستاده پروردگار جهانيانم (۴۶)
سوره یونس آیه 75
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ ﴿۷۵﴾ سپس بعد از آنان موسى و هارون را با آيات خود به سوى فرعون و سران [قوم] وى فرستاديم و[لى آنان] گردنكشى كردند و گروهى تبهكار بودند (۷۵)
مَلأ از جمله افراد کافر و مشرکی بودند که همواره در برابر انبیاء به موضعگیری خصمانه می پرداختند.
سوره مؤمنون آیه 33
وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿۳۳﴾ و اشراف قومش كه كافر شده و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگى دنيا آنان را مرفه ساخته بوديم گفتند اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست از آنچه مى‏خوريد مى‏خورد و از آنچه مى‏نوشيد مى‏نوشد (۳۳)
اساساً مَلأ (اشراف_ثروت اندوزان) افرادی هستند که پول و امکانات مادی را ملاک ارزشها و برتری خود بر دیگران بشمار می آورند؛ چنانکه قرآن میفرماید این طبقه پس از موسی از پیامبر خویش خواستند که فردی را به عنوان فرمانده برای آنها انتخاب کند تا در رکاب او به جهاد بپردازند. هنگامی که پیامبرشان به امر خدا طالوت را برای زمامداری انتخاب کرد، آنها به موضعگیری ، مخالفت و عناد در برابر او پرداختند و گفتند او که ثروت زیای ندارد نمیتواند برما برتری داشته باشد.
سوره بقره آیه 246- 247
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۲۴۶﴾ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۴۷﴾وَقَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿۲۴۸﴾ آيا از [حال] سران بنى اسرائيل پس از موسى خبر نيافتى آنگاه كه به پيامبرى از خود گفتند پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پيكار كنيم [آن پيامبر] گفت اگر جنگيدن بر شما مقرر گردد چه بسا پيكار نكنيد گفتند چرا در راه خدا نجنگيم با آنكه ما از ديارمان و از [نزد] فرزندانمان بيرون رانده شده‏ايم پس هنگامى كه جنگ بر آنان مقرر شد جز شمارى اندك از آنان [همگى] پشت كردند و خداوند به [حال] ستمكاران داناست (۲۴۶)و پيامبرشان به آنان گفت در حقيقت‏خداوند طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است گفتند چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنكه ما به پادشاهى از وى سزاوارتريم و به او از حيث مال گشايشى داده نشده است پيامبرشان گفت در حقيقت‏خدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و [نيروى] بدنى بر شما برترى بخشيده است و خداوند پادشاهى خود را به هر كس كه بخواهد مى‏دهد و خدا گشايشگر داناست (۲۴۷) و پيامبرشان بديشان گفت در حقيقت نشانه پادشاهى او اين است كه آن صندوق [عهد] كه در آن آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان و بازمانده‏اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون [در آن] بر جاى نهاده‏اند در حالى كه فرشتگان آن را حمل مى‏كنند به سوى شما خواهد آمد مسلما اگر مؤمن باشيد براى شما در اين [رويداد] نشانه‏اى است (۲۴۸)
هامان نماد و الگویی تمام عیار از این طبقه است که قرآن مبین از او در کنار جباران و مُترفین یاد کرده است.
سوره غافر آیات 23- 24
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿۲۳﴾ إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۲۴﴾ و به يقين موسى را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم (۲۳)به سوى فرعون و هامان و قارون [اما آنان] گفتند افسونگرى شياد است (۲۴)
سوره عنکبوت آیه 39
وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءهُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ ﴿۳۹﴾ و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاك كرديم] و به راستى موسى براى آنان دلايل آشكار آورد و[لى آنها] در آن سرزمين سركشى نمودند و [با اين همه بر ما] پيشى نجستند (۳۹)
* مُترفین:
یکی دیگر از گروههایی که در برابر دین رحمانی به مخالفت و عناد میپرداختند" مُترفین" بودند. ما قبل از آنکه به ویژگیهای این گروه و طبقه اشاره کنیم به معنی این واژه می پردازم:
واژه مُترفین -که همراه مشتقاتش 8 بار در قرآن آمده- از کلمه ی ( ترفه) ریشه گرفته است و این کلمه نیز چنانکه راغب می گوید به معانی گشادگی و وسعت در نعمت است.
