۱۳۸۹/۰۲/۰۲

سرپرست یک انسان مسلمان فقط الله است

بسم الله الرحمن الرحیم
ربنا ... انت مولانا
اين مجموعه به ياد شهداي راه قرآن و در راستاي آگاه ساختن مردم به حقايق اسلام و مبارزه با خرافات و رد مذاهب باطله و ضاله فراهم شده است كه اينك دردسترس علاقه مندان قرارميگيرد ، اميدواريم كه مسلمانان با تمسك به قرآن پيروز در تبليغ حقايق، بيش از پيش توفيق يابند و گمگشتگان و بيخبران را به حقيقت اسلام راستين و فرقاني راهبر شوند- إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى ﴿12﴾ ليل: همانا هدايت بر ماست
شرط مطالعه دين اين است كه افراد بايد خود را از قيد و بند هر مذهبي كه به آن گرايش دارند آزاد كرده و ذهن خود را از هر پيش فرضي خالي بنمايند تا گرايش هاي عقيدتي باطل سابقشان مانع وصول به صراط المستقيم توحيدي نگردد چرا كه توحيد،گُسست همه زنجيرهائي است كه انسان را به عبوديت غير خدا كشيده اند و رهائي مطلق از دام اربابان ، وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ ﴿5﴾بينه : (و فرمان داده نشدند مگر آنكه خدا را "پاك دارندگان براي او" دين يكتاپرستان بپرستند و نماز را بپاي دارند و زكات را بدهند و اين دين استوار است) پس وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ﴿103﴾ آل عمران:( همگي به ريسمان الهي چنگ زنيد و متفرق نشويد) فلذا بر موحدين ، حق پرستان ، عدالتخواهان و آزاديخواهان وكسانيكه در راستاي خشنودي الله و اعتلاي كلام خدا- وَكَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿40﴾ توبه : كلمه خداست كه برتر است و خدا شكست‏ناپذير حكيم است" و نيز نجات امت اسلامي از دام طواغيت زمان "قارون ، فرعون و هامان" را دارند ، واجب است كه اولاً: اگر بدنبال حقيقت مطلق هستيد از قادر مطلق پيروي كنيد و ثانياً: بدانيد كه راهبر و سرپرست يك انسان مسلم، فقط خداست وَاللّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ ﴿68﴾ آل عمران: ( و خدا سرپرست مؤمنين است) اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ ﴿257﴾ بقره:( خدا سرپرست كساني است كه ايمان آورند، آنها را از تاريكيها بسوي نور بيرون آورد)، پس فقط از قادر مطلق الله رب العالمين خط مشي و رهنمود بگيريد ثالثاً: امام و پيشواي شما بايستي كلام خدا باشد ولاغير و بدانيد كه دين واحد مد نظر الله است إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ ﴿19﴾ آل عمران : (همانا دين نزد خدا ، اسلام است) و اسلام تسليم شدن در برابر فرامين الهي است و لاغير - إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ ﴿9﴾ بني اسرائيل : (همانا اين قرآن هدايت ميكند بدآنچه استوارتر است) وكلام خدا جاري است(قرآن تصديق كننده كتب آسماني پيشين است وآنها تأييدكننده قرآن)و ابراهيم حنيف ما را مسلمان ناميده قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿161﴾انعام :( بگوكه مرا پروردگارم هدايت كرده است بسوي راهي راست ، ديني استوار- آيين ابراهيم حنيف و از مشركان نبوده است) هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ ﴿78﴾ حج: ( او شما را برگزيد و بر شما در دين رنجي ننهاد، آيين پدر شما ابراهيم و او شما را از پيش مسلمان ناميد) پس تنها ولايت الله را بپذيريم و در " لا اله الا الله" ذوب شويم قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿162﴾ انعام: (بگو: همانا نماز من و قرباني من و زندگي من و مرگ من براي خداوند است ، پروردگار جهانيان)- تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿101﴾ يوسف: (پروردگارا مرا مسلمان بميران و با شايستگان ملحق فرما).
* رسالت اصلي موحدين بيان و تبليغ انديشه هاي توحيدي قرآن پيروز ، شناساندن اسلام حقيقي به عموم بشريت ، مبارزه با خرافات و رد مذاهب باطله و شرك آميز و رهائي گمگشتگان و بيخبران از دام طواغيت
سوره آل عمران آيه 187
وَإِذَ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ ﴿187﴾ و هنگاميكه خداوند پيمان گرفت از آنان كه به آنها كتاب داده شدكه آنرا براي مردم بيان كنند و آنرا كتمان نكنند پس آن [عهد] را پشت‏سر خود انداختند و در برابر آن بهايى ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله‏اى كردند
سوره احزاب آيه 39
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ﴿39﴾ كسانيكه پيامهاي الهي را ميرسانند و از او ميترسند و از كسي جز خدا نترسند و خداوند در مقام حسابرسي كافي است
* حُكم و دستوري نيست مگر حُكم الله رب العالمين
سوره انعام آيه 57
إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿57﴾ فرماني نيست جز براي خدا-حق را مي سرايد و او بهترين جداسازندگان(حق از باطل) است.
