۱۳۸۹/۰۲/۰۲

حسبنا کتاب الله " کتاب خدا کافی است "

بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن كتابي است كه در تمام شئون انسان؛ از مبداء و معاد و خلق و ايجاد،در باره فضايل اخلاقي و عمومي انسان نظر دارد، قوانين اجتماعي و فردي حاكم بر نوع بشر را به وضوح بيان كرده و هر گونه مثلي در آن نهفته است و در اين راستا تبيان است. آري قرآن يك خداي نامه است، پيامي است از خالق به مخلوق و فلسفه ی وجودي اش ايجاد آگاهي، حركت، نجات مردم، استقرار عدالت و آموزش معنوي و رهبريِ اجتماعي و تكامل نوعي انسان است متأسفانه بدليل متروك و مهجور گذاشتن قرآن از بطن جوامع بشري بالاخص جامعه مسلمين شاهد اين واقعيت تلخ ميباشيم كه قرآن كتابي گشته كه مصرف عموميش براي استخاره گرفتن، داخل سفره عقد گذاشتن، مراسم عزا، موقع سفر، اسباب كشي، بالاي سر قبر مُرده خواندن و ... استفاده ميشود و فهم آن در انحصار ائمه معصومين و علماء و قرآن حقيقي نيز در دست امام زمان ناپيداست كه بعد از ظهور خويش آن را خواهد آورد؟!
سوره فرقان 30
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿30﴾ پيامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من اين قرآن را مهجور گذاشتند (30)
* تبيان بودن قرآن مبين:
سوره نحل آيه 89
وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَاعَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَ رَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ﴿89﴾ و [به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان برايشان برانگيزيم و تو را [هم] بر اين [امت] گواه آوريم و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم (89)
سوره يوسف آيه 111
لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿111﴾ به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است‏سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق آنچه [از كتابهايى] است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى‏آورند رهنمود و رحمتى است (111)
سوره انعام آياه 154
ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِيَ أَحْسَنَ وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَ رَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿154﴾ آنگاه به موسى كتاب داديم براى اينكه [نعمت را] بر كسى كه نيكى كرده است تمام كنيم و براى اينكه هر چيزى را بيان نماييم و هدايت و رحمتى باشد اميد كه به لقاى پروردگارشان ايمان بياورند (154)
سوره اعراف 145
وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ﴿145﴾ و در الواح [تورات] براى او در هر موردى پندى و براى هر چيزى تفصيلى نگاشتيم پس [فرموديم] آن را به جد و جهد بگير و قوم خود را وادار كن كه بهترين آن را فرا گيرند به زودى سراى نافرمانان را به شما مى‏نمايانم (145)
* جهاني بودن قرآن:
يكي ديگر از ادلة جامعيت قرآن مبين، ادله اي است كه اسلامِ قرآني را دين جهاني معرفي ميكند، جهاني بودن دين اسلام به اين معناست كه تعاليم و دستورات قرآن به طبقه- گروه- جامعه و نژاد خاصي اختصاص نداشته است، خطاب قرآن به كل مردم است:
سوره انبياء آيه 107
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿107﴾ و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم (107)
سوره سبأ آيه 28
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿28﴾ و ما تو را جز [به سمت] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم نفرستاديم ليكن بيشتر مردم نمى‏دانند (28)
سوره اعراف آيه 158
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا﴿158﴾ بگو اى مردم من پيامبر خدا به سوى همه شما هستم (158)
سوره فرقان آيه 1
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴿1﴾بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهنده‏اى باشد (1)