طبرسی نیز در معنای کلمه مُترف می گوید: مُترف کسی است که ترک شده و آنچه را که بخواهد می کند و از او جلوگیری نمی شود. بنابراین میتوان گفت که مُترف فردی لذت طلب و لجام گسیخته است که اهل عیش و نوش و خوشگذرانی است. مُترفین افرادی هستند که که علیرغم برخورداری از نعمت بسیار، کُفران نعت کرده، مرتکب فِسق و فُجور و ظلم و ستم میشوند. اینان تنها به فکر منافع مادی و خوشگذرانیهای خود بوده و با هر حرکت و نهضتی که سد راه خوشگذرانیها و رفاه طلبیهای آنها باشد مباره می کنند. نماد و الگوی تام و تمام این گروه"قارون" است که قرآن مبین به خصوصیات او در چند سوره اشاره کرده است. قرآن از او به عنوان ثروتمند و مغرور و خودخواه یاد میکند که به بنی اسرائیل ستم بسیار می کرد:
سوره قصص آیه 76
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴿۷۶﴾ قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم كرد و از گنجينه‏ها آن قدر به او داده بوديم كه كليدهاى آنها بر گروه نيرومندى سنگين مى‏آمد آنگاه كه قوم وى بدو گفتند شادى مكن كه خدا شادى‏كنندگان را دوست نمى‏دارد (۷۶)
تصور واهی قارون از اینکه ثروت و دارائی دنیوی عامل جاودانگی و عزت او خواهد بود.
قارون فردی مفسد و تبهکار بود. او به خاطر ثروت خویش به افزون طلبی و برتری جویی دست زده ، افراد جامعه را به محرومیت و فقر کشانده بود.
سوره قصص آیه 77
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿۷۷﴾ و با آنچه خدايت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنيا فراموش مكن و همچنانكه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و در زمين فساد مجوى كه خدا فسادگران را دوست نمى‏دارد (۷۷) غرور و خودخواهی قارون تا آنجا بود که راضی نبود مال و ثروت را از آن خدا بداند و به او منتسب سازد، بلکه با بی ادبی و جسارت می گفت این مال و ثروت را به خاطر علم و دانش و لیاقت خود به دست آورده ام.
سوره قصص آیه 78
قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۷۸﴾ [قارون] گفت من اينها را در نتيجه دانش خود يافته‏ام آيا وى ندانست كه خدا نسلهايى را پيش از او نابود كرد كه از او نيرومندتر و مال‏اندوزتر بودند و[لى اين گونه] مجرمان را [نيازى] به پرسيده شدن از گناهانشان نيست (۷۸)
علاوه بر خصوصیات فوق که قرآن برای مُترفین ذکر کرده خصوصیات دیگری را نیز برای آنها مطرح ساخته است. از جمله آنکه مُترفین افرادی هستند که اعتقادی به معاد و حیات پس از مرگ ندارند.
سوره واقعه آیات 45 – 47
إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ ﴿۴۵﴾ وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِيمِ ﴿۴۶﴾ وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۴۷﴾ اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند (۴۵)و بر گناه بزرگ پافشارى مى‏كردند (۴۶) و مى‏گفتند آيا چون مرديم و خاك واستخوان شديم واقعا [باز] زنده مى‏گرديم (۴۷)
فِسق و فُجور نیز از دیگر ویژگیهای مُترفین است که قرآن کریم به آن اشاره کرده است.