سوره يوسف آيه 40
إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿40﴾ فرماني نيست جز براي خدا- فرمودكه جز او را نپرستيد- اين دين استوار است وليكن بيشتر مردم نميدانند.
سوره آل عمران آيه 85
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿85﴾ و هر كس غير دين اسلام(تسليم در برابر فرامين خدا) راه ديگري را بجويد،هرگز از او پذيرفته نشود و در آخرت از زيانكاران است.
سوره آل عمران آيه 83
أَفَغَيْرَ دِينِ اللّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿83﴾ پس آيا غير از دين خدا را ميخواهند در حاليكه هرآنچه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه براي او تسليم شده است و بسوي او بازگردانيده ميشويد.
در ديدگاه توحيدي قرآن مبين تمامي پيغمبران الهي مردم را بسوي دين واحد اسلام دعوت ميكردند (آدم ، نوح، لوط، ابراهيم، اسماعيل، اسحاق ، يعقوب ، يوسف، موسي ، هارون، شعيب، هود ، الياس ، ادريس، صالح ، يونس ، ايوب، اليسع ، زكريا، يحيي ، عيسي ، محمد سلام الله علیهم اجمعین ) چرا كه روح توحيد و يكتاپرستي در كالبد همه آنها جاري بوده و فرقي بين هيچكدام از رسولان الهي نبوده است.
الله رب العالمین از زبان محمد رسول الله در سوره نمل آيه 91 ميفرمايد:
إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿91﴾ جز اين نيست كه فرمان داده شدم كه پروردگار اين شهررا پرستش كنم آنكه آنرا حرمت نهاد و براي او همه چيز است و دستور داده شدم كه از اسلام آورندگان باشم.
و نيز ابراهيم حنیف در سوره بقره آيه 131 ميفرمايد:
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿131﴾ هنگامي كه به او پروردگارش گفت: اسلام آور، گفت: براي پروردگار جهانيان اسلام آوردم.
سوره آل عمران آيه 67
مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿67﴾ ابراهيم يهودي و نصراني نبود و ليكن يكتاپرستي مسلمان بود و از مشركان نبود.
و در سوره بقره آيه 136 كه ذيلاً درج ميشود الله رب العالمين در قرآن ميفرمايد:
قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿136﴾ بگوييد: ايمان به خدا آورديم و به آنچه بسوي ما فرستاده شد و به آنچه فرستاده شد بسوي ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و به آنچه داده شد به موسي و عيسي و آنچه براي پيامبران از جانب پروردگارشان آورده شد، فرقي ميان هيچكدام از آنان نيفكنيم و ما براي او اسلام آورندگان هستيم
كه مسلمان حقيقي كسي است كه تمام پيامبران را قبول نموده و فرقي بين هيچكدام نگذارد چرا كه همه آنها مردم را به " دين اسلام" دعوت ميكردند
إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ ﴿19﴾ همانا دين نزد خدا، اسلام است
* كسانيكه غير فرمان الله از قوانين طاغوتي و جاهلي و خرافي پيروي ميكنند در انديشه توحيدي قرآن پيروز،(نافرمان-ظالم-كافر) هستند
سوره مائده آيه 44
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿44 ﴾ و آنانكه حكم نكنند بدآنچه خداوند فرستاده است،آنان كافران هستند
سوره مائده آيه 45
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿45﴾ و آنانكه حكم نكنند بدآنچه خداوند فرستاده است، آنان ظالمان هستند
سوره مائده آيه 47
وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿47﴾ و آنانكه حكم نكنند بدآنچه خداوند فرستاده است، آنان فاسقان(نافرمانان) هستند
سوره مائده آيه 50
أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿50﴾ آيا حكم جاهليت را ميخواهند و كيست نيكوتر در فرمان از خدا براي گروهي كه يقين دارند
* اطاعت از اكثريت مردم بمعناي خروج از دايره توحيد و اسلاميت
متأسفانه اكثريت مستضعفين بواسطه ضعف فكري و بدليل اينكه ماهيت قرآني پيدا نكرده اند، قدرت تشخيص حق از باطل را نداشته و در طول تاريخ مورد سوءاستفاده و بهره كشي جباران"زورمداران" ، مَلاء(اشراف- زراندوزان)،مُترفين(افراد لذت طلب و لجام گسيخته)،بسياري از علمای فاسد " احبار و رهبان و روحانیون" (سدكنندگان راه خدا) قرار گرفته و با تبعيت كوركورانه و تقليدوار خويش از طاغوتيان زمان زمينه استعمار ، استحمار و استثمار بيش از پيش خويش را بواسطه" عدم توجه به مفاهيم قرآني و بي اعتنائي به اين درياي بيكران توحيدي" را فراهم آورده و خسره الدنيا و الآخره شدند
حكومتهاي طاغوتي و جاهلي با پوششهاي دروغين اسلامي و با عوامفريبي بيش از پيش نسبت به اجراي احكام شرع مقدس اسلام بي اعتنا هستند و در اين راستا خشنودي جهود و صليبيون را بر رضايت الله رب العالمين ترجيح داده اند و با شعارهاي كفرآميز،گمراه كننده و منحرف و پرطمطراق دمكراسي ، اعتقاد جاهلان و كفار را ترويج و نشر ميدهند.