* در سوره قمر آيات 17، 22، 32، 40 مكرراً اشاره شده كه قرآن را براي يادآوري و فهميدن آسان كرده ايم:
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ
و قطعاً قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ايم پس آيا پندگيرنده‏اى هست
* قرآن كتابي است از نزد فرستاده حكيم و ستوده اي كه عنصر باطل در آن رسوخ نميكند( باطل بر آن غالب نميشود):
سوره فصلت 41 الي 42
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿41﴾ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿42﴾ كسانى كه به اين قرآن چون بديشان رسيد كفر ورزيدند [به كيفر خود مى‏رسند] و به راستى كه آن كتابى ارجمند است (41) از پيش روى آن و از پشت‏سرش باطل به سويش نمى‏آيد وحى [نامه]اى است از حكيمى ستوده[صفات] (42)
* پذيرفتن منابع هدايت ديگري بجز قرآن" در غالب احادیث نبوی و روایات معصومین" به منزلة قرار دادن خداياني در كنار خدا واحد است يعني شرك
سوره انعام 19
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادةً قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لاَّ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿19﴾ بگو گواهى چه كسى از همه برتر است بگو خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحى شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد هشدار دهم آيا واقعاً شما گواهى مى‏دهيد كه در جنب خدا خدايان ديگرى است بگو من گواهى نمى‏دهم بگو او تنها معبودى يگانه است و بى‏ترديد من از آنچه شريك [او] قرار مى‏دهيد بيزارم (19)
* دين اسلام كامل است
سوره مائده آيه 3
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿3﴾ امروز كسانى كه كافر شده‏اند از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده‏اند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت‏خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم و هر كس دچار گرسنگى شود بى‏آنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بى ترديد خدا آمرزنده مهربان است (3)
* قرآن كامل، بي عيب و مفصل با جزئيات است
سوره انعام 38
مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿38﴾ ما هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكرده‏ايم سپس [همه] به سوى پروردگارشان محشور خواهند گرديد (38)
سوره شوري آيه 13
شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاء وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ﴿13﴾ از [احكام] دين آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه‏اندازى مكنيد بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مى‏خوانى گران مى‏آيد خدا هر كه را بخواهد به سوى خود برمى‏گزيند و هر كه را كه از در توبه درآيد به سوى خود راه مى‏نمايد (13)
*قرآن كتابي است كه خداوند مصونيت آن را از تحريف تضمين كرده است:
سوره حجر آيه 9
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿9﴾ بى‏ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ايم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود (9)
* قرآن مبين براي هدايت و راهنمائي بشريت كافي است:
سوره عنكبوت آيه 51
أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿51﴾ آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مى‏شود بر تو فرو فرستاديم در حقيقت در اين [كار] براى مردمى كه ايمان دارند رحمت و يادآورى است (51)
* هر گونه مثلي در كتاب قرآن نهفته است
سوره روم 58
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿58﴾ و به راستى در اين قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آورديم و چون براى ايشان آيه‏اى بياورى آنان كه كفر ورزيده‏اند حتما خواهند گفت‏شما جز بر باطل نيستيد (58)
سوره زمر 27
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿27﴾ و در اين قرآن از هر گونه مثلى براى مردم آورديم باشد كه آنان پندگيرند (27)