سوره اسراء آیه 16
وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا ﴿۱۶﴾ و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم خوشگذرانانش را وا مى‏داريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم (۱۶)
از دیگر ویژگیهای مُترفین، کُفر آنهاست، چرا که به گفته قرآن کریم آنها همواره در برابر انبیاء به موضعگیری خصمانه می پرداختند و پاسخ منفی به دعوت آنها می دادند.
سوره سباء آیه 34
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ﴿۳۴﴾ و [ما] در هيچ شهرى هشداردهنده‏اى نفرستاديم جز آنكه خوشگذرانان آنها گفتند ما به آنچه شما بدان فرستاده شده‏ايد كافريم (۳۴)
مُترفین برای آنکه از دعوت انبیاء سرباز زنند به آنها می گفتند که ما تنها از آیین گذشتگان خود پیروی می کنیم:
سوره زخرف آیه 23
وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿۲۳﴾ و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده‏اى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آيينى [و راهى] يافته‏ايم و ما از پى ايشان راهسپريم (۲۳)
* دستگاه آخوندیسم :
گروه دیگری که در مقابل انبیاء موضعگیری می کردند، آخوندهای فاسد بودند. قرآن از آخوندهای یهودی و مسیحی که در برابر انبیاء ایستادگی می کردند به نامهای " احبار" و " رهبان" یاد میکند:
سوره توبه آیه 34
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بسيارى از احبار و رهبان اموال مردم را به ناروا مى‏خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى‏دارند و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه مى‏كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى‏كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده (۳۴)
قرآن مبین مردمی را که فرامین آخوندهای زمان خود را- که خلاف فرامین الهی بود- می پذیرفتند و به آن عمل می کردند، شدیداٌ توبیخ و سرزنش می کند و از آن مردم به عنوان اشخاصی که احبار و رهبان خود را ربّ تلقی می کردند یاد می کند.
سوره توبه 31
اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِيَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾ اينان احبار و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مأمور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست منزه است او از آنچه [با وى] شريك مى‏گردانند (۳۱) قرآن سکوت احبار و رهبان را در برابر گناهکاری مردم و بازنداشتن آنها از جمله کارهای زشت می داند.
سوره مائده آیات 62- 63
وَتَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿۶۲﴾ لَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ ﴿۶۳﴾ و بسيارى از آنان را مى‏بينى كه در گناه و تعدى و حرامخوارى خود شتاب مى‏كنند واقعاً چه اعمال بدى انجام مى‏دادند (۶۲)چرا الهيون واحبار آنان را از گفتار گناه[آلود] و حرامخوارگى‏شان باز نمى‏دارند راستى چه بد است آنچه انجام مى‏دادند (۶۳)
شیوه و اُسلوب برخورد دستگاه آخوندیسم( یهود ، نصارا ، شیعه صفوی و سنی اموی) در طول تاریخ بشری این بوده که آنها با تحریف و دگرگون نمودن حقایق مُتون مقدس(تورات ، انجیل و قرآن) حق را با باطل درمی آمیختند و حقیقت را کتمان میکردند ودر این راستا بواسطۀ متروک و مهجور گذاشتن کتب الهی توسط مردم و انحصاری نمودن فهم متون مقدس به آخوندها زمینه استحمار و استعباد مردم فراهم میگردید و نتیجه امر اینکه خُزعبلات و لاطائلاتی تحت عنوان دین به خُرد مردم داده میشد که مخالفت صریح با متون مقدس تورات، انجیل و قرآن داشت :

*** دستگاه آخوندیسم کماکان مروج دین شرک، کفر، خرافات ، اباطیل مذهبی و بدعت بوده است ( جهت روشن شدن موضوع به مقالۀ " شرک در عبادت " که در این وبلاگ نوشته شده ، مراجعه فرمائید)

سوره بقره آیه 79
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ ﴿۷۹﴾ پس واى بر كسانى كه كتاب [تحريف‏شده‏اى] با دستهاى خود مى‏نويسند سپس مى‏گويند اين از جانب خداست تا بدان بهاى ناچيزى به دست آرند پس واى بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واى بر ايشان از آنچه [از اين راه] به دست مى‏آورند (۷۹)
سوره بقره آیه 75
أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾ آيا طمع داريد كه [اينان] به شما ايمان بياورند با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مى‏شنيدند سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مى‏كردند و خودشان هم مى‏دانستند (۷۵)