در ديدگاه توحيدي قانونگذار فقط خداست و تفويض قانونگذاري به غير خدا به عنوان نمادي از توحيد ناقص است، توحيد ناقصي كه به تعطيلي دستورات خداوند منجر شده است و اين اصل و اساس ارتداد، كفر و شرك است و با اصل توحيد منافات دارد فلذا كساني كه حْكم نكنند بدآنچه الله نازل كرده كافر، ظالم و نافرمان بوده و از دايره توحيد و اسلاميت خارج ميشوند) فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿50﴾ قصص: پس اگر از تو آنرا نپذيرفتند بدان كه همانا هوسهاي خويش را پيروي كنند و كيست گمراهتر از آنكه بدون هدايتي از جانب خدا، هوس خود را پيروي كند.
در بينش توحيدي قرآن پيروز همه چيز تحت حاكميت الله قرار دارد و" اين اصل بر ازدواج، تغذيه، پوشش، معاهدات و كار و هر نوع روابط اجتماعي و تجاري و تمامي عادات و رسوم حاكم است.
آري حاكميت الله رب العالمين بايستي تمامي ابعاد زندگي افراد را در برگيرد و تنها شريعت است كه ميتواند انسان را از زير يوغ قوانين جاهلي طواغيت نجات بخشد و بار ديگر روابط خدا و انسان احياء گردد و هدف از مبارزه با طاغوتيان زمان در واقع رسيدن به جهاني تحت حاكميت خدا است و لاغير و اين امر تحقق پيدا نميكند مگر با جهاد در راه خدا.
سوره نحل 36
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ ﴿36﴾
به درستي كه در هر امتي پيامبري را برانگيختيم كه خدا را پرستش كنيد و از طاغوت دوري گزينيد
سوره بقره آيه 256
فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿256﴾ پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد مسلماً به دست آويزي استوار چنگ زده است كه آن را گسيختني نيست و خدا داناي شنواست.
سوره بقره آيه 257
اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿257﴾ خدا سرپرست كساني است كه ايمان آوردند آنها را از تاريكيها بسوي روشنايي بيرون آورد و و كسانيكه كفرورزيدند سرپرست آنها طاغوت اند كه آنها را از روشنايي بسوي تاريكيها بيرون مي رانند ، آنان ياران آتش اند كه در آن جاودان هستند
سوره نساء آيه 60
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿60﴾ آيا آنان را نديدي كه ايشان ميپندارند ايمان آورده اند به آنچه بسوي تو فرستاده شده است و آنچه پيش از تو فرستاده شده است ميخواهند بسوي طاغوت داوري برند در حاليكه امر شدند به او كفر بورزند و شيطان ميخواهد كه آنها را گمراه سازد، گمراهي دوري
سوره زمر آيات 17 الي 18
وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿17﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ﴿18﴾ و آنان كه از طاغوت دوري گزيدندكه آنرا بپرستند و بسوي خدابازگشتند ايشان را مژده است- پس بندگان مرا مژده ده-آنان كه سخن را ميشنوند پس بهترينش را پيروي مي كنند، آنان كساني هستند كه خدا آنها را رهبري كرده است و آنان صاحبان انديشه ها هستند
سوره جاثيه آيه 6
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ اين آيتهاي خداست كه آنرا بر تو به حق ميخوانيم، پس به كدام سخن پس از خدا و آياتش ايمان مي آورند؟
سوره سباء آيات 31 الي 32
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ﴿31﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ ﴿32﴾ و گفتند: آنانكه كفر ورزيدند، هرگز به اين قرآن ايمان نياوريم و نه بدآنچه پيش از آن است و كاش زماني را مي ديدي كه ستمگران نزد پروردگار خويش نگه داشته ميشدند، برخي از ايشان به برخي گفتار را گويند، آنانكه مستضعف شده اند بدانان كه استكبار جستند، اگر شما نبوديد هر آينه ما مؤمنان بوديم- گفتند: آنانكه استكبار ورزيدند بدانان كه مستضعف نگاه داشته شدند، آيا ما شما را از هدايت بازداشتيم پس از آنكه بسوي شما(هدايت) بيامد، بلكه شما گنهكاران بوديد- و گفتند: آنانكه مستضعف نگاه داشته شدند به آنانكه استكبار ورزيدند ، بلكه نيرنگ شب و روز(شما) بود هنگاميكه ما را فرمان ميدادي كه به خدا كفر ورزيم و براي او شريكاني قرار دهيم و پشيماني را پنهان داشتند گاهي كه عذاب را ديدند و زنجيرها را در گردنهاي آنان نهاديم، آنانكه كفر ورزيدند، آيا پاداش داده شوند جز آنچه را كه انجام مي دادند.