تنها راه نجات بشريت در گرو پيروي از كلام خداست، آري قوانين محكم و شرايع مقدسة اسلامِ قرآني تنها آسايش زندگي و آرامش حيات انسان را تضمين مي نمايد و تنها منبع و مأخذ اسلام همان قرآن كريم است كه يگانه حبل المتين الهي و عروة الوثقاي آسماني است و از آنجهت كه قرآن مبين در حفاظت فرستنده آن است( سوره حجر 9) در حصار حفظ الهي از دستبرد تجاوز شياطين و دجالان در پناه پروردگار عالميان باقي مانده است و در طي مدت 1428 سال از تاريخ نزول آن در سينه و دفتر حافظان بي حد و شمار قاريان مسلمان و تأليفات و وقايع نگاران جهان مضبوط و محفوظ مانده است
* تنها راه علاج دردهاي اجتماعي و بشري در اين شفاخانة الهي نهفته است:
سوره اسراء آيه 82
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿82﴾ و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏كنيم
پس اگر جامعة بشري در وضع نكبت بار و ذلت و حيرت و ضلالت بسر ميبرند، علت آن عدم توجه به اين حبل ممدود الهي است كه قوانين رهائيبخش و عدالتبخش توحيدي قرآن مبين را متروك و مهجور و رها نموده و بئس البدل آن يك مُشت موهومات و خرافاتي دست آخته اند كه منشاء آن ساخته و پرداخته جعالين ضالين و دجالين مضلين است كه بنام احاديث و روايات و كتب ادعيه از يك دسته غُلاة( غُلوكننده ها) و دشمنان اسلام بيادگار مانده است و چنانكه مي بينيم بازار اين افترائات و خرافات رايج است كه بكلي مسلمين را از كتاب كريم منصرف و از صراط المستقيم اسلام منحرف نموده است و مسلمين به اُموري بنام دين مشغولند كه دين صحيح براي مبارزه با آنها نازل گرديده است
ما زقرآن دور مانديم اي دريغ
بي سبب مهجور مانديم اي دريغ
حُكم آن را پُشت سر انداختيم
بر هواي نفس خود پرداختيم
كساني كه منكر فهم قرآنند، ميخواهند اسلام را بي مدرك جلوه دهند و اصل اسلام را از اعتبار اندازند، چراكه مدرك حقانيت و مدرك اصول و فروع اسلامي قرآن است و اگر قرآن فهميه نشود از كجا حقانيت اسلام را ميتوان كسب نمود. دشمنان اسلام و بدخواهان اسلام نيك ميدانند كه اسلام حقيقي و قرآني بيداركنندة مسلمانان است و مردمي كه زيربناي اعتقاديشان بر محور قرآن استوار گردد هرگز تن به استعباد اربابان تصنعي نمي روند و متأسفانه مي بينيم كه خدعه كاران مذهبي قرآن مبين را با طرح اين مهم كه قرآن قابل فهم نيست توده هاي مردمي را از قرآن دور كرده اند و دكانداران خرافات و جعليات كه اخبار مجعوله متاع دكان ايشان است در متروك و مهجور نمودن قرآن نقش مؤثري را ايفاء نموده اند.
آري تسليم برنامه خدا شدن به معناي آزادي انسان از عبادت و تسليم غير خداست و انسان را از عبادت و بندگي ذّلت آور انسان نجات داده و به بندگي الله مي كشاند و بدين طريق كرامت حقيقي انسان محقق ميشود و اين آزادي و كرامت امكان ندارد مگر در سايه نظام ديني تأمين و تضمين ميشود و بدون شك كساني كه تسليم امر پروردگار نميگردند در دام انواع عبوديت غير خدا سقوط مي كنند و طعمه هوي و هوس ميشوند و خاصيت انساني خود را از دست داده و در رديف حيوانيت قرار ميگيرند:
سوره محمد آيه 11
وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ ﴿12﴾ [حال آنكه] كسانى كه كافر شده‏اند [در ظاهر] بهره مى‏برند و همان گونه كه چارپايان مى‏خورند مى‏خورند و[لى] جايگاه آنها آتش است (12)
طواغيت طبق قوانين خود ساخته خودشان سرنوشت آنان را بدست مي گيرند و در اين راستا هيچگونه ضوابطي و هدفي جز حفظ مصالح قانونگزاران در كار نيست
سوره جاثيه آيه 23
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿23﴾ پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديده‏اش پرده نهاده است آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت‏خواهد كرد آيا پند نمى‏گيريد (23)
نقطة شروع در اين زمان آن است كه دعوتگران راه توحيد مجدداً مردم را به شريعت صحيح دعوت نمايند و مفهوم شهادتين" لا اله الا الله و محمد رسول الله‌ " را با مفهوم درستش بصورت برنامه زندگي درآورند و به تبليغ و روشنگري بپردازند