احبار و رهبان بواسطۀ منافع دنیوی با تحریف حقایق بشارت رسول جدید بعد از عیسی بن مریم را کتمان نمودند:
سوره بقره آیه 89
وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۸۹﴾و هنگامى كه از جانب خداوند كتابى كه مؤيد آنچه نزد آنان است برايشان آمد و از ديرباز [در انتظارش] بر كسانى كه كافر شده بودند پيروزى مى‏جستند ولى همين كه آنچه [كه اوصافش] را مى‏شناختند برايشان آمد انكارش كردند پس لعنت‏خدا بر كافران باد (۸۹)
سوره بقره آیه 146
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴۶﴾كسانى كه به ايشان كتاب [آسمانى] داده‏ايم همان گونه كه پسران خود را مى‏شناسند او [=محمد] را مى‏شناسند و مسلماَ گروهى از ايشان حقيقت را نهفته مى‏دارند و خودشان [هم] مى‏دانند (۱۴۶)
سوره بقره آیه 159
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾كسانى كه نشانه‏هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده‏ايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح داده‏ايم نهفته مى‏دارند آنان را خدا لعنت مى‏كند و لعنت‏كنندگان لعنتشان مى‏كنند (۱۵۹)
سوره بقره آیه 174
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۴﴾ كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده پنهان مى‏دارند و بدان بهاى ناچيزى به دست مى‏آورند آنان جز آتش در شكمهاى خويش فرو نبرند و خدا روز قيامت با ايشان سخن نخواهد گفت و پاكشان نخواهد كرد و عذابى دردناك خواهند داشت (۱۷۴)
آخوندها خود را مُصلح می نامند و قُولشان مردم را به تعجب وا می دارد:
سوره بقره آیات 11-12
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿۱۱﴾ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ ﴿۱۲﴾ و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مى‏گويند ما خود اصلاحگريم (۱۱)بهوش باشيد كه آنان فسادگرانند ليكن نمى‏فهمند (۱۲)
سوره بقره آیه 204 الی 206
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾ وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۲۰۶﴾ و از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامى‏دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مى‏گيرد و حال آنكه او سخت‏ترين دشمنان است (۲۰۴)و چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مى‏كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد (۲۰۵)و چون به او گفته شود از خدا پروا كن نخوت وى را به گناه كشاند پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است (۲۰۶)
آخوندها، مقلدین را به تقلید کورکورانه سوق میدهند این درحالی است که قرآن مبین به صراحت تقلید (از مشتقات قلاده بوده ، همان قلاده ای که به گردن چهارپا می اندازند و بسوی خود میکشند) را نفی میکند و مسلمین را به تفکر ، تدبر ، تعقل و تأمل( اندیشیدن) متذکر میگردد:
سوره اسراء آیه 36
وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا ﴿۳۶﴾ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد (۳۶)
سوره اعراف آیه 179
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ﴿۱۷۹﴾ و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريده‏ايم [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى‏كنند و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏بينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمى‏شنوند آنان همانند چهارپايان بلكه گمراه‏ترند [آرى] آنها همان غافل‏ماندگانند (۱۷۹)
دستگاه آخوندیسم دین الله را فرقه فرقه میکند:
سوره روم آیات 31 الی 32
... وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۳۱﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿۳۲﴾... و از مشركان مباشيد (۳۱)از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند (۳۲)
آری بسیاری از آخوندها ی شیعه ( حجت الاسلام ها - آیت الله ها و مراجع تقلید) و آخوندهای سنی ( ماموستاها – مولوی ها - شیخ الاسلام ها و مفتی ها ) به نام دین اموال مردم را غارت میکنند و به نام مذهب خون مردم را می مکند و توحید مردم را به شرک صریح تبدیل کرده بر جان ، مال ، ناموس و مقدرات مردم سیطره نموده و نقش اساسی در استحمار و استعباد مقلدین داشته و دارند و نتیجه اینکه در دیانت الهی عالم دینی داریم ولی طبقه خاصی تحت عنوان آخوند نداریم که بیاید و خود را واسطه بین الله و انسان بداند و حاکمیت الله را در روی زمین قبضه کند.