سوره هود آيه 60
وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿59﴾ وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ﴿60﴾ و فرمان هر جبار خيره سري را پيروي كردند و پيروشان شد در اين دنيا و در روز قيامت لعنتي.
سوره هود آيه 113
وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ ﴿113﴾ و بسوي كسانيكه ظلم كرده اند، متمايل نشويد كه شما را آتش ميرسد
سوره انعام آيه 116
وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ ﴿116﴾ و اگر تو اكثريت اهل زمين را اطاعت كني، آنها ترا از راه خدا گمراه خواهند كرد
سوره مائده آيه 49
وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿49﴾ و همانا بسياري از مردم نافرمان هستنند
* عزت و بزرگواري
سوره منافقون آيه 8
وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿8﴾ و از آن خدا و رسولش و از آن مؤمنين عزت (بزرگواري) است.
اين آيه مبين عظمت ، بزرگي ، برتري الله و رسول الله و مجاهدين راه خدا و توحيد است و ثمره مستقيم اين آيه براي اهل ايمان و توحيد- آزادي ، استقلال ، شجاعت و عدم تن دادن به ذلت و زيرسلطگي و بردگي است. آري؛ اگر مسلمانان زيربناي اعتقادي و ايدئولوژيكي خويش را بر محور كلام خدا استوار ساخته بودند و اسلام از كانون قرآن جوشش ميكرد مسلمين هرگز تن به سلطه استعمار و استبداد نميدادند و دچار رخوت و ركود ، ناداني و نداري و عقب ماندگي اقتصادي ، اجتماعي، فرهنگي و سياسي نميشدند ، وضعيكه در تضاد كامل با روح اسلام راستين و فرقاني است و نتيجه امر تحميل حْكام مرتد اسلامي وابسته ، جيره خوار و مزدور به استعمار است كه با يدك كشيدن عنوان دروغين باصطلاح اسلامي خويش و بي اعتنائي به اجراي احكام شرع مقدس اسلام و اِعمال قوانين ارتجاعي و خرافي و جاهلي سعي در اضمحلال اسلام راستين را دارند.
سوره فاطر آيه 10
فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ﴿10﴾ آن كه عزت جويد پس فقط براي خدا عزت است، همگي .
بله عزت و بزرگواري و پيروزي در سايه اجراي قوانين توحيدي به دست مي آيد ، نه در جاروكشي آستان ائمه كفر و هركس خارج از دايره اسلام و مسلمين قرار گيرد، بايستي بداند كه نه تنها چيزي به دست نمي آورد ، بلكه ذليل و نابود خواهد شد چرا كه بعد از راه حق و توحيد جز گمراهي و ذلت ابدي چيزي وجود ندارد.
سوره نساء آيات 138 الي 139
بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿138﴾ الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِيعًا ﴿139﴾ به منافقين (دورويان) مژده ده كه براي آنان عذابي دردناك است- آنان كه كافران را جز مؤمنين به سرپرستي ميگيرند، آيا نزد آنان عزت را ميجويند، همانا عزت در اختيار خداست همگي. آ
يا منافقين و مشركين كه صرفا‌ً دم از اسلام ميزنند و تنها از اسم اسلام براي كتمان كفر و بي ديني خود استفاده ميكنند، ميخواهند از طريق دوستي ، اتحاد و پيروي از هواي نفساني كافران و نيز پيروي از قوانين جاهلي و طاغوتي آنان به عزت برسند؟!!
* حق را در كلام خدا جستجو كنيد
سوره جاثيه آيه 6
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿6﴾ اين آيات خداست آنانرا بر تو به حق مي خوانيم، پس به كدام سخن بعد از خدا و آياتش ايمان مي آورند
سوره آل عمران آيه 60
الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُن مِّن الْمُمْتَرِينَ ﴿60﴾ حق از جانب پروردگار توست،پس از شك كنندگان نباش
سوره يونس آيه 108
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿108﴾ بگو: اي مردم مسلماً حق از جانب پروردگار شما بسوي شما آمد، پس هركس هدايت شود جز اين نيست كه هدايت شود براي خويشتن و هر كس گمراه شود، گمراه نشود به زيان خويش .