بديهي است كه سفارش به تلاوت قرآن به جهت درك مفاهيم آن و عمل به آيات الهي است. اگرچه در بعضي موارد به قرآن مراجعه و از آن استفاده مي كنيم تنها به قرائت و يا حفظ آن محدود ميشود و لذا تأثيري كه بايد از قرآن دريافت نمي كنيم و عمده تلاش ما مصروف ظواهر آن از جمله قواعد تجويد و لحن زيبا ميشود، حال آنكه قرآن ميزان است و مسلمانان بايد اول ميزان دين خود را بفهمند تا بتوانند كتب اسلامي را با آن بسنجند و اما اگر ميزان قابل درك نباشد، نمي شود چيزي را با آن بسنجيد، يا اگر ميزان خراب شده باشد و كم و زياد شده باشد، چگونه ميتوان چيزي را با آن بسنجيد؟
قرآن كتابي است كه صد در صد قابل اطمينان است، حال آنكه كتب به اصطلاح ديني اعم از احاديث و روايات مخلوطي از صدق و كذب و حق و باطل بوده و خواننده آن را بايد از همديگر تمييز دهد، اما قرآن مجيد تنها كتابي است كه همه اش صدق و حق و مطابق واقع است و به تعبير علمي قرآن مبين از بدو تا ختم " قطعي الصدور" است ولي احاديث و روايات و كتب تاريخي " ظني الصدور" هستند و ضمناً قرآن به خودي خود و بذاته نور و حجت است ولي كتب ديگر هنگامي حجت و دليل و شايسته پيروي است كه به قرآن مقايسه شوند و معلوم شود كه مخالفتي با قرآن مبين را ندارند آري منهج اصلي قرآن، قاتل جهالت و خرافات بوده و با قرآني شدن ميتوانيم انديشة پليد فقاهتي دستگاه آخونديسم كه به توليد افكار ارتجاعي و شرك آلود در بطن جامعه ميپردازد را شناخته و پايه هاي سست و بي بنياد اين خانة عنكبوت را بيش از پيش متزلزل نمائيم
سوره عنكبوت آيه 41
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿41﴾ داستان كسانى كه غير از خدا دوستانى اختيار كرده‏اند همچون عنكبوت است كه خانه‏اى براى خويش ساخته و در حقيقت اگر مى‏دانستند سست‏ترين خانه‏ها همان خانه عنكبوت است (41)
* قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل
سوره شوري آيه 17
اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ ﴿17﴾خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد
قرآن بنابر آيات روح بخش توحيدي ريسمان الهي و نور است كه بواسطة متمسك گرديدن بدان سعادت دنيا و آخرت انسان را تضمين مينمايد
سوره نساء آيه 174
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿174﴾ اى مردم در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناك فرو فرستاده‏ايم (174)
آري كلام خدا نور است و كلام بشر شمعي در برابر نور
زهي نادان كه او خورشيد تابان به نور شمع جويد در بيابان
در گامي فراتر از اين، عده اي از ما قرآن را مي خوانيم و تا حدودي نيز به معاني آيات توجه مي كنيم، اما گويا حقايق آن را باور نداريم و در زندگي خود پياده نمي كنيم و اين حقايق از حد شعار و حرف فراتر نمي رود. از اينرو به هنگام عمل، طبق آن رفتار نكرده بلكه طبق باورهاي قبلي خود كه چيز ديگري است عمل مي كنيم. به عبارت ديگر قرآن برنامه عملي زندگي ما نيست در حاليكه قرآن عهدنامه الهي و برنامه عمل انسان است. گاه حتي قدم از اين نيز فراتر نهاده و نمي گذاريم كه قرآن خود حرف بزند. گاهي به قرآن مراجعه مي كنيم و با بضاعت اندكي كه در فهم كلام خدا داريم، هر چه فهميديم به قرآن نسبت ميدهيم.
* قرآن، پيمان خداوند با انسان:
سوره آل عمران 187
وَإِذَ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ ﴿187﴾[ياد كن] هنگامى را كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب داده شده پيمان گرفت كه حتماً بايد آن را [به وضوح] براى مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد پس آن [عهد] را پُشت‏سر خود انداختند و در برابر آن بهايى ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله‏اى كردند (187) انسان هيچ راهي ندارد جز اينكه در اين جهان پهناور، اقتدار يك هستي مطلق را بپذيرد و بدون شك آن هستي مطلق خداست و از آنجايي كه فرمانروايي آسمانها و زمين از آن اوست.