سوره توبه آیه 122
وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿۱۲۲﴾ و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند پس چرا از هر گروهی از آنان دسته‏اى كوچ نمى‏كنند تا [دسته‏اى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و مردم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند (۱۲۲)
از کسانی پیروی کنید که ازمردم وجوهات ، سهم امام و سادات و خمس نمی گیرند؟!
سوره یس آیه 21
اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾ تبعیت کنید از کسانیکه از شما اجر و مزدی نمیخواهند و ایشان هدایت یافته اند(۲۱)
* مستضفان:
برخلاف زعم ناآگاهانۀ برخی" مستضعف" بمعنی " گدا" نیست، بلکه این واژۀ عربی که در قرآن مبین 15 بار عنوان شده، بمعنی: عجز و ناتوانی و به ضعف و محرومیت کشیده شده آمده است
وقتی " هارون" برادر " موسی" پیامبر الهی میگوید" سوره اعراف آیه 150 إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي منظور این است که " بنی اسرائیل" بخاطر اذیت ها و بهانه جوئی ها ناروا، او را تضعیف کرده و از انجام رسالت و مأموریتی که داشت، ناتوان و زبون کرده بودند.
" مجمع البحرین" فرهنگ معروف عربی مینویسد: مستضعف کسی است که نمیتواند کفر و بی دینی را نفی کند و ناچار خود ا به کفر میآلاید و یا اینکه نمیتواند راهی بسوی ایمان بازکند و همچون کودکان و افراد سبک عقل توانائی کامل ندارد.
علاوه بر جباران و مَلأ و مُترفين و دستگاه آخوندیسم كه جزء مُستكبران بودند، همواره گروهي از مستضعفان نیز در برابر پيامبران الهي ايستادگي كرده و با آنها به مخالفت ميپرداختند مستضعفان بواسطۀ ضعف و ناتواني خويش در جبهة طاغوت قرار گرفته و به دشمني با خدا و رسولان اومي پرداختند. برخي از اين مخالفان به خاطر ضف فكري قادر به شناخت جبهة حق از باطل نبودند و برخي ديگر نيز به خاطر ترس و وحشتي كه از مستكبران داشتند از ايمان آوردن به خدا و رسول او خودداري مي كردند.
مستكبران نه تنها خود به رويارويي با رسولان الهي مي پرداختند، بلكه با توطئه هاي گوناگون خود سد راه مستضعفين مي شدند و نمي گذاشتند تا آنها دعوت پروردگار متعال را لبيك گويند. مستكبران و ظالمان با تحميق(استحمار) و تخدير توده هاي محروم و ستمديده مي كوشيدند تا از آنها در جهت مقاصد شوم و پليد خويش بهره برداري نمايند. در اين ميان بسياري از مستضعفين به طرفداري از جبهة حق و برخي نيز به همكاري با جباران و مَلأ و مُترفين پرداخته و در راستاي خواسته ها و اميال ضد الهي اين مستكبران با خدا و رسولان او مبارزه مي كردند.
خداوند بواسطه رسولان خويش انسانها را به توحيد و يكتاپرستي دعوت مي نمايد و از آنها ميخواهد كه تنها او را پرستش كرده و تنها او را بخوانند و تنها بر او توكل نمايند و تنها از او ياري بخواهند و تنهااز او بترسند، چرا كه تنها خداوند است كه انسانها را به اُستوارترين و بهترين راه هدايت مي كند و ما را از گمراهي طواغیت در همه حال نجات مي بخشد، پس به راستي فقط پرستش خداست كه انسان را از عبوديت غير او رهائي مي بخشد.