* رسول در ديدگاه توحيدي بمعناي پيام رسان الهي است ولاغير
سوره نساء آيه 59
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴿59﴾"اي آنان كه ايمان آورديد : خدا را اطاعت كنيد و رسول و اولي الامر از خودتان را اطاعت كنيد و اگر در چيزي ستيزه (محاجه . نزاع، مجادله) كرديد ، به خدا و رسولش بازگردانيد اگر ايمان آورنده به خدا و روز قيامت هستيد، اين بهتر و نيكوتر در فرجام است"
سوره نساء آيه 80
مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿80﴾" آنكس كه رسول را اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده است و آنكس كه پشت كند پس تو را بر ايشان به نگهباني نفرستاديم"
ديده ميشود كه مذهبييون از آيات فوق مبني بر اطاعت از عوامل ياد شده(خدا ، رسول واولي الامر) درك درست و واقع بينانه اي نداشته و تعاريف و برداشتهاي انحرافي و شرك آلود از آيات فوق را ارائه مينمايند كه اين افراد (رسول و اولي الامر) اولاً: معصوم بوده، ثانياً : حكم آنها همرديف حكم الله است و اينگونه به مردم القاء مينمايند كه قرآن به تنهائي عامل هدايت نيست و غير از قرآن بايستي از احاديث و روايت منتسب به محمد رسول الله و افراد ديگر زير عنوان معصومين بايد اطاعت كرد ،در صورتي با توجه به آيات متعدد قرآن پيروزخواهيم ديد كه در ديدگاه توحيدي قرآن پيروز هيچكس حتي رسول الله نيز معصوم نبوده و رسول، بشري مثل ما بوده و تنها فضيلت ايشان دريافت وحي و انتقال وحي بدون كم و كاست به ابناي بشر بوده كه الله تعالي به رسول ميفرمايد: " وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ﴿2﴾ احزاب: و پيروي كن از آنچه بسويت از جانب پروردگارت وحي ميشد " و به ما مسلمانها تأكيد ميفرمايد: " اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ ﴿3﴾ اعراف:اي انسانها از آنچيزي كه بسوي شما از جانب پروردگارتان نازل شده ، پيروي كنيد و از اولياء(جمع ولي)‌ پيروي نكنيد، چه كم يادآور ميشويد" و ضمناً الله تعالي در سوره نساء آيه 59 " فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ ﴿59﴾" در تعريف اولي الامر"فرمانداران" تأكيد مينمايد: كه اگر با اولي الامر پيرامون مسائل اعتقادي و ايدئولوژيكي و سياسي مجادله و تنازع كرديد به خدا و رسول (رسولي كه در ديدگاه توحيدي فقط از كلام وحي پيروي ميكند) بازگردانيد ، فلذا نتيجه ميگيريم كه براي يك فرد مسلمان فصل الخطاب فقط قرآن است و لاغير.
حال در توضيح و بررسي احاديث و روايات به اين سئوال مهم ميپردازيم آيا بعد از 1428 سال از وفات پيغمبر و شهدا و صلحا و صديقين راه اسلام ، آيا كلام آنها كه كلام بشري است (احاديث و رواياتي كه چند صد سال بعد از آنها نگاشته شده و راويان در فراخور حال خويش در آن احاديث دخل و تصرف داشتند) ميتواند دستخوش تغيير و تحريف و كتمان قرار گيرد؟ در جواب با توجه به كلام خداوند باري تعالي در قرآن پيروز تأكيد مينمائيم كه كلام بشري را ميتوان تغيير داد و به مانند آن را آورد ولي آيا ميتوان، مانند قرآن را بياوريم يا خير؟ جواب اين سئوال را الله تعالي در قرآن پيروز و در آيات متعدد بازگو ميكند كه اولاً: قرآن در يك پوشش حفاظتي در سدرة المنتهي همان جا كه جنة المأوي است از طريق جبرئيل در يك افق آشكار ( نه در عالم غيب ) بر قلب مبارك محمد رسول الله نازل گرديده و خداوند حفاظت قرآن را خود به عهده گرفته است: سوره حجر آيه 9 " ما قرآن را فرستاديم و ما براي آن نگهبان هستيم"
قادر مطلق الله رب العالمين در قرآن قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا ﴿88﴾بني اسرائيل: بگو: اگر جمع شوند انسانها و جنيان برآنكه مانند اين قرآن را بياورند، مانند آنرا را نياورند و اگر چه بعضي از آنها پشتيبان برخي باشند نيز أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿13﴾ هود: يا گويند آنرا دروغ بسته است، بگو: پس ده سوره همانند آن دروغ پرداخته بياوريد و هر كس را جز خدا كه مي توانيد ، بخوانيد اگر راستگويان هستيد و يا در جاي ديگر ميفرمايد: وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿23﴾ بقره: و اگر در شك هستيد بدآنچه بر بنده خويش فرستادم پس سوره اي را همانند آن بياوريد و گواهان خويش را جز خدا فراخوانيد اگر راستگويان هستيد و در فصل الخطاب اين مسئله كه هيچكس حتي رسول الله نيز نميتواند مانند اين قرآن را بياورد ادامه ميدهد و متذكر ميگردد ميفرمايد: فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿24﴾ بقره: اگر نتوانستيد و هرگز نميتوانيد ، بپرهيزيد از آتشي كه سوختش مردم و سنگهاست ، براي كافران آماده شده است.