سوره زخرف آيه 84
وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاء إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿84﴾
و اوست كه در آسمان خداست و در زمين خداست و هموست‏سنجيده‏كار دانا (84)
و البته خداوند در كلام نوراني خويش دو راه واضح و آشكار را براي انسان ترسيم نموده: سوره بلد آيه 10
وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿10﴾ و هر دو راه [خير و شر] را بدو نموديم (10)
خداوند راهنمايي و هدايت لازم را نخست به حضرت آدم كه يك پيغمبر بود توصيه نمود، سپس پيامبران را يكي پس از ديگري با كتاب و صحيفه هاي مختلف مبعوث فرمود:
سوره نحل آيه 36
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ ﴿36﴾و در حقيقت در ميان هر امتى فرستاده‏اى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد
و هدف از آفرينش انسان را در همان كتاب انسان ساز بيان نموده و ميفرمايد:
سوره الذاريات آيه 56
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند (56)
آري هدف ما قرآنيون، نشر و ترويج معارف عميق اسلامِ قرآني و انديشه هاي توحيدي قرآن مبين است
هدف ما روشنگري توحيدي است، در شرايطي كه كفار و مشركين و منافقين در يك صف واحد آرمانهاي والا و اصيل و رهائيبخش قرآني را مورد هدف قرار داده اند و نيز با توجه به اينكه حكام مرتد اسلامي وابسته به استعمار و عوامل فرصت طلب و جيره خوار آنها دين را ابزاري براي رسيدن به مطامع پست دنيوي خود قرار داده اند و در ضربه زدن به باورهاي عقيدتي مردم با دشمنان قرآن همسو شده اند و به عبارتي ديگر دشمنان اسلام و بدخواهان مسلمين با وانمود نمودن اينكه آنچه در اين كشورها به اصطلاح اسلامي؟! اجرا ميشود ، اسلام بوده ، سعي در تخطئه و تخريب چهره اسلامِ حقيقي را دارند و انگيزه آنها اين است تا نسخه بدلي از اسلام ناب را براي القاي فرهنگ منحط خود ارايه نمايند. پس براي مقابله با اين هجمه گسترده بر موحدين راه توحيد و باطل ستيزان واجب است به نشر و ترويج انديشه هاي توحيدي قرآن بپردازند و با تبليغ تفكرات ناب قرآني مجالي به آشوب طلبان فتنه جو و باطل گرايان حق نما و دنياپرستان نداده و زمينه ظهور انديشه هاي التقاطي، سكولار و طاغوتي و فريب كارانه دين فروشان و اربابان قدرت و ثروت را ندهند تا سلامت انديشه و وجدان جامعه در معرض خطر واقع نشود و با نشر و تبليغ انديشه هاي توحيدي، گمگشتگان و بيخبران را به حقيقت اسلام راهبر شوند وبا شعار بازگشت به قرآن و قرآني نمودن جامعه ، دكانهاي خدعه كاران مذهبي و كاسبكاران سياسي را كه نقش اساسي در استعباد ، استحمار و استثمار بشريت را دارند را برچينند. آري بر ما قرآنيون واجب است با طرح شعار بازگشت به قرآن و مرجعيت قرار دادن آن بايستي با بدعت هائي كه به نام اسلام ظهور كرده، مبارزه كنيم چرا كه تفكر انحرافي و شرك آلود قشريون مذهبي حريم توحيد را شكسته و زمينه ظهور شرك جلي را در جامعه فراهم نموده و اكثريت تود ه هاي مردمي را از مسير الله رب العالمين خارج نموده اند. در اين راستا لازم است به جهادي كبير بر عليه اين دستگاه ظلمه و شرك آلود بپردازند و با نشر و تبليغ انديشه هاي والاي توحيدي دين خدا و مستضعفان را ياري نمايند:
راهكارهاي قرآني شدن:
به راستي براي قرآني شدن چه بايد كرد؟ به برخي از اين راهكارها اشاره ميكنيم:
خواندن قرآن تا آنجا كه ممكن باشد: براي قرآني شدن و عمل كردن بدان بايستي تا مي توانيم قرآن راتلاوت كنيم
سوره مزمل آيه 20
فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ ﴿20﴾ پس بخوانيد هر چه ميسر ميشود از قرآن
خواندن قرآن تؤامان با تدبر و ادا كردن حق آن
سوره بقره آيه 121
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ﴿121﴾كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده‏ايم [و] آن را چنانكه بايد مى‏خوانند ايشانند كه بدان ايمان دارند