همچنانکه استضعاف و زیربار ظلم و ستم رفتن در دیانت اسلام گناه محسوب میگرد بنابراین الله رب العالمین به موحدين فرمان میدهد برای نجات مستضعفین از یوغ ظالمان به پیکار و مبارزه بپردازید:
سوره نساء آيه 75
وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا ﴿75﴾ و چيست شما را كه پيكار نمي كنيد در راه خدا و مستضعفين از مردان و زنان و كودكاني كه مي گويند: پروردگارا بيرون ببر ما را از اين شهري كه ستمگرند مردمش و قرار ده براي ما از نزد خود سرپرستي و قرار ده براي ما از نزد خود ياوري.
بشارت الله بر مستضعفان:
سوره قَصَص آيه 5
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴿5﴾ و مي خواهيم منت نهيم برآنان كه مستضعف واقع شدند در زمين و بگردانيمشان پيشواياني و بگردانيمشان ارث برندگان.
سوره اَعراف آيه 137
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَآئِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ ﴿137﴾ و ارث داديم به گروهي كه مستضف شمرده مي شدند خاورهاي زمين و باخترهاي آنرا كه در آنها بركت نهاديم و انجام گرفت سخن پروردگارت به خوبي بر بني اسرائيل به سبب آنكه شكيبايي نمودند و واژگون ساختيم آنچه را مي ساختند فرعون و قومش و آنچه مي افراشتند.
در آیات متعدد قرآنی صحنۀ درگیری از محاجه و ستیزه مستضعفان با مستکبران در جهنم بدین صورت بیان شده است:
سوره غافر آیات 47الی 48
وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ ﴿۴۷﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ﴿۴۸﴾ و آنگاه كه در آتش شروع به آوردن حجت مى‏كنند زيردستان به كسانى كه گردنكش بودند مى‏گويند ما پيرو شما بوديم پس آيا مى‏توانيد پاره‏اى از اين آتش را از ما دفع كنيد (۴۷) كسانى كه گردنكشى مى‏كردند مى‏گويند [اكنون] همه ما در آن هستيم خداست كه ميان بندگان [خود] داورى كرده است (۴۸)
سوره نساء آيات 97 الی 99
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا ﴿97﴾إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً ﴿98﴾ فَأُوْلَئِكَ عَسَى اللّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿99﴾ كساني كه دريابندشان فرشتگان در حالي كه ستم كننده برخويشتن اند، به آنها مي گويند: در چه بوديد؟ مي گويند: بوديم مستضعفاني در زمين، گويند: آيا نبود زمين خدا پهناور تا هجرت كنيد در آن، پس آنان جايگاهشان دوزخ است و چه بد بازگشتگاهي است.مگر مستضعفيني از مردان و زنان و كودكاني كه نه چاره توانند و نه راه به جايي برند، كه اينان را اُميد است خدا درگذرد از ايشان و خداوند بخشنده آمرزنده است.