حال برادران و خواهران مسلمان به نظر شما چه چيزي از سوي الله بر ما نازل شده و بايستي از آن پيروي كنيم؟ و آيا محمد رسول الله در دوران نبوت خويش غير از حفظ و نوشتن كلام الهي (حافظان وحي و كاتبان وحي) به صحابه خود دستور جمع آوري احاديث و روايات را داده بودند يا خير؟! - آيا قرار دادن احاديث و روايات و كتب ادعيه كه امكان دخل و تصرف در آنها بواسطه عامل زمان و اغراض دشمنان اسلام و بدخواهان مسلمين و سدكنندگان راه خدا (قارون- فرعون و هامانهاي زمان)كه هميشه در صدد ضربه زدن به پيكر اسلام را داشته و كماكان در راستاي استحمار و استثمار توده هاي مردمي و تكوين دكانهاي دين فروشي نقش مؤثري داشته و دارند ، ميتواند زير بناي اعتقادي و ايدئولوژيكي ما مسلمين را تشكيل دهد و آيا احاديث و روايات نقل شده از اهل تسنن و تشيع ميتواند در موازات و يا در مقابل قرآن ارزش و اعتباري داشته باشد يا خير؟ و اينكه آيا معيار تشخيص حق از باطل در دنياي فاني و همچنين سنجش اعمال و رفتار ما مسلمانها در فرداي قيامت بر محور كلام خداست يا احاديث؟
* در ديدگاه توحيدي هيچكس حتي رسول نيز معصوم نيست
الله تعالي در قرآن سوره ضحي آيه 7 به محمد رسول الله ميفرمايد: وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾ ما ترا گمراه يافتيم سپس هدايت كرديم.
و همچنين در سوره احقاف آيه 9 به محمد رسول الله ميفرمايد : قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿9﴾ بگو: من از ميان پيغمبران، پيامبر جديدي نبودم و نميدانم با من و نه با شما چه كرده ميشود- پيروي نكنم جز آنچه را بسويم وحي ميشود و من جز ترسانند ه اي بيش نيستم.
سوره نحل آيه 61
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ ﴿61﴾ و اگر خداوند مردم را (بسزاي) ستمشان مؤاخذه ميكرد،جنبنده اي را بر روزي زمين باقي نميگذاشت،ليكن (كيفر) آنان را تا وقتي معين بازپس مي اندازد و چون وقتشان فرا رسد. ساعتي آنرا را پس و پيش نميتوانند افكنند.
سوره فاطر آيه 45
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا ﴿45﴾ و اگر خداوند مردم را به (سزاي) آنچه انجام داد ه اند، مؤاخذه ميكرد، هيچ جنبنده اي را بر پُشت زمين باقي نميگذاشت، ولي تا مدتي معين مهلتشان ميدهد و چون اجلشان فرارسد خدا به(كار)بندگانش بيناست.
سوره مؤمن آيه 55
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿55﴾ صبر كن كه وعده خدا حق است و براي گناهانت آمرزش بخواه و با سپاس پروردگارت، شامگاهان و بامدادان ستايشگر باش.
سوره فتح آيات 1 الي 3
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا ﴿1﴾لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿2﴾ وَيَنصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا ﴿3﴾ ما تورا پيروزي بخشيديم (چه) پيروزي درخشاني تا خداوند از گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهي راست هدايت كند و تو را به نصرتي ارجمند ياري نمايد.
* مذهب گرائي خروج از دايره توحيد و اسلاميت، تبعيت از هواي نفساني و شرك است
سوره انعام آيه 159
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَكَانُواْ شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ ﴿159﴾آنانكه دين خود را فرقه فرقه كردند و دسته دسته شدند- ترا با ايشان كاري نيست، جز اين نيست كه كار آنان با خداست سپس آنها را آگاهي ميدهد بدآنچه ميكردند
سوره روم آيات 31 الي 32
وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿31﴾ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿32﴾ و از مشركان نباشيد- از كسانيكه دين خود را فرقه فرقه كردند و گروه گروه شدند- هر گروهي بدنبال آنچه نزد ايشان است شادمان شدند.
سوره مؤمنون 53
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿53﴾ پس دين خود را در ميان خويش نامه هاي قطعه قطعه كردند-هر گروهي بدآنچه نزد ايشان است شادمان شدند.