كوشش مضاعف در شناخت قرآن:
سوره عنكبوت 69
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿69﴾ و كسانى كه در راه ما كوشيده‏اند به يقين راه‏هاى خود را بر آنان مى‏نماييم و در حقيقت‏خدا با نيكوكاران است (69)
مس قرآن با طهارت:
خودمان را از انحصار و زندان احاديث و روايات شيطاني نجات دهيم و خالصانه در حريم كلام خدا گام زنيم در آنصورت است كه كلام خدا را بهتر خواهيم فهميد
سوره واقعه آيه 79
لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿79﴾
كه جز پاك‏شدگان بر آن دست ندارند (79)
مراد از طهارت در اين آيه شريفه تنها طهارت ظاهري نيست، بلكه طهارت باطني و قلبي و ذهني را نيز شامل ميشود
ايمان آوردن به حقيقت، راستي و درستي قرآن:
آنچه زمينه ايمان و ايقان به قرآن و حقيقت اسلام را در دل و جان انسانها فراهم مي كند، شناخت قرآن است. انسان چيزي را باور مي كند كه به درستي آن واقف شود، هم چنان كه خداوند در قرآن ميفرمايد:
سوره نساء آيه 136
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيدًا ﴿136﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد و كتابهايى كه قبلاً نازل كرده بگرويد و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد در حقيقت دچار گمراهى دور و درازى شده است (136)
پيروي از دستورات قرآن مبين:
خداوند در قرآن عظيم ، پيروان خود را خوش فرجام و رستگار معرفي كرده است.
سوره اعراف آيه 157
فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿157﴾ پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند آنان همان رستگارانند (157)
سوره اعراف آيه 3
اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ ﴿3﴾ آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است پيروى كنيد و جز او از معبودان [ديگر] پيروى مكنيد چه اندك پند مى‏گيريد (3)
امام قرار دادن قرآن در زندگي:
پيشوا قراردادن قرآن در تمام مراحل زندگي يعني اينكه خود را بر قرآن عرضه كنيم و آن را ميزان سنجش خود قرار دهيم
سوره احقاف 12
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَ رَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿12﴾ [حال آنكه] پيش از آن كتاب موسى راهبر و [مايه] رحمتى بود و اين [قرآن] كتابى است به زبان عربى كه تصديق‏كننده [آن] است تا كسانى را كه ستم كرده‏اند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژده‏اى باشد (12)
* هدف از نزول قرآن و بعثت انبیاء الهی:
سوره انفال آيه 24
يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿24﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مى‏بخشد آنان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مى‏گردد و آنكه بسوي او محشور خواهيد شد (24)
دعوت پيامبران مايه حيات بشری بوده و پيامبران آمدند تا حياتي دوباره به مردم بدهند:
سوره يس آيات 69 الي 70
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ﴿69﴾ لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿70﴾ نيست آن جز يادآوري و قرآني آشكار (69) تا بترساند هر كس را كه زنده است (70)
در واقع انذار "ترساندن" براي كساني است كه زنده هستند و حيات انساني و معنوي دارند و از اين رو هدف نزول قرآن، هدايت- سعادت- ايجاد حيات معنوي و تكامل انسانيت است و دعوت انبياء و بيان قرآن در اين راستاست
بنابراين جامعيت يعني وجود رهنمودها و دستورات و قوانيني است كه پاسخگوي نيازهاي ابناي بشر در راه دستيابي به سعادت و خوشبختي در هر عصر و زمان باشد، چراكه اگر اين قوانين رهائيبخش و عدالتبخش توحيدي قرآني نباشد، انسان به سعادت و تكامل نخواهد رسيد و در اينصورت برخي اهداف توحيدي قرآن را مطرح ميسازيم:
اقامة قسط:
سوره حديد آيه 25