سوره سَبَأ آيات 31 الی 33
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ﴿31﴾قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ ﴿32﴾ وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَندَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿33﴾ و گفتند: آنان كه كفر ورزيدند، هرگز ايمان نياوريم بدين قرآن و نه بدآنچه پيش از آن است و كاش مي ديدي زماني را كه ستمگران نگه داشته مي شدند نزد پروردگار خويش، برمي گردانند برخي از ايشان به برخي گفتار را، گويند: آنان كه مستضعف شده اند بدانان كه برتري جُستند اگر نبوديد شما هرآينه ميبوديم ما مؤمنان، گفتند: آنان كه برتري جُستند بدانان كه مستضف گرفته شدند، آيا ما بازداشتيم شما را از هدايت پس از آنكه بيامد بسوي شما ، بلكه بوديد شما گنهكاران و گفتند: آنان كه مستضعف گرفته شدند به آنان كه برتري جُستند بلكه نبرنگ شب و روز بود هنگامي كه فرمان ميدادي ما را كه كفر ورزيم به خدا و قرار دهيم برايش همتاياني و نهان داشتند پشيماني را گاهي كه ديدند عذاب را و نهاديم زنجيرها را در گردنهاي آنان كه كفر ورزيدند، آيا پاداش داده شدند جز آنچه را كه انجام ميدادند
سوره هود آيه 59
وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿59﴾ وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ﴿60﴾ و به دنبال فرمان هر زورگوى ستيزه‏جوى رفتند (59) [سرانجام] در اين دنيا و روز قيامت لعنت بدرقه [راه] آنان گرديد (60)
وقتی ابراهیم(ع) قوم خود را به آیین توحیدی دعوت می کند برخی از همین مستضعفان همگام با مستکبران او را به کشته شدن و یا سوزاندن تهدید می کنند:
سوره عنکبوت آیه 24
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۲۴﴾ و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند بكشيدش يا بسوزانيدش ولى خدا او را از آتش نجات بخشيد آرى در اين [نجات بخشى خدا] براى مردمى كه ايمان دارند قطعا دلايلى است (۲۴)
از موضعگیری قوم عاد در برابر انبیاء نیز قرآن چنین یاد می کند:
سوره هود آیه 59
وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُواْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْاْ رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۵۹﴾ وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلا إِنَّ عَادًا كَفَرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ﴿۶۰﴾ و اين [قوم] عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و فرستادگانش را نافرمانى نمودند و به دنبال فرمان هر زورگوى ستيزه‏جوى رفتند (۵۹)و [سرانجام] در اين دنيا و روز قيامت لعنت بدرقه [راه] آنان گرديد آگاه باشيد كه عاديان به پروردگارشان كفر ورزيدند هان مرگ بر عاديان قوم هود (۶۰)
البته این نکته قابل ذکر است که هرچه بر دعوت انبیاء افزوده می شد مستضعفان بیشتری به آنها روی می آوردند و با اظهار پشیمانی از گذشته خویش به مبارزه با مستکبران – که موجبات اسارت آنها را در قبل فراهم آورده بودند- می پرداختند. اما در این میان برخی نیز علیرغم هشدارها و آگاهی بخشیهای انبیاء اسیر هوا و هوسهای نفسانی خویش شده، به همکاری با جبهۀ باطل ادامه می دادند. چنانکه قرآن در توبیخ آنها چنین می گوید:
سوره سباء آیه 31
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ﴿۳۱﴾و كسانى كه كافر شدند گفتند نه به اين قرآن و نه به آن [توراتى] كه پيش از آن است هرگز ايمان نخواهيم آورد و اى كاش بيدادگران را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان ازداشت‏شده‏اند مى‏ديدى [كه چگونه] برخى از آنان با برخى [ديگر جدل و] گفتگو مى‏كنند كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه [رياست و] برترى داشتند مى‏گويند اگر شما نبوديد قطعا ما مؤمن بوديم (۳۱)
سوره احزاب آیات 64 الی 68
إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا ﴿۶۴﴾ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۶۵﴾ يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿۶۶﴾ وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿۶۷﴾ رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿۶۸﴾ خدا كافران را لعنت كرده و براى آنها آتش فروزانى آماده كرده است (۶۴) جاودانه در آن مى‏مانند نه يارى مى‏يابند و نه ياورى (۶۵)روزى كه چهره‏هايشان را در آتش زيرورو مى‏كنند مى‏گويند اى كاش ما خدا را فرمان مى‏برديم و پيامبر را اطاعت مى‏كرديم (۶۶)و مى‏گويند پروردگارا ما سادات و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند (۶۷)پروردگارا آنان را دو چندان عذاب ده و لعنتشان كن لعنتى بزرگ (۶۸)
والسلام – عبدالرحمن حنیف

جستجوی این وبلاگ

عبدالرحمن حنيف