با كمي تأمل و تعمق در آيات فوق ديديم ، كسانيكه دين واحد الله را شقه شقه ميكنند و مذهب گرا ميشوند در ديدگاه توحيدي قرآن پيروز(مشرك و پيرو هواي نفساني) معرفي ميشوند :
سوره يوسف آيه 106
وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿106﴾ و بيشتر ايشان به خدا ايمان نمي آورند – مگر آنكه آنها مشرك باشند
سوره انعام آيه 153
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿153﴾ و راههاي مختلف را پيروي نكنيد كه شما را از راه او پراكنده ميكند، به اين شما را توصيه كرده است شايد پرهيزكاري كنيد
* محمد رسول الله در ديدگاه توحيدي فقط معرف قرآن بوده وظيفه اش رساندن آشكار پيام الهي بر كل بشريت و پيروي از احكام الهي و لاغير
سوره احزاب آيه 45
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿45﴾ اي رسول همانا ترا گواهي دهنده و بشارت دهنده و بيم دهنده اي فرستاديم
سوره احزاب 2
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ﴿2﴾ و پيروي كن از آنچه بسويت از جانب پروردگارت وحي ميشود
سوره آل عمران آيه 144
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ ﴿144﴾ و نيست محمد مگر پيامبري كه قبل از او پيامبراني بگذشته اند- آيا پس اگر بميرد يا كُشته شود برپاشنه هاي خويش(به رسوم و سنتهاي جاهلي و خرافي) بازميگرديد و آنكس كه بر پاشنه اي خود برگردد، همانا به خدا چيزي را زيان نرساند و بزودي خدا به شكرگزاران پاداش ميدهد
سوره شوري آيه 15
فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ ﴿15﴾ پس بسوي اين (قرآن) دعوت كن و پايداري كن ، چنانكه امر شدي و هوسهاي ايشان را پيروي نكن و بگو: ايمان آوردم بدآنچه خدا از كتاب فرستاد
سوره قصص آيه 50
فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿50﴾ قصص:پس اگر از تو آنرا نپذيرفتند بدان كه همانا هوسهاي خويش را پيروي كنند و كيست گمراهتر از آنكه بدون هدايتي از جانب خدا، هوس خود را پيروي كند
سوره فصلت آيه 6
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ ﴿6﴾ بگو: همانا من بشري مانند شما هستم، به سوي من وحي ميشود كه خداي شما خداي يكتاست پس بسويش استقامت كنيد و از او آمرزش خواهيد و واي بر مشركان
سوره ص آيه 70
إِن يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿70﴾ به من وحي نشود جز از آنرو كه من ترساننده آشكارم سوره انعام آيه 50 إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ ﴿50﴾ پيروي نميكنم جز آنچه را به من وحي شود
سوره انعام 106
اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ ﴿106﴾ پيروي كن آنچه را بسوي تو از پروردگارت وحي شده است
سوره زمر آيه 65
وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿65﴾ و براستي بسوي تو وحي شد و بسوي كسانيكه قبل از تو بودند، كه اگر شرك ورزي ، هرآينه اعمالت تباه شود و مسلماً از زيانكاران خواهي بود
سوره يونس آيه 109
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّىَ يَحْكُمَ اللّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ﴿109﴾ و پيروي كن آنچه را بسوي تو وحي ميشود و صبر كن تا حكم كند خدا و او بهترين حكم كنندگان است
سوره يونس آيه 15
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿15﴾ و هرگاه برايشان آيات آشكار ما خوانده شود، ميگويند آنان كه به ملاقات ما اميد ندارند ، بياور قرآني غير ازاين يا تبديلش كن، بگو: براي من امكانپذير نيست كه از نزد خود تغييرش دهم ، پيروي نكنم جز آنچه را بسويم وحي شود-من ميترسم اگرپروردگارم نافرماني كنم از عذاب روزي بزرگ
سوره هود آيه 12
فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿12﴾ شايد تو رهاكننده پاره اي از آنچه بسوي تو وحي ميشود ، باشي و سينه تو بدان تنگ شود كه گويند: چرا بر او گنجي فرود نيامد يا با او فرشته اي نيامد، جز اين نيست كه تو بيم دهنده اي هستي و خدا بر هر چيز وكيل است
سوره نور آيه 54
وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿54﴾ و نيست بر پيامبر جز رساندن آشكار
سوره حاقه آيات 44 الي 47
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ﴿44﴾ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ﴿45﴾ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ﴿46﴾ فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ ﴿47﴾ و اگر بر ما پاره اي از سخنان را مي بست، هرآينه از او بدست راست ميگرفتيم سپس از او رگ گردن را مي بريديم پس كسي از شما نگهدار زنده اش نبود.
سوره نحل آيه 123
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿123﴾ پس بسوي تو وحي كرديم كه آيين ابراهيم يكتاپرست را پيروي كن و او از شرك ورزان نبود
سوره نساء آيه 163
إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإْسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿163﴾ همانا بسوي تو وحي كرديم ، چنانكه بسوي نوح و انبياء از قبل وحي كرديم و بسوي ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سليمان وحي كرديم و به داود زبور داديم
سوره يوسف آيه 3
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ ﴿3﴾ ما بر تو بهترين داستانها را مي سرائيم بدآنچه بسوي تو اين قرآن را وحي كرديم و هر چند قبل از آن از غفلت كنندگان بودي
سوره بني اسرائيل آيه 73
وَإِن كَادُواْ لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لاَّتَّخَذُوكَ خَلِيلاً ﴿73﴾ و نزديك بود ترا از آنچه بسوي تو وحي فرستاديم فريبت دهند تا بر ما جز آنرا دروغ بندي و در آن هنگام ترا دوست ميگرفتند
سوره شوري آيات 51 الي 52
وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿51﴾ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿52﴾ و بشري را نبوده است كه خدا با او سخن گويد مگر از طريق وحي يا از پشت پرده يا رسولي بفرستد پس بدستور ش وحي كند آنچه خواهد و بدين سان بسوي تو روحي را از امرمان وحي فرستاديم – نمي دانستي كتاب و نه ايمان چيست و ليكن آنرا نوري قرار داديم كه رهبري كنيم بدان هر كه را از بندگان خود را خواهيم و همانا تو بسوي راهي راست راهنمايي كني.