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ﴿25﴾ به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به عدالت برخيزند (25)
برداشتن بارها و تکالیف ساختگی توسط روحانیون " فتاوی ساختگی در حوزه حلال و حرام":
سوره اعراف 157
... وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ ... ﴿۱۵۷﴾ ... بر می دارد از ایشان بارشان را (تکالیف سنگین دروغین تحت عنوان دین ) و آن زنجیرهایی که برایشان بوده است ....(۱۵۷)
اصلاح جامعه بشری:
سوره هود 88
...إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ ...﴿88﴾ ... نخواهم جز اصلاح "درست كردن" را تا آنجا كه مي توانم ...(88)
عبادت الله رب العالمين و دوري گزيدن از پرستش طاغوت:
سوره نحل آيه 36
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ ﴿36﴾ در حقيقت در ميان هر امتى فرستاده‏اى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد (36)
صلح و همزيستي:
سوره ممتحنه 8
لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿8﴾ [اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‏اند باز نمى‏دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد (8)
سوره نساء آيه 90
فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً ﴿90﴾ پس اگر از شما كناره‏گيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند [ديگر] خدا براى شما راهى [براى تجاوز] بر آنان قرار نداده است (90)
ايجاد حكومت الهي:
سوره حج آيه 41
الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿41﴾ همان كسانى كه چون در زمين به آنان قدرت و تسلط دهيم" حكومت بر زمين را به آنها عطا كنيم" نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و به كارهاى پسنديده وامى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند و فرجام همه كارها از آن خداست
سوره نور 55
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ﴿55﴾ وعده داد خدا آنان را كه از شما ايمان آوردند و كردار شايسته كردند كه آنها را در زمين جانشين گرداند چنانكه جانشين گردانيد آنان را كه پيش از ايشان بودند و هرآينه تسلط گرداند براي ايشان دينشان را كه پسنديد براي ايشان
سوره مائده آيه 66
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم﴿66﴾ اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مى‏كردند قطعا از بالاى سرشان [بركات آسمانى] و از زير پاهايشان [بركات زمينى] برخوردار مى‏شدند مبارزه با حكومت جور:
سوره مائده 33
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿33﴾ سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مى‏جنگند و در زمين به فساد مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت (33)
نجات مظلومان از زير يوغ ستمگران زمان:
سوره نسا ء 75
وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا ﴿75﴾ و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و كودكان مستضعف نمى‏جنگيد همانان كه مى‏گويند پروردگارا ما را از اين شهرى كه مردمش ستم‏پيشه‏اند بيرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خويش ياورى براى ما تعيين فرما (75)
قتال با طواغيت زمان تا برچيده شدن فتنه و فساد در سراسر جهان و تحقق برنامه الهي در روي زمين:
سوره بقره آيه 193
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿193﴾ با آنان بجنگيد تا ديگر فتنه‏اى نباشد و دين مخصوص خدا شود پس اگر دست برداشتند دشمني نيست مگر با ظالمان(193)
سوره انفال آيه 39
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿39﴾ و با آنان بجنگيد تا فتنه‏اى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر [از كفر] بازايستند قطعاً خدا به آنچه انجام مى‏دهند بيناست (39)
والسلام - عبدالرحمن حنيف

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جستجوی این وبلاگ

عبدالرحمن حنيف