فلذا با تفكر در آيات متعدد الهي مي بينيم كه قرآن تنها منبع خالصي بود كه رسول خدا و مهاجرين و انصار و مجاهدان راه خدا از آن بهره ميبردند و برطبق آن خود را مي ساختند و بر اساس آن عمل ميكردند و بر عموم مسلمين و ايمانداران واقعي واجب است كه در عصر كنوني تنها از اين منبع خالص (كلام خدا) رهنمود گرفته و زيربناي اعتقادي و ايدئولوژيكي خويش را بر آن استوار سازند چرا كه تنها عامل هدايت فقط كلام خداست پس به اين عروه الوثقي متمسك شويد ودين واحد الله رب العالمين را متفرق نسازيد وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ﴿103﴾ آل عمران: ( و به ريسمان خدا همگي چنگ زنيد و متفرق نشويد)
* بيائيد فقط مسلمان باشيم
آري بر ايمانداران و شيفتگان راه حق و حقيقت واجب است كه در حد توان و ظرفيت خويش پيامهاي رهائيبخش توحيدي قرآن پيروز را به كل بشريت تبليغ نمايند و در اين راستا در دين خويش غلو ننمايند كه يكي از اعجاز محمد رسول الله " شق القمر" بوده و يا قبل از مقام بعثت ، " امين "بوده و يا " معصوم "بوده و از "عالم غيب" خبر داشته در حاليكه اين احاديث و روايات مجعول بوده و با انديشه هاي توحيدي قرآن پيروز تضاد داشته و زائيده تراوشات ذهني متحجرين مذهبي و عناصركج فهم و كج انديش ، متعصب و فرصت طلبي ميباشد كه با طرح ، ترويج و نشر اين لاطائلات سراسركذب در جوامع اسلامي بدنبال تخريب و تخطئه چهره واقعي اسلام راستين ميباشند و در اين راستا از تكوين افتراق در صفوف واحد مسلمين و نيز تحريف و قلب واقعيات در استحمار و استثمار توده هاي مردمي حداكثر بهره برداري را مينمايند، فلذا بر كليه مسلمين واجب است كلام خدا را مطالعه كنند فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ ﴿20﴾ مزمل:(هر چه از قرآن ميسر شود بخوانيد) و آن را متروك و مهجورنگذارند (و رسول در قرآن فرمود: وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿30﴾ فرقان: پروردگارا قوم من اين قرآن را مهجور" ترك شده" برگرفتند) و زيربناي اعتقادي خويش را بر محور كلام خدا استوار سازند چرا كه معيار تشخيص حق از باطل فقط كلام خداست نه احاديث و روايات بشري، - قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ﴿77﴾ مائده:" بگو: اي اهل كتاب در دين خود به ناحق غلو نكنيد و هواهاي نفساني گروهي را پيروي نكنيد كه از پيش گمراه شدند و بسياري از گمراه كردند و از راه راست منحرف شدند"
آري محمد رسول الله تنها رسول و پيام رسان الهي است كه بايد كلام خدا را بدون كم و كاست به همه انسانها برساند. نيروي اعجاب آور قرآن پيروز اثر سازنده و بنيادين در زندگي انسان دارد) أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿109﴾ توبه:آيا كسي كه بنياد خود را برپايه تقوا و خشنودي خدا نهاده است بهتر است يا كسي كه بناي خود را بر لبه پرتگاهي مشرف به سقوط پي ريزي كرده و با آن در آتش جهنم فرو مي افتد) چرا كه تنها راه نجات ، سعادت و رستگاري كل بشريت در حيطة پيروي از قوانين الله رب العالمين است و لاغير إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى ﴿12﴾ ليل: ( همانا هدايت بر ماست) ، بيائيم كلام خدا را بشنويم و اطاعت كنيم وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا ﴿16﴾ تغابن: ( بشنويد و اطاعت كنيد) و بيائيم از ظن ، گمان ، اوهام و پندارهاي باطل خويش پيروي نكنيم وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ﴿28﴾ نجم:( آنها را بدان دانشي نيست، جز گمان را پيروي نكنند و همانا گمان از حقيقت چيزي را بي نياز نگرداند) و بيائيم قرآن را جزء جزء نگردانيم وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ ﴿89﴾ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ ﴿90﴾ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ ﴿91﴾ حجر: ( و بگو: من آن بيم دهنده آشكارم، بدان سان كه بر بخش كنندگان " عذابي" فرستاديم آنانكه قرآن را بخشهايي گردانيدند) و در نهايت خودمان را از دام مذهب گرائي نجات دهيم و فقط مسلمان باشيم ، بيائيم در لا اله الا الله ذوب شويم و فقط ولايت الله را بپذيريم ، ولايتي كه انسانها را از تاريكي بسوي نور رهنمون ميسازد و بيائيم بساط استحمار خدعه كاران مذهبي و كاسبكاران سياسي كه دين را ابزار ارتزاق و ستم و خرافه پروري قرار داده اند را ببنديم، آري هدايت خداست كه هدايت است و لاغير.
والسلام علیکم - عبدالرحمن حنيف

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جستجوی این وبلاگ

عبدالرحمن حنيف